جنایت ادسا آغاز فاجعه است – بیانیه پیرامون جنگ داخلی در اوکراین

نوشتۀ: تدارک کمونیستی
Write a comment

نه تنها پرولتاریای کمونیست، بلکه هر انسان شریفی که نمی خواهد سرنوشت خود و فرزندانش را به انواع ارتجاع هار مذهبی و فاشیستی واگذار کند، امروز باید ببیند که تمام این انواع ارتجاع، از طالبان تا نئونازی های اوکراین، محصول و دست ساختۀ همین نظام مسلطند که مجامع بین المللی و پارلمانها و نهادهای حقوق بشری و دمکراتیک تنها وظیفۀ بزک کردن چهرۀ کریه آن را بر عهده دارند. گام برداشتن برای رهائی نه با توسل به این نهادها، بلکه در گرو طرد این چاکران حلقه به گوش سرمایه است.


 

 

جنایت ادسا آغاز فاجعه است – بیانیه پیرامون جنگ داخلی در اوکراین

 

سرانجام در روز 2 ماه مه و با آغاز هجوم دولت کودتاچیان دست نشانده واشنگتن و بروکسل در کی یف به شهرهای شرقی اوکراین، جنگ داخلی در اوکراین رسما آغاز شد. تمام شواهد نشان می دهند که این هجوم حمله ای تدارک دیده شده از سوی کل نیروهای بلوک تجاوزگر ترانس آتلانتیک به رهبری آمریکا و اروپای واحد و نهادهای کارگزار آنان از قبیل صندوق بین المللی پول است. نه تنها کودتای میدان و نقش آشکار حمایت مالی، لجیستیکی و سیاسی دول غربی و سازمانهای جاسوسی آنان، نه تنها اعزام وسیع نیروهای نظامی ناتو به کشورهای شرق اروپا در ماههای اخیر و تبلیغات آشکارا جنگی رسانه های مزدور کشورهای دمکراتیک غرب، بلکه همچنین اعلام آشکار صندوق بین المللی پول مبنی بر مشروط کردن پرداخت وام به اوکراین به اعمال تسلط "دولت" کودتاچیان بر شرق اوکراین کمترین جای تردیدی در این باقی نمی گذارند که جنگ داخلی در اوکراین محصول و دست پرورده دمکراسی و حقوق بشر غربی است. معنای واقعی حقوق بشر که از همان آغاز تولدش چیزی جز تابع نمودن سرنوشت بشر به تقدس مالکیت خصوصی نبود، اینک در شرق اوکراین یک بار دیگر در معرض دید جهانیان قرار می گیرد. ائتلاف شومی از الیگارشی فاسد و باندهای نئو نازی و دول دمراتیک غربی اکنون جنگی را بر مردم اوکراین تحمیل کرده است که عواقب فاجعه بار آن برای تمام جهان معاصر غیر قابل تصور خواهد بود. فاجعه ای که در همان روز اول تهاجم با به آتش کشیدن خانۀ اتحادیه ها در ادسای زیبا و زنده زنده سوزاندن دهها نفر از شهروندان روس زبان توسط باندهای فاشیستی ابعاد دهشتناک خود را به نمایش گذاشت.

آنچه در اوکراین می گذرد چیزی نیست جز تجاوز طلبی بلوک مسلط ترانس آتلانتیک اروپای واحد و آمریکا و متحدان دمکراتیکشان در استرالیا و ژاپن برای ترسیم جغرافیای سیاسی – اقتصادی قرن حاضر و ممانعت از عروج رقبای قدرتمند در بازار جهانی. در این تجاوزگری تمام طبقات حاکم غرب دمکراتیک همراه با تمام احزاب و دستجات راست و بخش عظیمی از اپوزیسیون چپ و تمام نهادهای غیر دولتی و سازمانهای بین المللی دست نشانده شان متحدانه شرکت دارند. در این جنایات فقط مجریان خیابانی نئوفاشیست و کودتاچیان مزدور کی یف شریک نیستند. احزاب دمکراتیک حاکم بر غرب به همان اندازه مسئول این جنایاتند که نهادهای انتخابی دمکراتیکشان. از پارلمان اروپای واحد تا اتک، از سبزها تا سوسیال دمکراتها و از شبکه های رسانه ای تا چپ پروامپریالیست، همه و همه در مقابل خونهای به زمین ریخته شده مردم بیگناه اوکراین مسئولند و پاسخگو. این جنایات بخشی از نظام سرمایه داری نیست، جنایات خود نظام است و از همین رو نیز همه نیروهای حافظ این نظام، از حکومتگران تا اپوزیسیون آن این چنین در این جنایات شریک شده اند.

