چه عواملی به آتش بس در لبنان منجر شدند و چرا آن آتش بس توازن ضعف بود، چرا تصعید تنش پس از آتش بس گریز ناپذیر بود و چرا سوریه میدان این تشدید تنش واقع شد، نقش ایران ظریف در تضعیف حزب الله و غزه، چرا مدافعان اسرائیل دشمنان بشریتند، سیاست کمونیستی در قبال فلسطین سابقه ای تاریخی و مؤلفه هایی از سیاست مستقل کمونیستی
کرگدن
نوشتۀ: عادل ایرانخواهچطور ممکن است مردمان یک شهر به کرگدن تبدیل شوند؟ نه فقط یک نفر یا تعداد محدودی بلکه تکتک آنها به شکلی جمعی اینچنین دگردیسه شوند! تبلور واقعیتی اجتماعی در جسم و جان مردم شهر. اما این کژدیسگی جمعی چگونه رخ میدهد؟ چطور انسان لطافت و حساسیتش را وامینهد و پوست و شاخی کلفت مییابد که چنان کرگدن نسبت به دیگران و پیرامونش بیگانه باشد؟ انسان با برچسب احساساتی تقبیح شود و کرگدن موجودی زیبا بهحسابآید؟
فقط یک بار جستجوی عبارت workerism در گوگل کافی است که علقه دیرینه انواع چپ در اشتغال به این مباحثه، له یا علیه آن، را نشان دهد. از اپرائیستهای ایتالیا تا انواع آنارشیستهای ضد دیکتاتوری پرولتاریا و انواع تروتسکیستها و سوسیالیستهای لیبرال و غیره. مشغله ای است برای تمام فصول و برای تمام دورانها. و از قضا و اتفاقاً بهانهای است هم برای جلوگیری از پرداختن به مباحثاتی که حقیقتاً سنگ بنای کمونیسم معاصر را تشکیل میدهند
«سلامتی کارگرای معدن که با پای خودشون میرن زیر زمین ولی بالا اومدنشون با خداست.... شما روزا به عشق و حالید ولی ما سر کاریم… ما با هم فرق داریم.»
مروری بر سیر تاریخی تکوین تدارک کمونیستی و آنچه ما را متمایز میکند، تصویری لحظه ای از جهان کنونی و موقعیت کمونیسم معاصر، تدارک کمونیستی در کدام نقطه قرار گرفته است و چه تغییراتی در رویکرد آن به وجود آمده است؟ چرا باید رابطه تدارک با جنبش کارگری باز تعریف می شد؟ کدام مؤلفه ها در سیاست خاورمیانه ای تدارک کمونیستی تغییر یافته اند یا به طور مشخص ارزیابی مجدد از نبرد فلسطین، نقش حماس و رابطه سازمانهای کمونیستی با جریانات مذهبی درون جبهه نبرد علیه صهیونیسم، آرایش سازمانی و محورهای برنامه ای کمونیسم معاصر
پس از انتخاب ترامپ چه چیز در آرایش قوا در منطقه و جهان تغییر کرده است، دولت ترامپ، دولت جنگ یا دولت اجتناب از جنگ؟ شکاف در درون صفوف بورژوازی ترانس آتلانتیک و در درون آمریکا. جنگ در غزه و لبنان به کدام سو می رود؟ اسرائیل چه میشود و ایران دستخوش کدام تغییرات خواهد شد؟ اقتصاد سیاسی جنگ و مبارزه طبقاتی در ایران.
پروپاگاندای امپریالیستی و ایدئولوژی روشنفکران چپ غربی - از ضد کمونیسم و سیاستهای هویتی تا توهمات دموکراتیک و فاشیسم
نوشتۀ: گابریل راکهیلرهبران مکتب فرانکفورت از حمایت طبقه حاکم سرمایهدار ایالات متحده و دستگاه امنیت ملی آن سخاوتمندانه بهرهمند شدند. هورکهایمر در یکی از کنفرانسهای اصلی CCF شرکت کرد و آدورنو مقالاتی را در نشریات حمایتشدهٔ سیا منتشر کرد. آدورنو همچنین با یکی از رهبران مهم ضدکمونیست آلمان، ملوین لاسکی از سیا، مکاتبه و همکاری داشت، آنهم پس از آشکار شدن اینکه لاسکی بخشی از برنامههای CCF است و سی سی اف جبههای پوششی از سیا است. اعضای جبهه فرانکفورت همچنین از بنیاد راکفلر و دولت ایالات متحده، از جمله برای کمک به بازگشت این مؤسسه به آلمان غربی پس از جنگ، بودجهٔ مبسوطی دریافت کردند
پس از پیروزی ترامپ در انتخابات، اقتصاد آلمان به دلیل تهدید تعرفه های تنبیهی ایالات متحده از سوی چشم انداز یک رکود جدی تهدید می شود: آنهم تا 180 میلیارد یورو در عرض چهار سال آینده. ترامپ تحقق منافع تغییر یافته صنعت آمریکا را تعقیب میکند.
همانطور که در مورد همهٔ تیمهای اسرائیلی که در یک سال گذشته در اروپا بازی کردهاند اینگونه بوده، این بار نیز نگرانیهای امنیتی مهمترین اولویت است. روز سهشنبه، روزنامهٔ هلندی De Telegraaf گزارش داد که علاوه بر پرسنل امنیتی معمول مکابی، عوامل موساد نیز در آمستردام به تیم ملحق خواهند شد تا بیشترین حفاظت را تأمین کنند.
"سازمان تدارک کمونیستی" (از این پس: تدارک کمونیستی) تجمع داوطلبانه ای از فعالین کمونیست است که با هدف مبارزه برای تدارک امر انقلاب اجتماعی، سرنگونی دولت سرمایه داری و برقراری نظم نوین سوسیالیستی مبارزه می کند.
هدف این مبارزه ایجاد جمهوری سوسیالیستی ایران به عنوان نخستین گام در راه تحقق انقلاب اجتماعی در کل کشورهای خاورمیانه و با هدف ایجاد جمهوری شوروی فدراتیو سوسیالیستی خاورمیانه می باشد.
صعود چین به مثابه قدرت اقتصادی و عرض اندام روسیه پس از کودتای اوکراین به مثابه قدرت نظامی و سپس ورود به سوریه، لزوم چرخش در جهت تقابل با چین و عروج اولیه ترامپ در سال ۲۰۱۶، بحران لیبرالیسم و فروپاشی ایدئولوژیک دمکراتها، ریزش دمکراتها به نفع ترامپ و ترکیب اجتماعی متفاوت نیروهای حامی او در سال ۲۰۲۴، آینده نامعلوم جهتگیریهای ترامپ به طور ویژه و آمریکا به طور کلی.
بیانیه کنفرانس سوم درباره شعار خاورمیانه سوسیالیستی، جنگ غزه و لبنان و رویکرد کمونیستی
نوشتۀ: تدارک کمونیستیحقیقتا هیچ و مطلقا هیچ انسان شریفی نمیتواند امروز در این نبرد تاریخی-جهانی قاطعانه در یک سوی آن، در کنار رزمندگان فلسطینی و لبنانی، مستقل از تعلق آنان به این یا آن جریان، قرار نگیرد همچنان که هیچ فاشیست لمپنی تا به امروز تردیدی در حمایت از آن جرثومه متعفن صهیونیستی به خود راه نداده است. ... کنفرانس سوم سازمان تدارک کمونیستی اعلام می کند که مادام که سلاح رزمندگان جریانات اسلامی صفوف فاشیسم صهیونیستی را نشانه رفته است و مادام که لوله این سلاح به سمت کمونیستها نشانه نرفته است، از کوچکترین حمایتی از آنان نباید دریغ نمود.
مبارزه با نفوذ جریانات پرو امپریالیستی در درون جنبش کارگری و تلاش برای بیرون راندن آنان از این جنبش یک رکن اساسی دخالتگری کمونیستی در مبارزات روزمره کارگران را شکل میدهد. بویژه در شرایط کنونی و با عطف به فاجعه انسانی غزه، هر گونه فعالیت در درون جنبش کارگری از سوی هر گروه و دسته ای در جهت تضعیف همبستگی با خلق تحت ستم فلسطین باید همیاری و همدستی با کثیف ترین نوع فاشیسم دوران معاصر، فاشیسم صهیونیستی، تلقی گردد. کمونیستها موظفند چنین فعالان و رهبرانی در جنبش کارگری را شناسائی و آنان را به کارگران معرفی کنند و مانع از شرکت کارگران در هر نوع تحرکی شوند که از سوی این پادوهای صهیونیسم در جنبش کارگری سازمان داده می شوند.
مجموعه این تحولات جهان را وارد دورانی از تلاطمات تاریخی تعیین کننده با چشم اندازهایی بسیار تیره کرده است. کنفرانس بر این باور است که این دوران همراه با مخاطراتی بسیار سنگین است که نابودی بخشهایی از جوامع انسانی در شمار کمترین ابعاد آن به حساب میآید…در عین حال این دوران تلاطمات تاریخی تمام زمینههای مادی برای تبدیل شدن به دورانی از انقلابات اجتماعی را نیز در دل خود نهفته دارد. به هر درجه که ناتوانی طبقه سرمایه دار در هدایت جوامع انسانی آشکار میشود و به هر درجه که نظم مسلط بر جهان معاصر خصلت عمیقاً درنده خو و ضد انسانی خویش را با کشتارها و قتل عام ها و نسل کشی های از نوع غزه به نمایش می گذارد، به همان درجه نیز بیاعتباری کینه توزی عمیق و دیرینه ایدئولوگ ها و نظریه پردازان و عمال رنگارنگ سرمایه نسبت به کمونیسم آشکارتر می شود.
شاید پزشکیان به سادهلوحی پینوکیو باشد اما مادامی که چنین نگاهی به تخصص و کارشناس داشته باشد همواره گربهنرهها (امثال ظریف) و روباههای مکار (موسی غنینژاد و محمد فاضلی) در مقام مباشر و مبتنی بر قوانین سرد اقتصاد او را مجاب به اطاعت از دستورات بازار آزاد و صندوق بینالمللی پول میکنند تا دماغش روز به روز درازتر شود.
اجلاس بریکس و تغییر توازن قوا در سطح جهانی، اهمیت ژئوپلیتیک بریکس، بریکس و سازمان مالی جهان آینده، بریکس و فقر و نابرابری، بریکس و اسرائیل، مناسبات اقتصادی کشورهای بریکس و اسرائیل، موضعگیری رسمی بریکس و موضع پسا اجلاس روسیه، تلقی از جنگ غزه بمثابه جنگ دو کنسرن بینالمللی، اشرافیت حماس یا غزه بمثابه پرولتاریای حومه تلآویو، توان نظامی ایران و اسرائیل، ظرفیت انفجاری مبارزه غزه و تلاش برای کنترل آن در چهارچوبهای دیپلماسی بینالمللی
وضعیت بسیار تیره، مبهم، شکننده، وقیح و واژگونه است. به نام حقوقبشر، تجاوز میکنند. به نام دفاع، نسلکشی و پاکسازی بر پا میدارند. به نام آزادی، جنایت و سرکوب میکنند و به نام عدالت، دروغ میگویند. صدای فاشیسم، سیرنوار از حلقوم رسانهها و سخنگویان بورژوازی به گوش میرسد. مسأله اما این است که نارضایتی ما با نارضایتی آنها یکی نیست. آزادی آنها بازآرایی مجددشان برای انقیاد و استثمار ماست. در این لحظات داشتن شجاعتِ بهکارگیری فهم طبقاتیمان بسیار حیاتی است
به همان اندازه که تصاویر فروپاشی برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک در سپتامبر سال ۲۰۰۱ اعلام آغاز دوران بغایت خونبار و سیاه جهان تحت سیادت مطلقه امپریالیستی غرب بود، به همان اندازه تصاویر رزم حماسی آن مرد در آن بنای ویران پایان این دوران سیادت را بشارت داد. مرد ناتوان زخم خورده از جنگ و پوشیده از غباری که دست خود را از دست داد اما عزم خود را نه. تصاویر حماسه ای که آفرید برای همیشه در اذهان توده های محرومین در سرتاسر جهان حک شده است. او برج فرازان جهان محرومان بود.
حتی اسپنسر هم بعدها در نظریاتش از این گفت که ما به دورانی وارد شدهایم که در آن ملل قویتر، ملتهای ضعیفتر را میبلعند. و بعدها دیدیم که به قول مارکس « همینکه ما نگاه خود را از وطن آنها که در آن به شکلهای محترمانهای ظاهر میشوند، به مستعمرهها، جایی که خود را کاملا عریان نشان میدهند، بیاندازیم، دورویی عمیق تمدن بورژوایی و بربریت جدانشدنی از آن بیپرده در برابر چشمان ما آشکار میشود»
لحظه تاریخی کنونی را میتوان خطیرترین لحظه پیش روی بشر از زمان جنگ دوم جهانی تاکنون دانست. آنچه در خاورمیانه امروز در حال وقوع است فقط درد و رنج و مرگ و هلاکت مردم زجر کشیده فلسطین و لبنان نیست. این نبردی است برای آینده بشریت. در این نبرد هیچ چیز خطرناک تر از پیروزی ماشین جنگی صهیونیست-امپریالیستی نیست. حتی برای یک لحظه نیز نباید فراموش کرد که اولویت اصلی و تخطی ناپذیر لحظه تاریخی کنونی در هم شکستن این ماشین مرگبار ارتجاعی صهیونیسم است که نوک سرنیزه امپریالیسم متجاوز معاصر را تشکیل می دهد.
