من هنوز فرصت نیافته ام دست و پنجه نرم کردن با تاریخ سرکش و عصیانی شوروی را آغاز کنم. اما طرح کلی آنرا آماده کردهام که با گذرسریعی، نیروها و مؤلفه هایی که درانقلاب روسیه دخیل و فعّال بوده اند را به تصویر می کشد- و ازسال طوفانی انقلابی ۱۹۱۷ که کارگران، کشاوزران و سربازان به کسب قدرت در روسیه نائل آمده و از ساختن خشن وسازش ناپذیر سوسیالیسم درکنار تلاشهای طاقت فرسای دیگرشان، گرفته تا ظهور ضدانقلاب سال ۱۹۹۱ که بخشی از قشر الیت رهبری شوروی به طبقهی سرمایهدار روسیه تبدیل شدند، را در بر میگیرد.
برای طبقه کارگر ایران و برای منطقه، پیروزی بلوک متحد امپریالیستی و فاشیستی-صهیونیستی وخیم ترین نتایج را به بار خواهد آورد. نخستین و مهم ترین امری که امروز در مقابل هر کارگر و هر کمونیست و هر انسان شرافتمندی قرار دارد ممانعت از تحقق این کابوس است. برای ما، برای کارگران و کمونیستها، این در درجه اول به معنای مقابله با همه و هر گونه تلاشی است که برای تطهیر فاشیسم صهیونیستی یا برای یکی جلوه دادن ایران و اسرائیل و منفعل کردن جامعه با پرچم دروغین صلح طلبی به عمل می آید.
امروز ... چپهای بورژوا-صهیونیست همان خط «نه غزه نه لبنان» ۸۸ در مقام نیروهای پشت جبهه صهیونیستهای فاشیست بیانیههای آشتی با اسرائیل (بخوان ضدفلسطینی) صادر میکنند و درباره صلح سازمان مللی سخنسرایی میکنند. اما تا زمانی که از نهر تا بحر فلسطین باز برقرار نشود، آش و کاسه کپی برابر اصل پشت هم می آیند و صلح جز سرابی بیش نیست. و در خصوص صلح سرایانی چون علیجانی و نیکفر و مالجو و اتابکی و شرکای اسرائیلیشان این سراب ساخته دست همینهاست برای خوشخدمتی در پشت جبههای که خط مقدمش غزه است.
مصباح و بهرامی در حالی دخالت در بازار و تعیین قیمت برای کالاها را به تاثیرپذیری از افکار الحادی و متاثر از کمونیسمِ مسئولان جمهوری اسلامی نسبت میدهند، که در دهه ۶۰ در بازارِ تحت نظارت و کنترلِ آیت الله خمینی و در همان حال که کمونیستها دسته دسته به جوخههای اعدام سپرده میشدند، کالاهای اساسی با قیمت دولتی و با کوپن در اختیار مردم قرار میگرفت و بر قیمت اجناس در بازار نظارت اعمال میشد.
چه چیز حمله را امکانپذیر کرد؟ حکم درخشان کلاوزویتز مبنی بر این که «جنگ ادامه سیاست است با ابزارهایی دیگر» چگونه در انتخاب اهداف خود را نشان می دهد، مقدماتی در باب چه باید کرد.
در تمام سالهایی که چپ رادیکال در برخورد به مسئله فلسطین با زیر پا گذاشتن ارزشهای انقلابی پیشین خویش حمایت از جنبش خلق فلسطین و مبارزه علیه فاشیسم صهیونیستی را تحت الشعاع حمله به حماس و هیولای «اسلام سیاسی» قرار میداد و حتی نه چندان به ندرت در مواردی در کنار اسرائیل قرار می گرفت، ما در مبارزه خویش برای امر فلسطین هیچگاه لبه تیز حمله خود را از فاشیسم صهیونیستی به سوی دیگر برنگرداندیم و تحت لوای انتقاد از حماس و جهاد اسلامی به سفیدشویی نسل کشی صهیونیستی دست نزدیم.
وزرای دفاع ناتو بزرگترین برنامۀ تسلیحاتی این اتحادیه از سال ۱۹۹۰ تا کنون را بهتصویب رساندهاند. تمامی سیستمهای تسلیحاتی که قرار است تهیه شوند از سناریوهای عملیاتی مختص جنگ با روسیه انتخاب شدهاند.
گفتاری درباره زمینه های حمله پهپادی اوکراین به ناوگان هوائی راهبردی روسیه، چشم اندازهای نبرد فراتر از پرسش جهان چند قطبی، کشاکش درون اردوگاه امپریالیستی غرب، نازیسم در اوکراین و بازگشت استالین در روسیه بر بستر و در امتداد جدال شوروی و بلوک امپریالیستی.