حوادث خونین اوکراین پایان این ماجراجوئی نخواهد بود. این تازه آغازی است بر فاجعه ای که در راه است. فاجعه ای که ریشه در منطق درونی نظامی دارد که تنها با نابودی بخشی از ظرفیت تولیدی جامعه قادر به حیات خویش است. فاجعه ای که اکنون میرود تا ابعاد جنگی آشکارا فراتر از جنگهای محدود منطقه ای تا حد مقیاس جهانی را به خود بگیرد. فاجعه ای که تنها و تنها یک چیز می تواند مانع وقوع آن شود: مقاومت. مقاومتی از هر سو. از کوچه و خیابان تا محل کار، از اینترنت تا اطلاعیه ها، از میتینگهای اعتراضی تا ممانعت از ارسال اسلحه و مزدور به اوکراین. امروز اعتراض وظیفۀ هر انسان شریفی است. امروز مقاومت وظیفۀ تخطی ناپذیر هر کسی است که میخواهد جهانی بهتر برای فرزندان خود بر جا گذارد. بدون این مقاومت، وقوع فاجعه حتمی است.

کسی که امروز بر این فجایع چشم فرو می بندد، راه را برای این فجایع بزرگتر هموارتر می کند. کسی که امروز نسبت به سرنوشت تودۀ کارگران و مردم زحمتکش اوکراین بی تفاوت می ماند و سر به زیر راه خود می رود، خود قربانی بعدی این جنایات خواهد بود.

 

رفقای کارگر، فعالین کمونیست درون جنبش کارگری، انسانهای شریف،

جنایاتی که در مقابل چشمان ما در حال وقوعند توسط همانهائی سازماندهی می شوند که علم رعایت حقوق بشر در کشورهای "توتالیتر" را بلند کرده اند. کسی که امروز در غرب دمکراتیک به امید ایجاد بهبودی در زندگی خود در بازی کثیف این بازیگران برای پارلمان و انتخابات شرکت می کند، کسی که امروز در گوشه دیگری از دنیا برای کسب آزادیهای دمکراتیک  دست به دامان سازمان دهندگان این جنایات می شود و حمایت آنان را خواستار می گردد، فقط برای این جانیان مشروعیت می خرد. نه تنها پرولتاریای کمونیست، بلکه هر انسان شریفی که نمی خواهد سرنوشت خود و فرزندانش را به انواع ارتجاع هار مذهبی و فاشیستی واگذار کند، امروز باید ببیند که تمام این انواع ارتجاع، از طالبان تا نئونازی های اوکراین، محصول و دست ساختۀ همین نظام مسلطند که مجامع بین المللی و پارلمانها و نهادهای حقوق بشری و دمکراتیک تنها وظیفۀ بزک کردن چهرۀ کریه آن را بر عهده دارند. گام برداشتن برای رهائی نه با توسل به این نهادها، بلکه در گرو طرد این چاکران حلقه به گوش سرمایه است.

امروز ایستادن در کنار مبارزه مردم شرق اوکراین بر علیه دیکته صندوق بین المللی پول و مزدوران فاشیستی-الیگارشیک آن و مقابله با جنایات دولت فاشیستی – الیگارشیک دست نشانده واشنگتن و برلین و لندن و پاریس یک وظیفۀ تخطی ناپذیر است. هر کارگر بسته بندی، هر کارگر باراندازی، هر خدمه هواپیمائی، هر لوکوموتیورانی می تواند و باید با امتناع از ارسال خدمات و ابزارهای نظامی به دولت دست نشانده کودتاچی در این مقاومت شرکت کند. هر ژورنالیستی که اندکی شرف انسانی در وجود وی مانده باشد می تواند با مقاومت در مقابل پروپاگاند جنگ طلبان ناتو و مزدورانشان به یاری مردم شرق اوکراین در مبارزه ضد فاشیستی شان با دست نشاندگان صندوق بین المللی پول بپردازد. هر معلم شریفی می تواند به شاگردان کلاس درس خویش ماهیت تجاوزگرانه و ضد انسانی جنگی را که دمکراسی غربی در صدد تحمیل آن به مردم اوکراین و به جهانیان است توضیح دهد و صفوف این مقاومت را تقویت کند. هر پستچی ای می تواند با امتناع از حمل محموله برای باندهای فاشیستی و الیگارشهای جانی کی یف در تضعیف این فاشیسم نقش خود را ایفا کند و سرانجام هر کارگر بیکاری نیز می تواند همراه با دوستان خود تجمعات ضد جنگ خانمان برانداز جاری را سازمان دهد و یا در آنها شرکت کند. امروز زمان همبستگی عملی جهانی همۀ زحمتکشان است. در مقابل دول متحد و تجاوزگر صاحبان سرمایه در بلوک ترانس اتلانتیک و سازمانیابی جهانی آنان، باید که صف جهانی مقاومت نیز شکل بگیرد. فردا دیر است، امروز باید اقدام نمود.

 

زنده باد همبستگی بین المللی پرولتاریا

درود بر مردم زحمتکش مقاوم شرق اوکراین

 

تدارک کمونیستی – جنبش سازمانیابی حزب پرولتاریا

14 اردیبهشت 1393

3 مه 2014

 

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر