reichstag flag

پیامد های گسترده پیروزی انتخاباتی خاویر میلی "کلاه گیس" در آرژانتین.

نوشتۀ: نیک کوربایشلی

ترتیبات تبادلات ویژه ارزی که در ژوئن و ژوئیه امسال بین بوئنوس آیرس و پکن امضا شد، دولت آرژانتین را قادر ساخت که به پرداخت بهره بسته وام 44 میلیارد دلاری صندوق بین‌المللی پول ادامه داده و بدین ترتیب از یک نکول دیگر اجتناب کند. در صورتی که میلی موضع سرسختانه خود را در قبال پکن حفظ کند این خط اعتباری ممکن است به خطر بیافتد. دور از ذهن نیست که برای مثال دولتش سرمایه گذاری های کلیدی چین در بخش های استراتژیک را مسدود کند از جمله در واکا موئرتا؛ یک مخزن عظیم گاز و نفت در پاتاگونیا که دومین ذخایر بزرگ گاز شیل جهان و چهارمین ذخایر بزرگ نفت شیل را در خود جای داده است.

یادداشت سایت: انتشار مطلب حاضر به دلیل اطلاعات مفید آن صورت می‌گیرد و به معنای تأیید کلیه مواضع مندرج در آن نیست.

*****************************

پیروزی انتخاباتی روز یکشنبه خاویر میلی؛ لیبرتارین دوآتشه تند مزاج با خط ریش بلند و طرفدار راست افراطی که ادعا می کند به دنبال رهایی آرژانتین از دست طبقه فاسد سیاسی است ( آشنا به نظر نمیرسد؟)، چندان تعجب برانگیز نبود. او در نظرسنجی های منتهی به انتخابات پیشتاز بود، مورد حمایت حزب اصلی راستگرای کشور بود و رقیبش، سرجیو ماسا در حال حاضر وزیر اقتصاد کشوری است که در آستانه یک ابرتورم قرار دارد (CPI:143%) جایی که از هر ده نفر، چهار نفر در فقر به سر میبرند.

چیزی که مایه تعجب است اقتدار این پیروزی است. خاویر میلی که تا چند سال پیش یک نام ناآشنا در عرصه سیاسی بود 56% آرا را در برابر 44% آرای سرجیو ماسا به دست آورد ، یکی از بالاترین نسبت های انتخاباتی در دوران چهل ساله دموکراتیک کشور. ماسا توانست تنها در 3 منطقه از 23 استان و منطقه فدرال آرژانتین پیروز شود.

آشکارا اکثریت رای دهندگان از وضع موجود خسته شده اند. طبق گفته دوست نزدیکی که درمنطقه بوینس آیرس زندگی می کند همه جا صحبت از "تغییر" است (این نیز آشنا نیست؟)، که به دلیل شرایط بد اقتصادی، سطح بالای فقر کودکان (67%) و عملکرد اسفناک دولت در حال پایان آلبرتو فرناندز، احتمالا قابل درک است. چیزی که مردم می خواهند تغییری جدی در دینامیسم سیاسی و اقتصادی است و چه خوب و چه بد (من روی دومی شرط می بندم) این همان چیزی است که بدست خواهند آورد. و طنین آن به بسیار دورتر ازمرزهای آرژانتین نیز خواهد رسید.

پایان عضویت آرژانتین در بریکس ( قبل از اینکه حتی آغاز شود)

خاویر میلی در مبارزه انتخاباتی عنوان کرد که به عنوان رییس جمهور ورود آرژانتین به بریکس را ملغی خواهد کرد و کشور را با آمریکا و اسرائیل همسو خواهد ساخت، حرکتی که قطعا از سوی دولت نتانیاهو در اسرائیل مورد استقبال قرار خواهد گرفت، علی الخصوص که آرژانتین محل زندگی بزرگترین جمعیت یهودی در آمریکای لاتین و یکی از هفت محل پرجمعیت یهودیان در دنیاست. طبق گزارش کورت هکبارث در ژاکوبین، تاکنون دولتهای آمریکای لاتین پیشتاز مخالفت با اسرائیل در جریان نسل کشی در غزه بوده اند. بولیوی روایط دیپلماتیک با تل آویو را قطع کرده و در همین حین کلمبیا و شیلی و هندوراس همگی سفیرهایشان را از اسرائیل فراخوانده اند.

خاویر میلی، برعکس عنوان کرده است که دو سفر اولش قبل از حضور در مقام ریاست جمهوری در دهم دسامبر، آمریکا و اسرائیل خواهد بود _ دومی ظاهرا به "دلایل روحانی" (که احتمالا به علاقه خاویر میلی به تغییر مذهب به یهودیت بعد از خاتمه ریاست جمهوری اش اشاره دارد)[خبر تغییر مذهب وی به یهودیت هفته گذشته اعلام شد].

در عین حال روابط با چین احتمالا بسیار تیره تر خواهد شد. میلی در گفتگو با بلومبرگ در ماه آگوست از این ملت آسیایی به عنوان "قاتل" نام برده است:

"مردم در چین آزاد نیستند، آنها نمی توانند کاری که میخواهند را انجام دهند و اگر انجام میدهند کشته می شوند. آیا شما با یک قاتل تجارت می کنید؟"

اما میلی از آن زمان تصریح کرده است که مانع معاملات تجاری خصوصی بین شرکت های آرژانتینی و چینی نخواهد شد. دیانا موندینو، گزینه میلی برای وزارت خارجه، گزاره های میلی را تخفیف داده است و گفته او هرگز پیشنهاد قطع روابط رسمی با چین را نداده است، که احتمالا با توجه به اینکه چین دومین شریک تجاری بزرگ آرژانتین است و ارز خارجی بسیار مورد نیاز آرژانتین را فراهم می کند، نکته خوبی است.

اکنون " شراکت استراتژیک همه جانبه" چین با آرژانتین (به گفته سخنگوی وزارت خارجه چین، وانگ ونبین) احتمالا خاتمه می یابد (یا حداقل به حال تعلیق در می آید). و این با توجه به سرمایه گذاری سنگین چین در بسیاری از بخش های استراتژیک آرژانتین از جمله لیتیوم و گاز – که دولت و شرکتهای آمریکایی هم به آن چشم دارند- می تواند مشکل زا باشد. پکن همچنین از زمان امضای توافقنامه تبادل ارزی در سال 2009 با رییس جمهور وقت کریستینا فرناندز دو کیرشنر، یک تامین کننده اعتباری بزرگ آرژانتین است چنان که بلومبرگ اخیرا گزارش داده:

«از آن زمان، چین میلیاردها دلار در کشور سرمایه گذاری کرده است در همه چیز؛ از لیتیوم و نیروگاه های انرژی خورشیدی گرفته تا ایستگاه فضایی در منطقه جنوب پاتاگونیا.

روابط در سالهای اخیربا پیوستن آرژانتین به ابتکار یک کمربند و یک راه شی جینگ پینگ در سال 2022، حتی مستحکم تر نیز شده است و آرژانتین اعلام کرده طرحهای پیوستن به گروه بازارهای نوظهور بریکس را که چین بزرگترین آنهاست در سال آینده اجرایی میکند.

سرمایه گذاری چین در آرژانتین تنها بخشی ازکل نفوذ چین در آمریکای لاتین را نشان می دهد، جایی که سلطه آمریکا را در دهه های اخیر کمرنگ کرده است. ازطریق یک کمربند و یک راه، چین میلیاردها دلار در ساخت جاده، پل، راه آهن، خطوط انتقال انرژی و نیروگاه برق در سراسر منطقه هزینه کرده است. همچنین توجه اش را علاوه بر رهبران ملی به سوی مقامات محلی معطوف کرده، پی ریزی ارتباطاتی که به آن اجازه داده در حالی که برای تبدیل شدن به شریک شماره یک آمریکای جنوبی خیز برمی دارد حتی در دورافتاده ترین نقاط نیز سرمایه گذاری کند

ترتیبات تبادلات ویژه ارزی که در ژوئن و ژوئیه امسال بین بوئنوس آیرس و پکن امضا شد، دولت آرژانتین را قادر ساخت که به پرداخت بهره بسته وام 44 میلیارد دلاری صندوق بین‌المللی پول IMF ادامه داده و بدین ترتیب از یک نکول دیگر اجتناب کند. در صورتی که میلی موضع سرسختانه خود را در قبال پکن حفظ کند این خط اعتباری ممکن است به خطر بیافتد. دور از ذهن نیست که برای مثال دولتش سرمایه گذاری های کلیدی چین در بخش های استراتژیک را مسدود کند از جمله در واکا موئرتا VACA MUERTA؛ یک مخزن عظیم گاز و نفت در پاتاگونیا که دومین ذخایر بزرگ گاز شیل جهان و چهارمین ذخایر بزرگ نفت شیل را در خود جای داده است.

میلی همچنین گفته که دولتش تحریمهای کلیت غرب علیه روسیه را تایید و اعمال خواهد کرد و اضافه کرده: "من هرگز از حکومت خودکامه ای مانند روسیه حمایت نمی کنم".

به عبارت دیگر، به فرض بعید که میلی عضویت آرژانتین در بریکس را لغو نکند؛ بسیار نامحتمل است که اعضای پایه گذار بریکس عضویت کشوری را که دولتش از تحریمهای آمریکا و/یا اروپا علیه یکی از اعضا حمایت میکند، تایید کنند. در چنین حالتی جالب خواهد بود ببینیم که آیا اعضای بنیانگذار از یک کشور آمریکای لاتین دیگر- با دو نامزد بسیار واضح که بولیوی و ونزوئلا هستند- برای جایگزینی آرژانتین دعوت میکنند؟

بلوک تجاری آمریکای جنوبی مرکوسور هم در نوبت است

میلی به بلوک چهار ملیتی مرکوسور Mercosur که از آرژانتین ،برزیل، پاراگوئه و اروگوئه تشکیل شده نیز حملات لفظی تندی کرد وحتی تا آنجا پیش رفت که تهدید به خروج از آن کرد که با توجه به نقش آن در ارتقای یکپارچگی اقتصادی منطقه احتمالا سخت تر از خروج از بریکس خواهد بود. اگر چه که اگر اتفاق بیافتد نتیجه آن فروپاشی مرکوسور است که به نوبه خود پایان مذاکرات چند دهه ای بین این بلوک تجاری و اتحادیه اروپا خواهد بود.

در برازیلیا و بروکسل امیدها بر این است که پس از روی کار آمدن میلی عمل گرایی غالب شود و او سیاست های خود را نسبت به رییس جمهور برزیل لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا تعدیل کند. برزیل بزرگترین شریک تجاری آرژانتین است اما روابط بین دو کشور از قبل و در دوران ریاست جمهوری ژائیر بولسونارو به سردی گراییده بود و حتی احتمال وخیم تر شدن روابط هم می رود. میلی در مبارزات انتخاباتی، لولا را یک "کمونیست خشمگین" نامید و رسما از بولسونارو به عنوان "نماینده" برزیل در مراسم تحلیف خود دعوت نموده است.

در مصاحبه با رویترز، موندینو تلاش کرد تا برخی آسیب ها را جبران نماید؛ وی گفت که اگرچه مرکوسور باید تغییر کند اما آنچنان که میلی قبلا پیشنهاد کرده بود نباید "نابود شود". موندینو همچنین اذعان کرد که آرژانتین به دنبال افزایش تجارت با برزیل است. اما قبل از این کار او باید راهی برای بهبود روابط بین دو دولت بیابد آن هم قبل از اینکه دولت میلی حتی شکل گرفته باشد.

در حال حاضر لولا راضی است که روابط آرژانتین و برزیل به حال تعلیق دربیاید زیرا معتقد است که آرژانتین با اقتصاد بحران زده و خالی از دلارش به همان اندازه ای که برزیل به آرژانتین نیاز دارد، اگر نه بیشتر، محتاج برزیل است. این یک شرط بندی معقول است: حجم مبادلات تجاری آرژانتین با برزیل دو برابر بیشتر از تجارت با آمریکاست. درهمین حال مرکوسور و اتحادیه اروپا مذاکرات دوجانبه را برای توافق تجاری مورد انتظار تسریع میکنند به این امید که تا قبل از روی کار آمدن میلی توافقنامه ای را امضا کنند.

