Displaying items by tag: هنریک گروسمن

سرآغازهای سرمایه داری و اخلاق نوین توده ای (کتاب)

نه از طریق "ریاضت کشی درون-جهانی"، نه از طریق اخلاقِ کالوینیستی، بلکه از طریق "قانون گذاریِ خونخوارانه علیه سلب مالکیت شدگان" "در انتهای قرن 15 و سراسر قرن 16 در تمام اروپای غربی" بود که پرولتاریای محروم از قانون که از خاک و زمین شان رانده و تبدیل به خانه به دوشان و گدایان شده بودند، در باره ی انضباط کار "آموزش دیدند". قانون با آنها مثل مجرمین "خودخواسته" رفتار می کرد و پیش فرضش این بود که ادامه دادن به کار تحت شرایط کهنی که دیگر وجود نداشت تماما در حیطه توان آنها [پرولتاریا] بود

فقط در شناخت رويزيونيسم نيست که نوشته گروسمن می تواند به پيشرفت مبارزه کمونيستی در دوران حاضر ياری رساند. اشارات وی به ِ مجادلات مطرح ِ پيرامون نظريه ھای مربوط به بحران سرمايه داری، بويژه برای امروز حاوی درسھائی بسيار با ارزشند.

در نظریه ی عمومی مارکس هیچ سیستم اقتصادی ای، فارغ از اینکه تا چه حد ضعیف شده باشد، خودبه خود فرو نمی پاشد؛ بلکه باید سرنگون شود. تحلیل تئوریک گرایشات عینی که منجر به فلج شدن سیستم می شود در خدمت کشف "حلقه های ضعیف" بکار می آید و در زمان مناسب به عنوان نوعی فشار سنج عمل می کند

از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه هیچگاه -حتی در دوران بحران- خودشان ساقط نمی گردند، مگر آن که سرنگون شوند (لنین). به نظر گروسمن نکته تئوری مارکسیستی فروپاشی فقط در مرزبندی با اراده گرایی و کودتاگرایی نهفته است. تصوری که انقلاب را در هر زمان بدون توجه به شرایط عینی انقلابی  ممکن و آن را فقط وابسته به اراده ذهنی انقلابیون قلمداد می کند. معنای آموزه فروپاشی در این نهفته است که، عمل انقلابی پرولتاریا قوی ترین محرک هایش را از ابتدا از تکانه های عینی سیستم موجود دریافت می نماید و در عین حال بدین طریق شرایط را برای غلبه ی موفق بر مقاومت طبقه مسلط ایجاد می کند.

 

همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال" در مورد مرز مطلق اقتصادی تکامل شیوه تولید سرمایه داری وفادار ماند؛ هرچند دلایل مشخصی را که او برای فروپاشی ارائه داده است، در حال حاضر باید اشتباه نامید.

رزا لوکزامبورگ توضیح می دهد که ... برخلاف جوامع طبقاتی پیشین  این حاکمیت نه برمبنای نهادهای قانونی "حقوق مقرر شده"، بلکه بر نیروهای واقعی اقتصادی مبتنی است. در کل سیستم حقوقی ما هیچ فرمول قانونی برای حاکمیت طبقاتی فعلی یافت نمی شود. هیچ قانونی پرولتاریا را مجبور به تسلیم به یوغ سرمایه نمی کند. پرولتاریا به خاطر فقر، به خاطر در اختیار نداشتن وسایل تولید که از او نه توسط قانون، بلکه به خاطر تکامل اقتصادی سلب شده است، به یوغ سرمایه تن می دهد. 

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر