
- "آره ولی دلم به حال خودمون سوخت. به همین آدمای تو قطار نگاه کن. شدیم مرده متحرک، قاچاقی زندهایم. همه هم دنبال اینن که سود کنند. کسی به کسی رحم نمیکنه. نگاه کن دیگه، حتی سیاسیها. موقع رای و کوفت و زهرمار میان سراغ ما. ولی بعدش از قبلی بدترند. هیچکی نیست کمک کنه. الان این بچهها رو نگاه کن، فکر میکنن سرشون روسری نباشه، لباسهای عجیب و غریب بپوشند کارِ خفنی میکنند. این چیزا مگه مشکل خونۀ منو حل میکنه؟! مگه مشکل دکتر رفتن رو حل میکنه؟! یه ویزیت ساده کلی پول میخواد دارو هم بدتر. خدا نکنه مریضی بدی داشته باشی. یا باید زندگیت رو بفروشی یا مستقیم بری تو قبر"

برلین و پاریس در تلاش برای استقلال بیشتر اتحادیه اروپا در تقابل با ایالات متحده و در مسیر تجدید تسلیحاتی گسترده تر هستند – که ازمهمترین دلایل آن پسرفتهای شدید آلمان در رقابت با واشنگتن است.

او درست میگوید که غرب دوز حمایت از اوکراین را به طور تدریجی بالا میبرد تا با واکنش شدید روسیه مواجه نشود. اما این محصول یک استراتژی هوشمندانه نیست. سیر تحولات به خوبی نشان میدهند که این محصول در افتادن به یک ورطه استراتژیک است، درافتادن به موقعیتی که از آن دیگر نمیتوان بیرون آمد. دقیقاً به همین دلیل هم این افزایش حمایت تدریجی نشانه فقدان استراتژی است، خود این باصطلاح استراتژی در حقیقت از سوی روسیه به غرب تحمیل شده است.
چه باید کرد؟
نوشتۀ: بهمن شفیق
گفتاری در زمینه موقعیت کنونی کمونیسم در جهان امروز و در ایران؛ رابطه بین استراتژی، تاکتیک و سازماندهی؛ توانائی ها و ضعفهای اساس جریان کمونیستی؛ اهداف بلاواسطه و درازمدت و روشهای دستیابی به آنها

احتمالا هرکس انتظار داشت که حالا من در سی سالگی همه ی ماجرا را فهميده باشم. ماجرا خیلي ساده بود يعنی مثل فيلم ها و داستان ها نبود که انتظار داشته باشی خانواده های فقیر و بدبخت از یک جايی به بعد با کار و کوشش مداوم کم کم خودشان را بالا بکشند. زهی خیال باطل. راه ها ی خیلی کمی برای بالا رفتن از نردبان خوشبختی برای پسری مثل من که از یک خانواده خیلی فقیر بودم وجود داشت اما ُخب تا دلت بخواهد راه بود، چاه بود و مصيبت برای این که همه چيز بدتر شود. بدبختی پشت بدبختی و تو می دانی که بدبختی ها تمام نمی شود. فاصله ی بين بدبختی ها زياد و کم می شود. در همچین زندگی به شما اطمیمنان می دهم چیزی به اسم خوب یا یک ذره خوب وجود ندارد، هميشه بدتر وجود دارد اما خوب تر نه.

انگلس درباره جنگاوری مدرن به طور کلی و جنگ انقلابی به طور ویژه، ارتش توده ای و ارتش حرفه ای، مجادلات بر سر استراتژی جنگی در شوروی پس از انقلاب اکتبر، ارتش سرخ و جنگ دوم جهانی، سرمایه داری پسین و تغییر ساختار ارتش، جنگ اوکراین به مثابه تبلور تضادهای بورژوازی در عرصه جنگاوری، انقلابات رنگی به مثابه نوعی از جنگ، ملزومات و ضرورتهای جنگاوری در تدارک انقلاب اجتماعی

حال با خود مرور کنید همین طبقه سرمایهدار با دستگاه تبلیغاتی و پروپاگاندا گسترده و البته به یمن جامعه مدنی که در راستای منافع طبقه سرمایهدار ژست انساندوستانه به خود میگیرد، مقصر اصلی فقر شدید کارگران بیکار شده را خود آنان دانسته و میزان بالای دزدی را به گردن خود کارگران و به حاشیه رانده شدهگان میاندازد. اگر فقیر هستی مشکل از خود توست، اگر سالیان سال است که در خانه های استیجاری و در محیط های ناامن و با کمترین امکانات گذران زندگی میکنید مشکل از خود شماست.