دلاریزه کردن و انحلال بانک مرکزی

میلی روز دوشنبه یک روز پس از انتخابش، بر طرح هایش برای نابودی بانک مرکزی (BCRA)، که آنرا به عنوان "مساله ای اخلاقی" توصیف میکرد، و همچنین پی ریزی یک استراتژی مالی برای حل معضل افزایش بی رویه اوراق بدهی کوتاه مدت آرژانتین”Leliq” که مرز یک تریلیون پزو (معادل 18.2 میلیارد دلار) را در ماه مارس رد کرده بود، صحه گذاشت. آنگونه که رویترز آنزمان گزارش داد "بدهی Leliq که بر پایه پزو قرار دارد و روزانه بیشتردر بانکهای داخلی به مزایده گذاشته می شود، به بانک مرکزی کمک می کند نقدینگی بازار را جمع کند تا ارز ضعیف را تقویت کرده و تورم سرسخت را مهار کند. اما با نرخ های بهره نجومی همچنان نگرانی رو افزایشی وجود دارد که این نیز ناپایدار شود."

میلی درباره انحلال پزو و جایگزینی آن با دلار نیز صحبت میکند. شکل معتدل تر این سیاست قبل تر در اوایل دهه 1990 امتحان شده بود. وقتی دولت کارلوس منم Menem در در بوئنوس آیرس نرخ تسعیر ارز را در قیمتهای مصنوعی و ناپایدار در برابر دلار آمریکا تثبیت کرد. این مساله به کشور توهم دروغین ثروتمندی داد درحالی که اقتصاد را غیر رقابتی کرده و دولت را از داشتن یک سیاست پولی مستقل محروم کرد. و در نهایت راه را برای بحران مالی و کاهش ارزش پول ملی و رکود عمیق سال 2001 که اقتصاد آرژانتین هرگز از آن رهایی نیافته، هموار کرد.

افزون بر آن، به دو دلیل ساده، آرژانتین به تنهایی در موقعیتی نیست که دلاریزه کردن را انجام دهد. مطابق گفته آلخاندرو ورنر مدیر اسبق دپارتمان نیمکره غربی در صندوق بین المللی پول (IMF) در American Quarterly : "آرژانتین نه دلار [کافی] برای دلاریزه کردن دارد و نه به بازار مالی دسترسی دارد که بتواند دلار بدست بیاورد."

واین مساله این بار یک نعمت است. به هر حال اگر آرژانتین به طور کامل پزو را با دلار جایگزین کند، به معنای پایان هرگونه شبهه در مورد استقلال حاکمیتی آرژانتین خواهد بود. همچنان که ها-یون چانگ اقتصاددان کره جنوبی در جریان بازدید اخیرش از این کشور هشدار داد:

«اگر شما میخواهید دلار را به عنوان ارز رسمی برگزینید، باید درخواست تبدیل شدن به یک مستعمره ایالات متحده آمریکا را بدهید زیرا این همان چیزی است که به آن تبدیل می شوید. این بدین معنا است که سیاستهای کلان اقتصادی شما در واشنگتن نوشته خواهند شد

البته این به نفع آمریکا خواهد بود، چه آنکه آرژانتین ذخایر عظیمی از مواد معدنی، شامل لیتیوم و گاز طبیعی دارد که آمریکا به آن چشم دوخته است. و اگر اقتصاد یک کشور عضو G20 مثل آرژانتین دلار را برگزیند، تاحدی تلاشهای بریکس برای کاهش تاثیر دلار در تجارت جهانی را بی اثر خواهد کرد.ایجاد روابط اقتصادی قویتر با آرژانتین همچنین به تضعیف نفوذ فزاینده چین در آمریکای جنوبی کمک خواهد کرد.

اما آیا واشنگتن آماده است تا مبالغ قابل توجهی را برای چنین سرمایه گذاری بپردازد؟ مطابق برآوردهای روزنامه اقتصادی اسپانیایی Expansion؛ بودجه اولیه به تنهایی میتواند حدود یکصد میلیارد دلار باشد، برای پروژه ای که سالها طول می کشد تا کامل شود و با دولتی که همچنان به صندوق بین المللی پول 44 میلیارد دلار و به چین میلیاردها دلار بدهکار است. و این برای دولت بایدن پول زیادی است، به ویژه که کنگره در شوک تامین بودجه برای دولت زلنسکی در اوکراین است.

اما بیشتر این پول می تواند از بخش خصوصی تامین شود.تیم میلی حتی از ماه ژوئیه درباره دریافت پیمانهایی از شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی در راستای خرید 35 میلیارد دلار اوراق قرضه برای برنامه دلاریزه کردن میلی رجز خوانی می کرد. این قمار البته پر ریسک است اما عواید احتمالی میتواند عظیم باشد. بعلاوه این سرمایه گذاری ریسک تسعیر ارز را که معمولا با سرمایه گذاری در آرژانتین همراه است نخواهد داشت به این دلیل ساده که سرمایه گذاران عوایدشان را به دلار دریافت میکنند و نه پزوی آرژانتین.

دوره دیگری از غارت و خصوصی سازی

هفده ماه قبل زلزله سیاسی دیگری در آمریکای جنوبی به وقوع پیوست. چریک رزمنده مارکسیست سابق گوستاوو پترو به عنوان اولین رییس جمهور چپ گرای کشور از زمان استقلال در سال 1819، تاریخ ساز شد. همانگونه که در آن زمان اشاره کردم، نتایج آن انتخابات، همانند انتخابات اخیر، می تواند تاثیراتی بسیار گسترده تر از مرزهای کلمبیا داشته باشد. به ویژه در روابط با همسایه اش ونزوئلا که برای مدتهای مدید با آن بیگانه بود و همچنین روابط نظامی اش با آمریکا که حداقل هفت پایگاه نظامی رسمی در خاک کلمبیا دارد.

انتخاب پترو همچنین بر روابط کلمبیا و اسرائیل که یک متحد نزدیک نظامی است و بسیاری از سربازان و شبه نظامیان کلمبیایی را تجهیز کرده و آموزش داده، تاثیرگذار بود. دولت پترو اخیرا سفیرش را از اسرائیل برای مشورت فراخوانده و تیم های حقوقی اش در حال تنظیم شکواییه علیه نخست وزیراسرائیل بنجامین نتانیاهو، برای ارسال به تمام دادگاه های بین المللی است. پترو علاوه بر این تهدید کرده است که خریدهای نظامی را از تمام کشورهایی که در سازمان ملل به قطعنامه آتش بس در غزه رای منفی و یا ممتنع داده اند، به حال تعلیق درمی آورد. که البته می تواند شامل آمریکا بزرگترین متحد استراتژیک کلمبیا در مسایل دفاعی باشد.

به طور جالبی روزی که پترو برنده انتخابات شد، بازار سهام کلمبیا 6 درصد سقوط کرد- که بی شک در پاسخ به طرحهای پیشنهادی دولتش برای اصلاح سیستم مالیاتی بود که با معرفی یک سیستم افزایشی مالیات بر درآمد و ثروت، به اصلاحات کشاورزی می پرداخت و دسترسی عمومی گسترده تر به سیستم سلامت ممکن می ساخت. برعکس بازار سهام MERVAL آرژانتین روز [انتخاب میلی] را با بیش از 7 درصد رشد به پایان رساند. فهم چرایش سخت نیست: چیزی که میلی پیشنهاد میکند فروش عظیم دارایی های دولتی به خارجی های چند ملیتی برای یکبار دیگر است.

پرفروش ترینها شامل شرکت انرژی آرژانتین YPF است که اکثریت سهامش در دست دولت است و درمیان اولین دارایی های عمومی دولت است که خصوصی خواهد شد. این شرکت قبلا در دوران ریاست جمهوری کارلوس منم 1989-99 خصوصی سازی شد و پس از آن در سال 2010 توسط دولت کریستینا فرناندز دو کیرشنر مجدداً دولتی شد. امروز ایده فروش این شرکت، احتمالاً به یک شرکت آمریکایی یا اروپایی، با توجه به اینکه YPF با 8.6 میلیون هکتار [اراضی] واکا موئرتا چهل درصد یکی از بزرگترین میدانهای نفت و گاز دنیا را دراختیار دارد، بی معناست.

دولت جدید رسانه های رادیو و تلویزیون عمومی آرژانتین و آژانس خبری دولتی Talem را نیز خواهد فروخت. با چنین حجمی از بدهی عمومی دولت (تقریبا چهارصد میلیارد دلار حدودا معادل دو سوم تولید ناخالص داخلی) و همچنین چالشهای ناشی از بازپرداخت وام صندوق بین المللی پول و خط اعتباری چین در هنگام تراز منفی منابع بانک مرکزی، میلی بهترین بهانه را برای کشیدن اره برقی نمادینش بر همه دارایی های دولتی با هر قیمتی خواهد داشت، همانطور که همیشه جزء برنامه بود.

او گفته: "بخش خصوصی هر چیزی را که بتواند در دست بگیرد خواهد داشت."

خواه شامل آنچه که از سلامت و درمان باقی مانده است باشد که تنها حیطه های خدمات عمومی هستند که از پیاده سازی نئولیبرالیسم کارلوس منم در دهه نود میلادی تقربیا دست نخورده باقی مانده اند. کارلوس منمی که میلی از او به عنوان بهترین رییس جمهور دوران دموکراتیک آرژانتین و در زمان بحران 2001 یاد می کند. آموزش عمومی در تمام مقاطع و سیستم سلامت آخرین جواهرات باقی مانده در تاج آرژانتین است که در تمام قاره آمریکا و بیشتر اقصی نقاط دنیا بی نظیر است، امیلیو گولو ژورنالیست مستقل در این باره می گوید:

«در آرژانتین پنج برنده جایزه نوبل رشد یافته اند (دو جایزه در فیزیک، یک جایزه در پزشکی و دو جایزه صلح). یکی از از آنها برناردو هوسای Conicet را بنیان نهاد که معتبرترین موسسه پژوهشی عمومی در آمریکای جنوبی است و میلی قول داده آنرا تعطیل کند. مکزیک تنها یک برنده نوبل در علوم سخت دارد و برزیل هیچ برنده ای ندارد. لیست موسسات عمومی که فرهنگ و هویت آرژانتین را تحکیم کرده اند شامل شاخه هایی چون سینما و ورزش و ادبیات می شود. در یکشنبه شب 55 درصد جمعیت به آرژانتین پشت کرده و قدمی دیگر در راه آمریکای لاتینیزه کردن آن، که در سال 1976 با دیکتاتوری نظامی و اولین موج نئولیبرالیسم آغاز شده بود، برداشتند

دولت آینده همچنین پیشنهاد قطع هرگونه یارانه دولتی به حمل و نقل عمومی را داده است که هنگامی که قیمت بقیه چیزهای دیگراز کنترل خارج شده است گریبان فقیرترین اقشار جامعه را خواهد گرفت. دولت می گوید قطع سوبسیدها به کاهش تورم کمک خواهد کرد و به نوبه خود هر گونه درد اقتصادی ناشی از قطع سوبسیدها را جبران خواهد کرد. اما این سیاستها حتی اگر کارا باشند زمان میبرد که به بار بنشینند. و دولت به هر حال برای درد اقتصادی گسترده و نارضایتی آماده می شود. و همان جایی است که معاون رییس جمهور، ویکتوریا ویاروئل وارد می شود.

پژواک تاریک گذشته

دختر یک عضو عالی رتبه نیروهای مسلح آرژانتین که از سوگند وفاداری خوردن به قانون اساسی سیستم جدید دموکراتیک آرژانتین در سال 1987 سرباز زد، ویکتوریا ویاروئل، با به چالش کشیدن اجماع چند دهه ای درباره دوره دیکتاتوری آرژانتین و به زیر سوال بردن تعداد قربانیان کشته و مفقود آن، برای خود نامی به هم زده است.این وکیل اکنون در پس آن است کاری را انجام دهد که تا همین اواخر غیر قابل تصور بود: پیروزی سیاسی یک جریان تجدید نظر طلب که نه تنها دادگاه های ملی را پس از سقوط دیکتاتوری در سال 1983، بلکه حکم تاریخ را نیز به چالش میکشد.