برخلاف آنچه که در بدو امر به نظر میرسد؛ که این شکل از اصل قرار دادن دیکتاتوری پرولتاریا توسط کمونیستها مشابه کشیشان و فقیهان خشکهمقدس مذهبیست، رویکرد جریانات مورد نقد است که سیاقی شریعتمدارانه دارد و مانند فقیهان ملانقطی که به دنبال این میگردند که چند بار کلمهء نماز، زکات و حجاب در کتب مقدس آمده است، تا به واقع بر روح آن دین سرپوش نهند. این چپهای بورژوایی نیز که بسیار کالایی و بازاری به مسائل مینگرند، تلاش دارند در بقالیشان جنسشان جور باشد و جمهوریت و مشروطیت و مقداری هم رقص و فمینیسم و اجناس متفرقهء الجیبیتی پلاس و اکوآنارکوفمنپلاس چندکاره و ...را برای مشتری عرضه کنند...
هنگامی که که آخرین اطلاعات مربوط به تورم در شاخص قیمت مصرف کننده ایالات متحده اعلام شد، (CPI) بسیاری از ناظران با مشاهده این که در این گزارش مؤلفه مراقبت های پزشکی با (3.25 درصد) تنها سهم اندکی در توسعه نرخ تورم داشته است، شگفت زده شدند. این در تضاد کامل با صورتحسابهایی است که آمریکاییها باید ماه به ماه برای بیمه درمانی خود بپردازند.
رد خونین انحطاط طبقه سرمایه دار ایران، جامعه مدنی اش و دولت سیاسی اش از طبس تا نیویورک و بیروت
اول: چرا حمله الکترونیکی اسرائیل به لبنان جنگی فراتر از تروریسم است، اسرائیل و اوکراین به مثابه اهرمهای انتقال بشریت به سوی آرماگدون
دوم: اهمیت نظامی حمله اسرائیل نشانگر قدرت است یا ضعف، اهداف حمله و دستاوردهای آن
سوم: دوگانه متناقض خاورمیانه و اوکراین. فترت ایران و قدرت روسیه به مثابه زمینه های تدارک حمله اسرائیل.
چهارم: باز هم درباره ضرورت نابودی اسرائیل و همزاد فاشیستی آن در اوکراین
تهاجم بزرگ کورسک، زمان وقوع، دلایل مطروحه برای تبیین عملیات، واکنش روسیه، سیر عملیات از پیشروی تا توقف تا سلاخی، غرب در کجای عملیات قرار داشت، جهان چندقطبی در کجا ایستاده بود، کورسک کدام شکافها را عمیق تر کرد و سرانجام کدام عوامل پایه ای تر در اقتصاد سیاسی مبنای تهاجم کورسک را تشکیل می دادند.
در کنار کارشناسانی که نسبت به مخاطرات بالا بردن قیمت انرژی هشدار امنیتی به نظام میدهند، کارشناسانی هم هستند که معتقدند دولت چهاردهم با تدابیر صحیح، باز هم قادر به تکرار معجزه خواهد بود. عباس عبدی شاید یکی از شاخص ترین آنها باشد که بدون در نظر گرفتن آنکه زلزله آبان 98 در پی فعال شدن گسلها در همان سالهای 86 به وقوع پیوست، با بیان اینکه در دوره حسن روحانی سه بار قیمت بنزین بالا رفت اما این تنها آبان 98 است که در خاطر عموم مانده است، یکی از کارشناسانی است که به معجزه پزشکیان امیدوار است و بدون اعتقاد به پایان "شوک درمانی" در اقتصاد کشور، جسارت گران کردن انرژی را به دولت جدید القا میکند.
اگر چشمان خود را به روی واقعیت نبندیم باید قبول کنیم که سیاست پرولتاریایی حزب در حال حاضر به واسطهی خصوصیات اعضای آن تعیین نمی شود، بلکه به وسیلهی اعتبار بی نظیر و یکپارچهی گروه کوچکی است که می توان آن را گارد قدیمی حزب نامید. به هر تقدیر کافی است یک درگیری جزئی درون این گروه اتفاق بیافتد، در اینصورت اگر اعتبارش از بین نرود، به قدری تضعیف می شود که توان تعیین خط مشی سیاسی را از دست می دهد
سومین کنفرانس سازمان تدارک کمونیستی در هفتههای آینده و در چند روز برگزار خواهد شد.
المپیک زوال
نوشتۀ: ظاهر پیشهوراما اگر فرانسه با تمام آن شکوه و جلال خود حتی توانایی یک میزبانی درخور تاریخ المپیک و کشورش را نداشت، توان آن را داشت که در مقابل جهانیان نمایشی مبتذل و فضاحتبار را در قالب افتتاحیه المپیک در اوج کمال و بدون کوچکترین عیب و نقصی ارائه کند. پاریس المپیک را به فضایی برای اکران زوال و فرسودگی سرمایه داری گلوبال در قالب جندرپالیسی و جندریسم اجتماعی تبدیل کرد.
کدام عوامل پایهای دوشنبه سیاه بازارهای مالی را رقم زدند؟ چرا کلان سرمایه های مگا تک و ارزهای کریپتو قربانیان اصلی طوفان بودند؟ چرا هوش مصنوعی از نفس افتاد؟ دامنه بحران چیست و ابعاد آن تا کجا گسترش خواهد یافت؟ چرا خوانش بورژوازی از بحران گمراهکننده است؟
اهمیت ترور اسماعیل هنیه در چیست؟ چرا در تهران؟ چرا اکنون؟ اهمیت مکان و زمان ترور در چیست؟ پاسخ ایران چه خواهد بود؟ چین و روسیه و آمریکا چه خواهند کرد؟
از اینکه جهانی سازی قیمت سوخت به یک گفتمان مسلط در میان بورژوازی تبدیل شده است، لزوما این نتیجه بدست نمی آید که به تنشهای ناشی از آن واقف نباشند. سوالی که بورژوازی در این خصوص پیش روی دولت چهاردهم به ساده ترین شکل مطرح میکند آنکه با توجه به تجربه آبان ۹۸ چگونه میتوان از جهانی سازی قیمتها، تنش زدایی نمود؟ سیاستمداران بورژوازی بر این امر توافق نظر دارند که شعله های خشم طبقاتی ناشی از هر گونه افزایش قیمت بنزین ...میتواند به تهدید جدی علیه کلیت نظام بدل شود.
"به این درخت نگا کن. ایناهم فرق بینشون هست. درخت یه منطقه پولدار رو میبینی، خوب بهش میرسن. آب بهش میدن، هرسش میکنن. کود میدن. حالا درختای پایین شهر رو نگاه کن، واسه اونا هیچی. حیونا هم همین طور، یکی تو یه خراب شده نزدیکه تلف شه از گرسنگی و هیچی نداره بخوره و یکی تو یه منطقه از شهر، هر چی دلش بخواد فراهمه. بدبختیا به همه جا سرایت کرده، حتی به درختا و حیونا. چرا باس اینجوری باشه. اینا چه گناهی کردن. خدا نگذره از کسانی که باعث و بانی این وضعیتاند."
ما نشان دادیم که برادریای که تجارت آزاد بین طبقاتِ مختلفِ یک ملتِ واحد ایجاد میکند به چه معناست. برادریای که تجارت آزاد قصد برقراریِ آن بین ملتهای مختلف را دارد، به سختی از آن برادرانهوار تر خواهد بود. برادری نامیدنِ استثمار در هیأت جهانشمولِ آن، ایدهای است که فقط از دامن بورژوازی میتواند بیرون آید. تمامی عواقبِ ناگواری که تجارت آزاد در یک کشور به بار میآورد، در بازار جهانی به مقیاسی بسیار عظیمتر تکرار خواهند شد. لزومِ بیشتری برای پرداختن به سفسطهبازیهای طرفداران تجارت آزاد در اینباره نیست.
از سوء قصد نافرجام به ترامپ تا جنگ قدرت در درون حزب دمکرات و زوال سامان دمکراسی لیبرال در آمریکا و اروپا
آمریکا در جنگ جهانی دوم فاشیسم را شکست نداد، آن را بدون جلب توجه بینالمللی کرد
نوشتۀ: گابریل راکهیلتمام اینها تحت پوشش لیبرال دموکراسی و با مساعدت صنایع قدرتمند فرهنگی شان انجام شد. میراث حقیقی جنگ جهانی دوم، شکست فاشیسم توسط نظم جهانی لیبرال نیست، این است که یک بین الملل فاشیستی واقعی تحت پوشش لیبرال توسعه یافت تا آنهایی را که حقیقتا علیه فاشیسم جنگیده و پیروز شده بودند، به مصاف طلبیده و نابود کند؛ یعنی کمونیست ها را.
اعتصاب کارگران سامسونگ
نوشتۀ: وحید صمدیکشمکش بین کارگران سامسونگ الکترونیک و کنسرن تازه آغاز شده است. اما با توجه به تغییر در موازنه های جهانی و منطقه ای و با توجه به جدال سنگین میان بخشهای مختلف سرمایه جهانی در حال حاضر این کشمکش می تواند سرفصلی از تغییر در روابط کار و سرمایه در جهان معاصر را نشانه زند. بیش باد.
در دهک ۴ و ۵ به افرادی برمیخوریم که حتی توان پرداخت شارژ آپارتمان را هم ندارند. با این حساب درباره وضعیت سرپناه سه دهک اول جامعه (به طور تقریبی هر دهک شامل ۸ و نیم میلیون نفر است)، یا همان ۲۵ میلیون نفر در این کشور چه میتوان گفت؟ میتوان گفت اینها همان کارگرانی هستند که بدون پوشش بیمه تأمین اجتماعی و با دستان خود طبقات این پنتهاوسها را بنا میکنند و شبها را در خوابگاهها سپری میکنند یا همان کارگران افغانی هستند که ۲۰ نفری و ۳۰ نفری در اتاقها و سوئیتهای ۳۰ متری زندگی میکنند و دستمزدشان زیر سطح حداقل قانون کار است
هیچگاه طبقه سرمایه دار در ایران معاصر از نظر اقتصادی ایچنین فربه و از نظر سیاسی-ایدئولوژیک اینچنین ناتوان نبوده است. این طبقه ای است فرسوده از جدالها و کشمکشهای بی پایان درونی و ناتوان از پاسخگوئی به گرهی ترین جدال ژئوپلیتیک جهان معاصر. این توازنِ ضعفِ بورژوازی، به حضور نیروهایی میدان میدهد که یا نظم سیاسی حاکم را در راستای واگرایی های قومی و نژادی، ناسیونالیستی یا شووینیستی، به مصاف میطلبند و یا نظم اجتماعی مسلط را در امتداد مرزهای طبقاتی. امید بستن به یک سیر تکاملی آرام اکنون معنایی جز واگذار کردن سرنوشت خود به دیگران ندارد.
More...
دولت سوم روحانی؟
نوشتۀ: بهمن شفیقچه کسانی و چرا به جلیلی رأی دادند، آیا دولت سوم روحانی می تواند شکل بگیرد؟ بخشی از مباحثات تدارک کمونیستی پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری و موقعیت طبقه کارگر نسبت به آن برای تعیین سیاست کمونیستی متناسب با دوره کنونی
آنچه در صحنه انتخابات به نمایش درآمد، کل ظرفیت تاریخی بورژوازی ایران بود و هست. این وضعیت به همان اندازه که محصول مهندسی شورای نگهبان و بیت رهبری است به همان اندازه نیز محصول و نتیجه عملکرد اپوزیسیون منحط، فاسد و ابتر برانداز و سرنگونی طلب است. وضعیت کنونی برآمده از توان تاریخی بورژوازی ایرانی است که به جای ولتر و روسو و روبسپیر و دیدرو، زیباکلام و حجاریان و قالیباف و حداد عادل و رضا پهلوی و مسیح علینژاد از دل خود بیرون می دهد. این طبقه به ته خط رسیده است.
شکافها سر باز میکنند، طرحها به هم میریزند، تجربه هوشمندانه ترین مهندسی انتخابات در آستانه شکست. پرسش این نیست که چه کسانی مسئول این لغزش اند، پرسش این است که آیا اصولاً امکان هدایت کنترل شده روند تحولات وجود داشت؟1
جابجائی مؤلفه های ایدئولوژیک درون بورژوازی از دمکراتیزاسیون به نرمالیزاسیون و توسعه گرایی، چگونه توسعه گرایی مالکیت خصوصی را حافظ منفعت عمومی معرفی می کند، اشتراک تمام کاندیداها بر بازسازی سازمان دولت سرمایه داری بر اساس مبانی توسعه گرایی مضمون واقعی انتخابات ۱۴