ضرورت طرح بحث، جنگ و ارتش در گذر تاریخ، توسیدید و جنگهای پلوپنزی، تاکتیک و استراتژی نزد سون تسه، جنگ در دوران فئودالیسم، عروج بورژوازی و انقلاب در جنگاوری با ظهور ناپلئون، کلاوزویتز درباره جنگ
زوال هفته، عروج جدال
نوشتۀ: بهمن شفیق
پایان هفته چیزی بیش از یک اتفاق ساده است. این پایان یک دور تحول در چپ است. شاید کسانی بخواهند «همت» کنند و این دور را ادامه دهند. اما آنها نیز قادر نخواهند بود. این چپ سرنوشتی جز پیوستن به جریانات اصلی در سپهر سیاست ایران و یا باقی ماندن در حاشیه سیاست نخواهد داشت. مشکل اساسی هفته این بود که نه سرنگونی طلب بود و نه مدافع اصلاح نظام و در عین حال میخواست هر دو باشد.

کارشناسان پیش بینی کرده بودند که کمبود کود ممکن است منجر به رکودِ تولید مواد غذایی در آفریقا شود آن هم به میزان 20 درصد یا حتی بیشتر. بنابر گزارش برنامهی غذایی (WFP) سازمان ملل متحد، در 82 کشوری که این سازمان فعال است، از جمله چندین کشور آفریقایی- جنگ در اوکراین و تحریمهای غرب حدود 70 میلیون نفر را به جمعیت کثیرِ ِکسانی که در حال حاضر از نامنی حادِ غذایی رنج میبرند اضافه کرده است

اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی همچنین ما را به واسطه ی اصطلاح مشهور "جنگ نرم" برای قرنی که در پیش داریم تجهیز کرد. ولادیمیر ایلیچ لنین هنوز هم یک سوپر استار در سطح جهانی است. آرمان های سوسیالیسم همچنان الهام بخش میلیاردها نفر در بسیاری از کشورها باقی می ماند. این میراث معنوی اکنون در صحنه ی جهانی کمک شایانی به ما خواهد کرد. ما به یمن این میراث می توانیم با روس هراسی بی رحمانه مقابله کنیم.
آماده هستید آقای بخشی؟
نوشتۀ: بهمن شفیق
اکنون روشن است که طرح او چیست. آهی به مثابه یکی از اصلیترین کارچاق کن ها و دلالان سیاسی متعلق به الیگارشی سرنگون شده سلطنتی طرحی برای تشکیل دولت آینده ارائه میدهد که در آن کادرهای سیاسی تصدی داد و ستدهای پارلمانی را بر عهده خواهند داشت و کادرهای اجرائی هم وظیفه گرداندن دولت را. جنبش کارگری نیز زیر مجموعهای خواهد بود از این «کادرهای اجرائی». و البته که از میان این کادرهای اجرائی اسماعیل بخشی از پست بالاتری برخوردار خواهد گردید.

قسمت دوم: اقتصاد سیاسی و ژئوپلیتیک، وحدت و تضاد درون بلوک امپریالیستی، چشم اندازهای جدال بین روسیه و غرب، سرنوشت اوکراین و اروپا
ارز به عنوان یک سلاح: در آفریقا، تأمین منافع اقتصادی هنوز با فرانک اعمال می شود
نوشتۀ: یولیان براندشتتر
کشورهای حوزه فرانک آفریقائی موظفند 85 درصد از ذخایر نقدی خود را نزد خزانه داری فرانسه در پاریس واریز کرده و به قیمومیت بگذارند – این کشورها حتی در دوران کمبود پول نیز به این ارز دسترسی ندارند. علاوه بر این، فرانک آفریقائی به یورو گره خورده است: 655.957 فرانک آفریقائی معادل یک یورو است. بنابراین فرانسه با فرانک آفریقائی و عضویت خود در اتحادیۀ اروپا نفوذ اقتصادی و سیاسی تعیین کننده ای بر کشورهای رسما مستقلی اعمال می کند که سابقا مستعمرات این کشور را تشکیل میداده اند.

قسمت اول-تشدید پروپاگاند سیاسی و جنگ روانی در غرب همزمان با واقعیتهای میدانی متفاوت در اوکراین، توازن قدرj بین طرفین جدال، روسیه از یک سو و ناتو از سوی دیگر، مصاحبه سران ارتش اوکراین در نشریه اکونومیست

از دولتهای ملی قرون نوزده و بیست تا مینی دولتهای پسا جنگ سرد، مینی دولتها و امپراطوری ها. مسأله ملی، ژئوپلیتیک و آینده دولت در پرتو جهانی شدن سرمایه به طور کلی و چشم انداز دولت خاورمیانه سوسیالیستی به طور ویژه

پرداختن به سخنرانی زلنسکی البته جز اتلاف وقت چیز دیگری نیست. تنها میتوان گفت که او تا آخرین دم هم نقش خود را بازی میکند و تا کنون هم نشان داده است که در اجرای این نقش مهارت کافی برگرفته از سابقه حرفهای خویش به عنوان یک دلقک مبتذل را به کار گرفته است. آنچه مهم است این است که حتی در آمریکای موعود نیز شواهد از نزدیک شدن روزگار این دلقک به پایان حکایت می کنند.

با این حال، وقایع فوریه ی 2018 به این سو انتقادات حزب کمونیست به ح.س.م.و دولت مادورو را به محکومیت تمام عیار در 16مین کنگره در اوایل نوامبر امسال بدل کرد. در شرایطی که ثروت نفتی کشور به واسطه ی اعطای یارانه های ارزان قیمت به بخش خصوصی ، پرداخت سود وام های غیر مولد، افزایش اجاره بها و حق الامتیاز به مالکان بزرگ، و تقلب و فساد، هرز می رود، ارزش دستمزد کارگران کاهش یافت و حقوق کارگران در مقایسه با قیمت ها ثابت ماند، هزینه های زندگی و نرخ بیکاری نیز به اوج خود رسید.

اخبار همکاری عربستان سعودی و امارات با شرکت هوآوی بعد از آنکه خبر استفادۀ عربستان سعودی و امارات و بکار گیری این دو کشور از فناوری هوآوی برای ساخت و گسترش شبکه های ارتباطی 5G پحش شد، موجی از نارضایتی را در ایالات متحده بپا کرد. در مورد امارات حتی قصد امارات برای ارتقاء همکاری نزدیک با چین در صنعت مخابرات به سطح 5G تا آن حد جدی تعقیب شد که ابوظبی در نهایت تهدیدات ایالات متحده را نیز نادیده گرفت

حال و بر متن اشتباه اسکالونی بود که تصمیمات دیشامپ نتایج خود را تماماً آشکار کرد. روال بازی کاملاً زیر و رو شد و اکنون این آرژانتین بود که به شدت تحت فشار قرار گرفت. تیمی که تمام مدت با قدرت بازی را کنترل کرده و روال آن را رقم زده بود، میتوانست در همان پانزده دقیقه پایانی به عنوان بازنده میدان را ترک کند. و این نیز درسی است فراتر از میدان بازی فوتبال. حتی بهترین سازمان ها و احزاب در مبارزه سیاسی و بهترین ارتشها در میدان نبرد در صورت اشتباه فرماندهی میتوانند ضربات مرگباری دریافت کنند.

به جز روزهای مرخصی، برای غیبت در هر روز از دوشنبه تا پنجشنبه دو امتیاز کسر خواهد شد. برای غیبت در روز یکشنبه ۳ امتیاز کسر میشود. اگر کارگران جمعه یا شنبه غیبت کنند چهارامتیاز جریمه خواهند شد. تعطیلات رسمی یک امتیاز بزرگ است. مریض بودن در آن روزها برای یک کارگر هفت امتیاز هزینه دارد. اهمیتی ندارد که کارگران و اعضای خانواده آنها در روزهای تعطیل نیز بیمار می شوند. برای بازگرداندن امتیازات جدید روزهای زیادی از اضافه کاری لازم است.
اصغر قاتل؟
نوشتۀ: بهمن شفیق
آری، هم اصغر قاتل مادر داشت و هم مجید رضا رهنورد. اما حقیقتاً فقط یک پست فطرت میتواند پس از دیدن چشمهای غمگین مجید رضا رهنورد در آخرین کلیپهای در دادگاه و سخنانش خطاب به آن الدنگ فراری او را با اصغر قاتل مقایسه کند. فقط یک پستفطرت میتواند کسی را که در جواب به سؤال این که فکر میکنی کدام مجازات متناسب با جرم توست پاسخ میدهد «سه بار اعدام» با جنایتکار پلیدی مقایسه کند که تا آخرین لحظات زندگی کثیفش اصرار بر این داشت که آن کودکان و نوجوانانی که من مورد تجاوز قرار دادم و کشتم موجودات بی پدر و مادر و ولگردهای مجهول الهویه بودند.

حتی یک روز زنی که اولین بار بود او را دیده بودم به آشپزخانه آمد و درحالیکه برای خودش آب می ریخت و سیگاری لای لبش دود می شد به من گفت: «نتونستم به هیچکدوم از اون ها بگم. اگه براشون تعریف کنم فکر می کنن من یه مرتجع احمقم» بعد تعریف کرد که چند شب پشت سر هم خواب لنین را دیده است و لنین خودش در این خواب به او کتاب قرمز رنگی داده است. «فقط تو می تونستی درک کنی، چون فقط تو اینجا کارگری»

اما یک توافق هسته ای با ایران باید به مشارکت با رژیمی تن دهد که شهروندانش را سرکوب می کند، همسایگانش را طعمه ی خود می کند، حامی تروریسم در سه قاره است و نشان داده که قوانین بین المللی را به سخره می گیرد. و البته آلترناتیو یک توافق نیز ضرورتاً یک جنگ پرهزینه و خطرناک نیست. غرب قادر است جاه طلبی های هسته ای ایران را با ابزارهای دیگری به تعویق بیندازد و یا خنثی کند.
از انقلاب فرانسه تا ژن ژیان ئازادی: یک نقد قابل توجه و ملاحظاتی پیرامون آن
نوشتۀ: عادل ایرانخواه، بهمن شفیق
شعارِ زن زندگی آزادی اعتراضاتِ معیشتی، عصیانِ فرودستان و مطالباتِ صنفی را طرد/ادغام کرد تا پتانسیلش در گفتاری تخلیه شود که علی رغمِ ظواهرش و پروموت شدنِ رسانه ایش، آنقدر کلی گویانه و خنثی است که حتی سخنگویِ دولت نیز از سر دادنِ شعارش ابایی نداشته باشد و رییس کمیسیون مجلس(موسی غضنفرآبادی) هم بگوید ما داریم شعارِ زن زندگی آزادی را در کشور پیاده می کنیم!

چرا ایران کنونی حلقه ضعیفی در تحولات ژئوپلیتیک جهانی است، کارکرد جامعه مدنی و ساختار طبقاتی و آرایش نیروها در ایران در تعیین جایگاه ایران در نظم آتی، محدودیتهای بنیادی انباشت سرمایه و ورود به دورانی از رونق پایدار در نظم جهانی آینده ...

در واقعه حاضر، محسن شکاری نیز یک سرباز در یک طرف یک جنگ بود. سربازی که قربانی شد. اما این تنها قربانی جنگ نبود و نخواهد ماند. تا همین الآن در دو سوی جنگ صدها نفر قربانی شده اند. در دو سوی جنگ و نه فقط در یک سوی آن. تفاوت در این است که اکنون یک سوی جنگ، نظام، دست بالا را گرفته است و در حال تعقیب سربازان لشگر شکستخورده سوی دیگر جنگ است.

این تفاوت اصلی دو موج اعتصابی در ایران رنگین کمانی و در انگلستان و در آمریکا بود. به همان اندازه که اعتصاب کوتوله ایران در رسانهها همچون بادکنکی با ابعاد عظیم در مقابل چشم جهانیان قرار میگرفت و به مثابه غولی عظیم در نظر ظاهر می شد، به همان اندازه اعتصاب غول آسای کارگران انگلستان و آمریکا در رسانهها به اندازه یک توپ پینگ پنگ هم نشان داده نمیشد.

نه، این نظام نمیتوانست بساط این بلوا را به سرعت جمع کند. باید می گذاشت تا بلواگران خود به دست خود جنبش خویش را به لجن بکشند. نه تصویر درخشان خود نظام، بلکه تصویر آینده تیره مد نظر بلواگران بود که باید به غائله خاتمه میداد و این یعنی قرار دادن جامعه در معرض گسست کامل شیرازه های آن. وحشت از این عواقب بود که باید به داد نظام میرسید و نه امید به آینده درخشان خود نظام. حتی اگر این به قیمت جان مأموران دون پایه نظام از دل بسیجی ها و نیروی انتظامی نیز تمام میشد که شد.
ستاره (داستان کوتاه)
نوشتۀ: فرهاد روشن
از وقتی خودم را به یاد می آوردم ستاره را هم به یاد می آوردم. هشت ماه از من بزرگتر بود که خودش می گفت فقط شش ماه! از وقتی یادم می آمد مادرِ ستاره با سر و وضع مشابه او درحالیکه کیف چرم کوچکِ پوسته پوسته شده اش را زیر بغل گرفته بود در محله می آمد و می رفت. ستاره آن روزها می نشست جلوی درِ خانه و منتظر مادرش می ماند تا برگردد. بعد مثل یک زن واقعی به مردها خیره می شد حتی به من.
فرصت (داستان)
نوشتۀ: حمید سلطانزاده
تشدید اختلاف بین وزارت امور خارجه و نهاد صدارت اعظم آلمان در مورد جهت گیری استراتژیک آلمان در مقابل چین بربوک خواهان حملات سیاسی شدید است، واشنگتن رابطه تجاری آلمان با چین را تخریب می کند.

ایالات متحده از قیمت بالای انرژی در اروپا سود مضاعفی نصیبش می شود-اولا به شکل راه اندازی صنایع انرژی بری که به جای اروپا در ایالات متحده راه اندازی می شوند و ثانیا با فروش حجم عظیمی از گاز مایع به قاره ی اروپا. حجم گاز طبیعی ایالات متحده که از ماه ژانویه به صورت مایع به اروپا تحویل داده شده به تقریبا 40 میلیارد متر مکعب رسیده است.

منازعه قدرت بین کشورهای ترانس آتلانتیک برای کسب موقعیت مسلط در اروپای شرقی و جنوب شرقی تشدید میشود – در رابطه با تدارکات نظامی، تأمین انرژی و بازسازی اوکراین.

در نشست سازمان ملل قرار نبود سابقه مبارزاتی افراد را به جهانیان معرفی کنند. آنجا قرار بود چهره زنانه «انقلاب 1401» را به جهانیان بشناسانند و خانم بنیادی به این دلیل بسیار ساده و قابل فهم انتخاب شد. نه شما و نه هیچکدام از آن فعالان استخوان خورد کرده جنبش زنان شایستگی حضور در این عرصه را ندارید. این پیامی است که دارند به شما می دهند. جمهوری اسلامی را مسئول معرفی میکنید که این بیوفائی دوستان و متحدان تاکنونی را لاپوشانی کنید؟

کدوم زن کدوم زندگی کدوم آزادی؟ این شعار شکم سیرهاست، شعار اوناییه که دائم توی این پاساژها ولوند یک عده دختر و پسر جوان بی آینده و بیکار هم گول اینا رو می خورندمگه اونایی که این شعار رو به این جوانها یاد دادند شکم بچه های ما را سیر می کنند؟

جهان در تلاطم است و ایران در هرج و مرج فرو می رود. ریشه های این تلاطم در کجاست؟ چرا نبرد اوکراین در حال تبدیل شدن به تهدیدی بلاواسطه برای جهان است؟ چرا بریتانیای کبیر سابق در یک سال سه نخست وزیر عوض می کند؟ چرا وحدت جهان غرب وحدتی شکننده و تضادهای درونی آن تضادهائی انفجاری اند؟ و چرا در چنین مقطعی ایران در هرج و مرج فرو می رود؟ مؤلفه های تجدید آرایش بورژوازی کدامند و کمونیسم چگونه می تواند در این چالش قد بر افرازد؟
از «نه غزه، نه لبنان» تا «ژن، ژیان، ئازادی»: پایان یک میثاق، آغاز هرج و مرج - بیانیه تحلیلی
نوشتۀ: تدارک کمونیستی
جنبش نوظهور طبقه متوسط ایران تمام خشونت چهل و اندساله نظام جمهوری اسلامی، تمام خشونت اعدامهای دهه شصت، خشونت سرکوب شورشهای زحمتکشان اسلام شهر و خاتون آباد، خشونت سرکوبهای اعتراضات مسالمت آمیز کارگران و معلمان و بازنشستگان، خشونت به شلاق بستن کارگران به خاطر درخواست دستمزدهای عقبمانده و سرانجام خشونت گشتهای ارشاد نظام را درونی کرده و اکنون در حال بازتولید آن است. لیبرالیسمی که برای دهه ها کمونیستها را به علت دست بردن به قهر در انقلاب 57 مورد شماتت قرار میداد و مدارا و تساهل را موعظه می کرد، اکنون از دل خود اولترالیبرالیسمی بیرون داده است که دست بردن به اعمال خشونت از بالاترین فضیلتهای آن است.

کۆمۆنیسم نەوەک ژێرخانێک لەناو چەپە و نە دەتوانێ و نە بۆی هەیە کە جاڕنامەی کردەوەیی، تاکتیکی و ستراتیژیکی خۆی لەسەر بنەمای پێداویستیەکانی چەپ دابڕێژێت. کۆمۆنیسم نە لێپرسراوەی داڕژتنی ستراتیژی بۆ سەرکەوتنی چەپە و نە بەرپرسیاری یەکێتی چەپ و زاڵ بوون بەسەر پەرتەوازەیی و بەربڵاوی ئەم. ئەرکی کۆمۆنیسم شکڵ دان بە ڕیزی بەهێزی پرۆلتاریایە. کۆمۆنیسمی هاوچەرخ ئەشێت تەنیا و تەنیا ڕەخنەگری ڕادیکاڵی چەپ بێت. ئەمە تەنیا ڕێگە رزگاری ئەم تاقمانە لەناو چەپیشە کە گیرۆدەی تایبەتمەندییەکانی چینی کرێکار و بەشخووراوانی کۆمەڵگان.
More...
تغییر در ریلهای آموزش از دهه ۴۰ تا کنون [با تاکید بر مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی]
نوشتۀ: حمید سلطانزاده
شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۹ و به دستور خمینی بر مبنای شعار نه شرقی، نه غربی تاسیس گردید. از همان ابتدا تاکید شورا بر بخش "نه شرقی" این شعار بود. بعبارتی جمهوری اسلامی در فرم، نه غربی و در محتوا و عمل سیاست نه شرقی را دنبال میکرد. اساسا این شورا جهت سرکوب دانشجویان با آرمانهای کمونیستی و انقلابی دست به فعالیت زد و به مرور حوزه نفوذش گسترش یافت. حسین حاج فرج الله دباغ که در آنان زمان به نام دکتر عبدالکریم سروش شناخته میشد، یکی از نظریه پردازان این شورا بود که در عمل، در مقام نسخه ایرانی کارل پوپر- فیلسوف ضد دیالکتیسین و طرفدار جامعه باز- ظاهر میشد.

نه، اینجا نه قصد اعلام نزدیکی با خانواده مهسا امینی مطرح است و نه برقراری پیوندی عاطفی با این قربانی گشت ارشاد. ماجرا چیز دیگری است. این «ژینا» «ژینا» گفتن ها بیان سیاسی یک جهتگیری است، استفاده از یک سمبل است. سمبلی که توسط ناسیونالیسم کرد به میان کشیده شده است تا کل ماجرای مرگ تراژیک مهسا امینی را در چهارچوب جدالی بر سر مسأله ملیت قرار دهد.

حال همان زباله ها میثاق خود با ولینعمتان خود را فسخ می کنند. علی کریمی با جسارت و وقاحتی مثال زدنی در دور کنونی چهره ممتاز این فسخ میثاق شد تا شاید دیگرانی که مرددند نیز به او بپیوندند. و این دیگران هم در صف انتظار منتظر نوبتند: مهران مدیری، علی دائی، رامبد جوان و حتماً خیلیهای دیگر. این طویله پر از چنین جانورانی است. عبارات بالا از برشت را باید با عبارتی دیگر تکمیل نمود: مفلوک جامعهای که علی کریمی ها قهرمانانش باشند.

برای کارفرمایِ ما، سقوط نسترن به وادی لمپن پرولتاریا و تن فروشها، یا قرار گرفتن در زمرۀ کسانی که عطای این زندگی فلاکت بار را به لقایش میبخشند، مهم نیست. چون او اصلاً فرصتی برای فکر کردن به این مسائل ندارد و نگرانیهای بزرگتر از جمله دعوت به فلان رستوران مجلل، فلان قرار ملاقات کاری و بهمان کافه دارد که باید به آنها رسیدگی کند. این طبقهی کارگر است که باید با اتحادی رفیقانه، برای متوقف کردن خون آشام سرمایه، شمشیر نقرهاش را که خیلی وقت است غلاف کرده برکشد و سر این دراکولا را از تنش جدا نماید و لاشهی این دنیای کهن را رهسپار گورستان تاریخ کند و از آن فقط خاطرهای تاریک به جای گذارد.