اکنون پویش حمایت از فلسطین پا به میدان بزرگ سیاست در ایران گذاشته است و در این میدان بزرگ با نیروهایی به مراتب بزرگتر و با امکاناتی به مراتب گسترده تر مواجه خواهد شد. دوران مباحثات درون محافل کوچک و کلنجار با شبه انقلابیون برج عاج نشین به پایان رسیده است و دوران جدالهای بزرگ سیاسی فرا می رسد. آینده این پویش نیز در گرو سر بلند بیرون آمدن از این دوران است. دورانی که به ملزومات متفاوتی بیش از شور و شوق و تعهد اولیه و حس همبستگی با مردم فلسطین نیازمند است.
چرا اقدام اول خرداد سالشمار نویی در سپهر سیاست در ایران بود؟ جنبش جهانی حمایت از فلسطین و موقعیت پویش حمایت از فلسطین در ایران، کدام چشم اندازها در سطح جهانی طرحند و رابطه بین احزاب و جنبش حمایت از فلسطین چیست؟ در ایران چگونه است و چگونه باید باشد؟ ویژگی تناقض پایه ای ایران به مثابه قدرتمند ترین کشور ضد اسرائیل در جهان و اسرائیل دوست ترین جامعه مدنی در منطقه. حرکت دفاع از فلسطین در مقابل کدام چالشهای ساختاری و کدام چالشهای سیاسی قرار خواهد داشت؟ چرا و چگونه باید پویش را به جنبش تبدیل کرد؟
وقتی که به تجمع رسیدم با مشاهدهی پرچمها و چفیههای فلسطین و پلاکاردها با شعارهای متفاوت در دستِ اقشار گوناگونی از مردم، از قدیمیهای چپ و کمونیست گرفته تا کارگران و دانشجویان و مردمان متحیری که در آنسوی خیابان نگاه میکردند، تازه فهمیدم که این تجمع برای من مانند اولین تصویر در چشمان کوری مادرزاد است، به همان اندازه غیر قابل تصور و غیر قابل درک.
تصاویر منتشر شده مردان و زنانی با ظواهر کاملاً متفاوت که نشان از تعلق ایدئولوژیک و اعتقادی آنان به دسته بندی های مختلف اجتماعی داشت، ترکیبی نو از یک کنش اجتماعی را نمایان کرد که در تمام چهار دهه اخیر در خیابانهای ایران اثری از آن نبود. زیبا بود مشاهده زنان محجبه و بی حجابی که دوش به دوش یکدیگر شعار میدادند «غزه یمن تا ایران، وحدت زحمتکشان». آنها وحدت زحمتکشان غزه و یمن و ایران را فریاد می زدند اما خود در عین حال نطفه های وحدتی نو در درون جامعه عمیقاً زخم خورده از شکافهای ایدئولوژیک طبقه حاکمه را متبلور می کردند.
اسماعیل، خنیفر چند سال دیگر باید بدود تا بتواند نماینده مجلس شود؟ پاسخ: بی نهایت. او هرگز نمی تواند در ایران جمهوری اسلامی نماینده مجلس شود. او کارشناس ارشد نیست. نه فقط او، بلکه تمام رفقایش هم نمی توانند.
اسماعیل، چند سال طول میکشد تا خنیفر بتواند رئیس جمهور شود؟ نمی تواند، او رجل سیاسی نیست.
من هنوز فرصت نیافته ام دست و پنجه نرم کردن با تاریخ سرکش و عصیانی شوروی را آغاز کنم. اما طرح کلی آنرا آماده کردهام که با گذرسریعی، نیروها و مؤلفه هایی که درانقلاب روسیه دخیل و فعّال بوده اند را به تصویر می کشد- و ازسال طوفانی انقلابی ۱۹۱۷ که کارگران، کشاوزران و سربازان به کسب قدرت در روسیه نائل آمده و از ساختن خشن وسازش ناپذیر سوسیالیسم درکنار تلاشهای طاقت فرسای دیگرشان، گرفته تا ظهور ضدانقلاب سال ۱۹۹۱ که بخشی از قشر الیت رهبری شوروی به طبقهی سرمایهدار روسیه تبدیل شدند، را در بر میگیرد.
در ایران نیز وخامت وضعیت مسکن به گونه ای است که اگر یک کارگر درآمد ماهیانه اش را بدون کم و کاست پس انداز کند- با فرض ثابت ماندن قیمت ها- یک تا یک و نیم قرن طول می کشد تا خانه دار شود. حتی اگر همانند ۵۳ کارگر معدن طبس زیر آوار دفن شود اعضای خانواده اش به لطف و مرحمت دولت دست و دل باز ج.ا باز هم باید نصف قیمت مسکن را در قالب اقساط بپردازند تا بتوانند سقفی بالای سر خود داشته باشند. از همه این ها که بگذریم حدود ۲۵ میلیون نفر از جمعیت کشور حاشیه نشین اند.
وزیر آینده فرهنگ آلمان، فتح استعماری جهان را «دستاوردی تمدنی» خوانده واز «خود ویرانگری فرهنگی» اروپا بهدلیل «مهاجرت» گله کرده و برای از دست رفتن «توان توسعهطلبی» قدیم اروپا به سوگ مینشیند. «سرزمینهائی که اروپا در ۶۰۰ سال بهعنوان یک قدرت جهانی فتح کرده بود، تنها در عرض ۶۰ سال از هم پاشیده شدند و اروپا آنها را از دست داد.» او از این مینالد که امروز «تاریخ استعمار با کمال تاسف صرفاً بهعنوان یک توسعهطلبی غیرقانونی» ارزیابی شده و «دستاوردهای تمدنی که در فتح جهان نهفته است» نادیده گرفته میشوند..
پرسش این نیست که علت انفجار در بندرعباس چه بود. پرسش این است که چرا جامعه تنها می تواند این تلقی را باور کند که اسرائیل مسبب انفجار بود و عواقب این امر چیست. چرا جامعه به این نقطه رسیده است و راه خروج از آن چیست؟
ما شاهد سیل عظیم مهاجرت افغانها به ایران در دولت سیزدهم بودیم و موج افغان هراسی جدید نیز در ادامه همان سیاست مرزهای باز در دولت سیزدهم واقع شد. باید در نظر گرفت که بیش از 8000 کارخانه و شهرک صنعتی در دولت سیزدهم احیا شدند. تامین نیروی کار آنها یکی از مولفه های مهمی بود که به نقش دولت در ادامه کار این شهرکهای صنعتی وابسته بود. این شرکتهای صنعتی به نگهبان، آشپز، نیروی خدماتی و ماهر صنعتی نیاز داشت. با این توضیحات باز شدن مرزهای کشور به روی نیروی کار مهاجر افغانی یکی از ضروریات بود. و چه فرصتی برای بورژوازی هار ایران بهتر از این که در شرایط ملتهب و فقر و بیکاری بوجود آمده در افغانستان بعد طالبان، در جذب کارگران ارزان مهاجر افغان عمل نماید.
امروز که «مصلحت» این ام القرا به داد و ستد و فروش همین «جهان اسلام» و مسئله غزه و لبنان گره خورده است، همه آن مفاهیم یک به یک رنگ می بازند. و اکنون بیش از پیش بر همگان روشن میشود که حتی مسئله نابودی اسرائیل یا آرمان فلسطین از همان ابتدا هم تا آنجا جدی بود که در تعارض قاطع با منافعی قرار نگیرد که نطفه آن بین بازاریان و سفارت معظمه انگلیس در همان ایام پلوخوری اولین انقلاب بورژوایی ایران بسته شد.
تکلیف با جدال و شخص آقای علیزاده مشخص است. خود ایشان در یکی از برنامه هایشان که به نقد دیدگاههای اقتصادی رسانه تحریریه می پردازند، خود به این موضوع اعتراف می کند که محرک اصلی ساخت برنامه های پی در پی در یوتیوب، قبل از همه درآمد دلاری بالای آن است. جدال تنها یکی از نمونه هاست که به کمونیسم می تازد. تصویری که دنیای اقتصاد از رهبران شوروی و از کمونیسم ارائه می دهد بسیار خشن تر از تصویری است که در آن کمونیستها و داعشیها را هم سنگ هم قرار می دهد. خیر، بحث به تنهایی نه سریال پایتخت است، نه برنامه جدال و نه روزنامه دنیای اقتصاد.
بزرگترین هنر، جنگیدن در تمام نبردها و پیروز شدن نیست. بزرگترین هنر در آن است که بدون یک جنگ مقاومت دشمن را در هم بشکنید.
سون تسه
درباره جنگ تجاری همه جانبه آمریکا، دلایل پایه ای و ویژگیهای بروز جنگ تجاری، عجز اقتصاددانان در فهم وقایع و واکنش قدرتهای بزرگ جهانی تکرار نظام تعرفه اسمیت-هاولی یا شوک نیکسون : راه فراری نیست، زمان بیگ بنگ فرا می رسد، روز آزادی طلایه آن بود.
گزارشها حاکی از آن است که رپکون به زودی حدود ۳۰ درصد از کل گلولههای توپ ۱۵۵ میلیمتری ساخت آمریکا را تولید خواهد کرد. سال گذشته، پنتاگون ۱۱۶۰۰۰ گلوله مهمات از شرکت آرکا دیفنس ترکیه خریداری کرد و انتظار میرود خریدهای بیشتری در سال جاری انجام شود. با این که پنتاگون به شرکت جنرال دینامیک (یک شرکت آمریکایی) قرارداد ساخت سه خط تولید قطعات فلزی پرتابههای ۱۵۵ میلیمتری در تگزاس را داده است، اما این شرکت برای انجام کار به پیمانکاران فرعی ترکیه تکیه کرده است.
از همان ۷ اکتبر معلوم بود که در دو سوی تقابل خونین منطقه ای یک سوی تقابل هیچ ابایی از بالا بردن سطح رویارویی نداشت در حالی که تمام هم و غم سوی دیگر بر امتناع از ورود به سطح بالاتر نزاع قرار داشت. به استثناء غزه، و سپس یمن، محور مقاومت در تمام جبهه های دیگر سیاستی را در پیش گرفت که مبتنی بر مهار تشنج در منطقه و گذار تقابل خونین نظامی و نسل کشی به مجاری دیپلماتیک یا به عبارتی دیپلماتیزه کردن طوفان الاقصی و تمام جبهه های جانبی آن بود. نتایج فاجعه بار این استراتژی برای محور مقاومت امروز در مقابل چشم همگان آشکار است. نه تنها حماس و جبهه مقاومت فلسطین اکنون با بود و نبود مواجه است، بلکه همچنین حزب الله لبنان نیز جایگاه برتر ملی و منطقه ای خود را از دست داده و اکنون در مقابل پرسش بودن یا نبودن قرار گرفته است.
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل/ و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
پس از فترتی که به خصوص پس از جنبش سبز گریبان طبقه کارگر را گرفت و جنبش کارگری را تحت الشعاع جنبشها و بلواهای طبقه متوسط قرار داد، این تازه آغاز پیشروی طبقاتی کارگران است. این کارزار از این نظر مهم است که میتواند گامی باشد در جهت پیشروی و اتحاد طبقه کارگر، و بحث و گفتگو در میان آنان. کاری که صدها بیانیه سندیکای واحد نه تنها نمیتواند انجام دهد بلکه در تقابل با آن نیز قرار دارد.
یک بار دیگر درباره مبانی نظریه دستمزد در مارکسیسم؛ حداقل دستمزد و تأثیر واقعی آن بر زندگی طبقه کارگر؛ عروج مجدد بحث حداقل دستمزد در سطح جهانی یا چرا اتاق بازرگانی خواستار افزایش حداقل دستمزد است؛ کاستی های کمپین پویش افزایش ۷۰ درصدی حداقل دستمزد؛ پویش به مثابه بخشی از جامعه مدنی یا طلایه های انکشاف مبارزه طبقاتی؛ کمونیستها و پویش.
از بین این صد هزار نفر ۸۳/۶ درصد زیر بیست میلیون تومان و پنج درصد هم زیر هشت میلیون تومان حقوق میگیرند. در نظر سنجی ایلنا فقط ۷/۸ درصد از شرکت کنندگان پاسخ مثبت به این سؤال دادند که دستمزد پوشش کامل کفاف زندگی آنها را می دهد این یعنی این که بیش از ۹۲ درصد از شرکت کنندگان دستمزدشان کفاف زندگیشان را نمیدهد. داشتن شغل دوم و سوم و وام و قرض و همسر شاغل و قناعت کردن و اضافه کاری، روش هایی بوده که شرکت کنندگان برای تامین هزینه های کامل زندگی برشمردند. حالا این آمار رو اگه بخوایم برای همان صد هزار نفر مد نظر قرار بدیم آمار وحشتناکی از دستمزد در کارگاه های صنعتی به دست می آید.
طی یک سال گذشته، دولت میلی توانسته است تورم را کاهش دهد و همچنین بزرگترین مازاد تجاری سالانه آرژانتین را تا کنون ثبت کند. اما آیا می تواند سیر رکود صنعتی را که خود دامن زده است نیز معکوس کند؟
تلهٔ ترامپ، تلهٔ زلنسکی یا واقعه ای خودانگیخته، محرکهای جدال آخرین روز ماه فوریه در کاخ سفید چه بودند؟ شکاف در غرب تا کجا پیش خواهد رفت، تکلیف جهان چندقطبی چه خواهد شد و آیا در چشم انداز جدالهای آتی جائی برای مبارزه طبقاتی هم هست؟
بخشی از مباحثات درونی سازمان تدارک کمونیستی در زمینه مؤلفه های تغییر یافته مبارزه طبقاتی و رویکرد کمونیستی پس از وقایع غزه و سقوط بشار اسد و آغاز ریاست جمهوری ترامپ و اوج گرفتن تلاش درون جمهوری اسلامی برای مذاکره با آمریکا.
چرا هوش مصنوعی چینی توانست بنیانهای هایتک در آمریکا را به لرزه درآورد؟ بسترهای عمومی لحظه عروج دیپ سیک کدام بودند؟ سرمایهگذاری در بازارهای مختلف مالی و در شاخه ها مختلف صنایع و جدال قدرتهای بزرگ جهانی؛ عدم توازن بین سرمایه های کلان در هوش مصنوعی و بازدهی تاکنونی آن، کارکردهای واقعی هوش مصنوعی و افسانههای رایج؛ و سرانجام یک بار دیگر باز هم تحریف نظریه ارزش مارکس.
ویژگی های متمایز کننده دوران پسا ۷ اکتبر خاورمیانه، شکست در سوریه و لبنان و پیروزی در غزه؟ چه چیز برای همیشه دگرگون شده است؟ مؤلفه های مبارزه طبقاتی زیر پوشش جنبش ملی- اسلامی، مورد ویژه حماس به مثابه سازمان مقاومت و به مثابه سازمان اداری پسا کلنیالیسم، عناصر ضد سیستم در جنبش همبستگی با فلسطین، صهیونیسم لولای پیوند دو قطب ارتجاع جهانی، مسئله فلسطین در ابعاد جهانی بمثابه قطب مقابل ارتجاع سیاسی و گرایش دوگانه به فاشیسم
طوفان الاقصی مشخص ساخت که چگونه لیبرالیسم و فاشیسم پلیس خوب و بدی هستند که هر دو در خدمت کاپیتالیسماند. سالها نقد ایدئولوژی و تبیین نظری این نسبتها نمیتوانست چنین دستاوردهایی داشته باشد. بیراه نبود که مارکس برای تغییر آگاهی، بیشتر از منازعهٔ ایدئولوژیک بر تغییر واقعیت وارونهای تأکید داشت که آن آگاهیهای وارونه بیان وارونهٔ آناند.
سایت هنر و ادبیات سازمان تدارک کمونیستی با درک ضرورت مقابله و مبارزۀ جدی با وضعيت به غايت نابرابر موجود تشکیل می شود و امیدوار است که به مثابه بخشی از وجوه مبارزه طبقاتی کارگران و چون آئينۀ هنری-ادبی آنان ایفای نقش کند.
اشتباه رفیق در این است که ایجاد جامعه سالم را از طریق افراد سالم امکانپذیر میداند. ماجرا اما بر عکس آن است. در جریان مبارزه با ستم طبقاتی است که افراد نیز تهذیب می یابند. افراد سالم نتیجه این مبارزه اند. بیهوده نبود که مارکس انقلاب را برای برقرار جامعه نوین ضروری می دانست. با آن انقلاب است که پلشتی های نظم مسلط طبقاتی از پیکر جامعه زدوده میشود و با همین انسانهای موجود با هر میزان ناخالصیهای شان است که باید امر آن انقلاب را تدارک دید و سازمان داد.
پرستو احمدی نخستین زنی نیست که با کشف حجاب در داخل کشور اقدام به خوانندگی کرده باشد. پیش از او زنان دیگری نیز دست به این کار زده بودند. اما هیچکدام از آن موارد چنین ابعادی را به خود نگرفته بود. در اینجا کنسرتی با تجهیزات کامل در محلی برگزار میشد که ورود به آن به این شکل بدون مجوز مقامات رسمی امکانپذیر نبود. کنسرت نه تنها با آگاهی بخشی از ساختار قدرت، بلکه با حمایت این بخش برگزار شده بود. بخشی که به ترکیب نیرویی تعلق دارد که اکنون با ریاست جمهوری پزشکیان زمام امور دولت را در دست گرفته است. با قرار دادن کنسرت بر چنین متنی، تصویری فراتر از تصویر یک زن شجاع در حال نبرد برای احقاق حقوق زنان در مقابل ظاهر میشود.
سازمان ناتو در واقع همان NAFO یا «سازمان فاشیستی آتلانتیک شمالی» است – و این شوخی نیست. این واقعیتی به شدت جدی است که نیاز به تحلیل دارد…آلن دالس، مدیر آیندهی سیا، شکایت میکرد که کشورش با دشمن اشتباهی میجنگد زیرا نازیها مسیحیان آریایی طرفدار سرمایهداری بودند، در حالی که مخالف واقعی، کمونیسم بیخدا بود.
ما می جنگیم. ما با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم می کنیم. مطبوعات ابزار یک جامعه انتزاعی نیست، بلکه [ابزار] دو اردوی آشتی ناپذیر، مسلح و در حال جنگ است. ما مطبوعات ضد انقلاب را به همان نحوی نابود میکنیم که سنگرهای محکم آنان، انبارها، خطوط ارتباطی و گروههای اکتشافی آنان را. ما از افشاگری های کادتی-منشویکی فساد در طبقه کارگر محروم می شویم؟ در مقابل ما پیروزمندانه مبانی فساد سرمایه داری را نابود می کنیم.
ابعاد و نتایج دیرپای سقوط سوریه، سرنوشت دولت-ملت در دوران جنگ قدرتهای جهانی،محور مقاومت به عنوان منبع قدرت دولت-ملت سوریه و ناتوانی این دولت-ملت کوچک در تقابل با قدرتهای جهانی بر بستر تضعیف محور مقاومت، آرایش قدرتهای بزرگ جهانی و حذف ایران از معادله جهانی قدرتها، ناهمسازی دو آلترناتیو طبقه حاکمه در ایران برای بازی قدرتها، آینده پر از مخاطره و نبرد برای سوسیالیسم
چه عواملی به آتش بس در لبنان منجر شدند و چرا آن آتش بس توازن ضعف بود، چرا تصعید تنش پس از آتش بس گریز ناپذیر بود و چرا سوریه میدان این تشدید تنش واقع شد، نقش ایران ظریف در تضعیف حزب الله و غزه، چرا مدافعان اسرائیل دشمنان بشریتند، سیاست کمونیستی در قبال فلسطین سابقه ای تاریخی و مؤلفه هایی از سیاست مستقل کمونیستی
چطور ممکن است مردمان یک شهر به کرگدن تبدیل شوند؟ نه فقط یک نفر یا تعداد محدودی بلکه تکتک آنها به شکلی جمعی اینچنین دگردیسه شوند! تبلور واقعیتی اجتماعی در جسم و جان مردم شهر. اما این کژدیسگی جمعی چگونه رخ میدهد؟ چطور انسان لطافت و حساسیتش را وامینهد و پوست و شاخی کلفت مییابد که چنان کرگدن نسبت به دیگران و پیرامونش بیگانه باشد؟ انسان با برچسب احساساتی تقبیح شود و کرگدن موجودی زیبا بهحسابآید؟
فقط یک بار جستجوی عبارت workerism در گوگل کافی است که علقه دیرینه انواع چپ در اشتغال به این مباحثه، له یا علیه آن، را نشان دهد. از اپرائیستهای ایتالیا تا انواع آنارشیستهای ضد دیکتاتوری پرولتاریا و انواع تروتسکیستها و سوسیالیستهای لیبرال و غیره. مشغله ای است برای تمام فصول و برای تمام دورانها. و از قضا و اتفاقاً بهانهای است هم برای جلوگیری از پرداختن به مباحثاتی که حقیقتاً سنگ بنای کمونیسم معاصر را تشکیل میدهند
«سلامتی کارگرای معدن که با پای خودشون میرن زیر زمین ولی بالا اومدنشون با خداست.... شما روزا به عشق و حالید ولی ما سر کاریم… ما با هم فرق داریم.»
مروری بر سیر تاریخی تکوین تدارک کمونیستی و آنچه ما را متمایز میکند، تصویری لحظه ای از جهان کنونی و موقعیت کمونیسم معاصر، تدارک کمونیستی در کدام نقطه قرار گرفته است و چه تغییراتی در رویکرد آن به وجود آمده است؟ چرا باید رابطه تدارک با جنبش کارگری باز تعریف می شد؟ کدام مؤلفه ها در سیاست خاورمیانه ای تدارک کمونیستی تغییر یافته اند یا به طور مشخص ارزیابی مجدد از نبرد فلسطین، نقش حماس و رابطه سازمانهای کمونیستی با جریانات مذهبی درون جبهه نبرد علیه صهیونیسم، آرایش سازمانی و محورهای برنامه ای کمونیسم معاصر
پس از انتخاب ترامپ چه چیز در آرایش قوا در منطقه و جهان تغییر کرده است، دولت ترامپ، دولت جنگ یا دولت اجتناب از جنگ؟ شکاف در درون صفوف بورژوازی ترانس آتلانتیک و در درون آمریکا. جنگ در غزه و لبنان به کدام سو می رود؟ اسرائیل چه میشود و ایران دستخوش کدام تغییرات خواهد شد؟ اقتصاد سیاسی جنگ و مبارزه طبقاتی در ایران.
رهبران مکتب فرانکفورت از حمایت طبقه حاکم سرمایهدار ایالات متحده و دستگاه امنیت ملی آن سخاوتمندانه بهرهمند شدند. هورکهایمر در یکی از کنفرانسهای اصلی CCF شرکت کرد و آدورنو مقالاتی را در نشریات حمایتشدهٔ سیا منتشر کرد. آدورنو همچنین با یکی از رهبران مهم ضدکمونیست آلمان، ملوین لاسکی از سیا، مکاتبه و همکاری داشت، آنهم پس از آشکار شدن اینکه لاسکی بخشی از برنامههای CCF است و سی سی اف جبههای پوششی از سیا است. اعضای جبهه فرانکفورت همچنین از بنیاد راکفلر و دولت ایالات متحده، از جمله برای کمک به بازگشت این مؤسسه به آلمان غربی پس از جنگ، بودجهٔ مبسوطی دریافت کردند
پس از پیروزی ترامپ در انتخابات، اقتصاد آلمان به دلیل تهدید تعرفه های تنبیهی ایالات متحده از سوی چشم انداز یک رکود جدی تهدید می شود: آنهم تا 180 میلیارد یورو در عرض چهار سال آینده. ترامپ تحقق منافع تغییر یافته صنعت آمریکا را تعقیب میکند.
همانطور که در مورد همهٔ تیمهای اسرائیلی که در یک سال گذشته در اروپا بازی کردهاند اینگونه بوده، این بار نیز نگرانیهای امنیتی مهمترین اولویت است. روز سهشنبه، روزنامهٔ هلندی De Telegraaf گزارش داد که علاوه بر پرسنل امنیتی معمول مکابی، عوامل موساد نیز در آمستردام به تیم ملحق خواهند شد تا بیشترین حفاظت را تأمین کنند.
"سازمان تدارک کمونیستی" (از این پس: تدارک کمونیستی) تجمع داوطلبانه ای از فعالین کمونیست است که با هدف مبارزه برای تدارک امر انقلاب اجتماعی، سرنگونی دولت سرمایه داری و برقراری نظم نوین سوسیالیستی مبارزه می کند.
هدف این مبارزه ایجاد جمهوری سوسیالیستی ایران به عنوان نخستین گام در راه تحقق انقلاب اجتماعی در کل کشورهای خاورمیانه و با هدف ایجاد جمهوری شوروی فدراتیو سوسیالیستی خاورمیانه می باشد.
صعود چین به مثابه قدرت اقتصادی و عرض اندام روسیه پس از کودتای اوکراین به مثابه قدرت نظامی و سپس ورود به سوریه، لزوم چرخش در جهت تقابل با چین و عروج اولیه ترامپ در سال ۲۰۱۶، بحران لیبرالیسم و فروپاشی ایدئولوژیک دمکراتها، ریزش دمکراتها به نفع ترامپ و ترکیب اجتماعی متفاوت نیروهای حامی او در سال ۲۰۲۴، آینده نامعلوم جهتگیریهای ترامپ به طور ویژه و آمریکا به طور کلی.
حقیقتا هیچ و مطلقا هیچ انسان شریفی نمیتواند امروز در این نبرد تاریخی-جهانی قاطعانه در یک سوی آن، در کنار رزمندگان فلسطینی و لبنانی، مستقل از تعلق آنان به این یا آن جریان، قرار نگیرد همچنان که هیچ فاشیست لمپنی تا به امروز تردیدی در حمایت از آن جرثومه متعفن صهیونیستی به خود راه نداده است. ... کنفرانس سوم سازمان تدارک کمونیستی اعلام می کند که مادام که سلاح رزمندگان جریانات اسلامی صفوف فاشیسم صهیونیستی را نشانه رفته است و مادام که لوله این سلاح به سمت کمونیستها نشانه نرفته است، از کوچکترین حمایتی از آنان نباید دریغ نمود.
مبارزه با نفوذ جریانات پرو امپریالیستی در درون جنبش کارگری و تلاش برای بیرون راندن آنان از این جنبش یک رکن اساسی دخالتگری کمونیستی در مبارزات روزمره کارگران را شکل میدهد. بویژه در شرایط کنونی و با عطف به فاجعه انسانی غزه، هر گونه فعالیت در درون جنبش کارگری از سوی هر گروه و دسته ای در جهت تضعیف همبستگی با خلق تحت ستم فلسطین باید همیاری و همدستی با کثیف ترین نوع فاشیسم دوران معاصر، فاشیسم صهیونیستی، تلقی گردد. کمونیستها موظفند چنین فعالان و رهبرانی در جنبش کارگری را شناسائی و آنان را به کارگران معرفی کنند و مانع از شرکت کارگران در هر نوع تحرکی شوند که از سوی این پادوهای صهیونیسم در جنبش کارگری سازمان داده می شوند.
مجموعه این تحولات جهان را وارد دورانی از تلاطمات تاریخی تعیین کننده با چشم اندازهایی بسیار تیره کرده است. کنفرانس بر این باور است که این دوران همراه با مخاطراتی بسیار سنگین است که نابودی بخشهایی از جوامع انسانی در شمار کمترین ابعاد آن به حساب میآید…در عین حال این دوران تلاطمات تاریخی تمام زمینههای مادی برای تبدیل شدن به دورانی از انقلابات اجتماعی را نیز در دل خود نهفته دارد. به هر درجه که ناتوانی طبقه سرمایه دار در هدایت جوامع انسانی آشکار میشود و به هر درجه که نظم مسلط بر جهان معاصر خصلت عمیقاً درنده خو و ضد انسانی خویش را با کشتارها و قتل عام ها و نسل کشی های از نوع غزه به نمایش می گذارد، به همان درجه نیز بیاعتباری کینه توزی عمیق و دیرینه ایدئولوگ ها و نظریه پردازان و عمال رنگارنگ سرمایه نسبت به کمونیسم آشکارتر می شود.
شاید پزشکیان به سادهلوحی پینوکیو باشد اما مادامی که چنین نگاهی به تخصص و کارشناس داشته باشد همواره گربهنرهها (امثال ظریف) و روباههای مکار (موسی غنینژاد و محمد فاضلی) در مقام مباشر و مبتنی بر قوانین سرد اقتصاد او را مجاب به اطاعت از دستورات بازار آزاد و صندوق بینالمللی پول میکنند تا دماغش روز به روز درازتر شود.
اجلاس بریکس و تغییر توازن قوا در سطح جهانی، اهمیت ژئوپلیتیک بریکس، بریکس و سازمان مالی جهان آینده، بریکس و فقر و نابرابری، بریکس و اسرائیل، مناسبات اقتصادی کشورهای بریکس و اسرائیل، موضعگیری رسمی بریکس و موضع پسا اجلاس روسیه، تلقی از جنگ غزه بمثابه جنگ دو کنسرن بینالمللی، اشرافیت حماس یا غزه بمثابه پرولتاریای حومه تلآویو، توان نظامی ایران و اسرائیل، ظرفیت انفجاری مبارزه غزه و تلاش برای کنترل آن در چهارچوبهای دیپلماسی بینالمللی
وضعیت بسیار تیره، مبهم، شکننده، وقیح و واژگونه است. به نام حقوقبشر، تجاوز میکنند. به نام دفاع، نسلکشی و پاکسازی بر پا میدارند. به نام آزادی، جنایت و سرکوب میکنند و به نام عدالت، دروغ میگویند. صدای فاشیسم، سیرنوار از حلقوم رسانهها و سخنگویان بورژوازی به گوش میرسد. مسأله اما این است که نارضایتی ما با نارضایتی آنها یکی نیست. آزادی آنها بازآرایی مجددشان برای انقیاد و استثمار ماست. در این لحظات داشتن شجاعتِ بهکارگیری فهم طبقاتیمان بسیار حیاتی است
به همان اندازه که تصاویر فروپاشی برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک در سپتامبر سال ۲۰۰۱ اعلام آغاز دوران بغایت خونبار و سیاه جهان تحت سیادت مطلقه امپریالیستی غرب بود، به همان اندازه تصاویر رزم حماسی آن مرد در آن بنای ویران پایان این دوران سیادت را بشارت داد. مرد ناتوان زخم خورده از جنگ و پوشیده از غباری که دست خود را از دست داد اما عزم خود را نه. تصاویر حماسه ای که آفرید برای همیشه در اذهان توده های محرومین در سرتاسر جهان حک شده است. او برج فرازان جهان محرومان بود.
حتی اسپنسر هم بعدها در نظریاتش از این گفت که ما به دورانی وارد شدهایم که در آن ملل قویتر، ملتهای ضعیفتر را میبلعند. و بعدها دیدیم که به قول مارکس « همینکه ما نگاه خود را از وطن آنها که در آن به شکلهای محترمانهای ظاهر میشوند، به مستعمرهها، جایی که خود را کاملا عریان نشان میدهند، بیاندازیم، دورویی عمیق تمدن بورژوایی و بربریت جدانشدنی از آن بیپرده در برابر چشمان ما آشکار میشود»
لحظه تاریخی کنونی را میتوان خطیرترین لحظه پیش روی بشر از زمان جنگ دوم جهانی تاکنون دانست. آنچه در خاورمیانه امروز در حال وقوع است فقط درد و رنج و مرگ و هلاکت مردم زجر کشیده فلسطین و لبنان نیست. این نبردی است برای آینده بشریت. در این نبرد هیچ چیز خطرناک تر از پیروزی ماشین جنگی صهیونیست-امپریالیستی نیست. حتی برای یک لحظه نیز نباید فراموش کرد که اولویت اصلی و تخطی ناپذیر لحظه تاریخی کنونی در هم شکستن این ماشین مرگبار ارتجاعی صهیونیسم است که نوک سرنیزه امپریالیسم متجاوز معاصر را تشکیل می دهد.
برخلاف آنچه که در بدو امر به نظر میرسد؛ که این شکل از اصل قرار دادن دیکتاتوری پرولتاریا توسط کمونیستها مشابه کشیشان و فقیهان خشکهمقدس مذهبیست، رویکرد جریانات مورد نقد است که سیاقی شریعتمدارانه دارد و مانند فقیهان ملانقطی که به دنبال این میگردند که چند بار کلمهء نماز، زکات و حجاب در کتب مقدس آمده است، تا به واقع بر روح آن دین سرپوش نهند. این چپهای بورژوایی نیز که بسیار کالایی و بازاری به مسائل مینگرند، تلاش دارند در بقالیشان جنسشان جور باشد و جمهوریت و مشروطیت و مقداری هم رقص و فمینیسم و اجناس متفرقهء الجیبیتی پلاس و اکوآنارکوفمنپلاس چندکاره و ...را برای مشتری عرضه کنند...
ادامه مطلب ..و