در سال 2021 او منشور مادرید Madrid Charter را امضا کرد؛ سندی که توسط حزب راست افراطی اسپانیا Vox تهیه شده بود و گروه های چپگرایی مانند فوروم سائو پائولو Sao Paulo Froum و گروه پوئبلا Puebla Group را دشمنان ایبرو-آمریکا توصیف می کند و آنها را به مشارکت در "پروژه ای جنایتکارانه تحت چتر حمایتی رژیم کوبا" که "به دنبال بی ثبات کردن دموکراسی های لیبرال و حکومت قانون هستند" متهم می نماید.

دهم دسامبر روزی که میلی و ویاروئل به قدرت را به دست می گیرند چهلمین سالگرد بازگشت آرژانتین به دموکراسی است. و همچنین اولین باری خواهد بود که یک حزب سیاسی با پیوند های خانوادگی، عاطفی و مادی نسبت به دیکتاتوری نظامی قدرت را به دست می گیرد.

گولو خاطر نشان میکند: «حزب نظامی ... مثل یک اسب تروا با تابلوهای چشمک زن نئونی، به روشی دموکراتیک وارد دولت شد. ویاروئل رقم نمادین 30000 ناپدید شده را انکار و مدام مادران پلازا د مایو را تحقیر می کند. او دختر و خواهرزاده سربازان محکوم شده است و از حمایت شکنجه گرانی که به جرم جنایت علیه بشریت زندانی اند برخوردار است

او مسئول نیروی دفاعی و نظم و قانون خواهد بود و هنگامی که به دنبال موج اول کاهش هزینه ها خصوصی سازی ها و بیکاری؛ اعتراضات و اعتصابات اجتباب ناپذیرآغاز می شود؛ او کسی است که دستور آتش را صادر می کند. سرکوب حاصله احتمالا وحشیانه خواهد بود.

تنها مایه تسلی خاطر این است که میلی و ویاروئل هیچ یک از مراکز قانونگذاری آرژانتین را تحت کنترل نخواهند داشت و به حمایت سایر احزاب وابسته خواهند بود که بسیاری از آنها مخالف برنامه گسترده آنها هستند. اما این امر حقیقت را تغییر نمی دهد که عوام فریبهای دست راستی بار دیگر به قدرت بازگشته اند. و آنها در بسیاری از کشورهای دیگر از جمله در اروپا در حال تقویت هستند. رافائل ناربونا ژورنالیست اسپانیایی می نویسد این واقعیت تلخ نتیجه شکست سیستم دموکراتیک ما و همچنین پذیرش مشتاقانه تزهای پایه ای نئولیبرالسیم توسط احزاب چپگرا است:

«دموکراسی مسئله آرا نیست بلکه مسئله ارزشهاست. میلی در نظر دارد که حقوق اجتماعی را کاهش داده و رژیم ویدلا را تطهیر کند. برنامه اش دموکراتیک نیست و به ضعیف ترین اقشار جامعه آسیب می زند. پس چرا اینهمه حمایت بدست آورده است؟ شاید به دلیل اینکه از دهه هشتاد میلادی چپ تزهای نئولیبرالیسم را پذیرفته است.

در اسپانیا، فیلیپه گونزالس اجازه سفته بازی در املاک را داد، قراردادهای شغلی مزخرف را اجرا کرد، با اتحادیه ها مبارزه کرد، فساد را گسترش داد، به تروریسم دولتی متوسل شد، برنامه شدید صنعت زدایی را کار گرفت و اسپانیا را در جنگ اول عراق درگیر کرد. در سالهای بعد، رای دهندگان این تصور را تجربه کردند که راست و چپ فقط در موضوعات جزئی با هم تفاوت دارند زیرا برنامه های ضد اجتماعی مشابهی را دنبال می کردند و از منابع نخبگان محافظت می کردند. این یک پدیده محلی نبود بلکه یک پدیده جهانی بود.

عوام فریبان از این موقعیت برای موفقیت استفاده کردند. ترامپ، بولسونارو و میلی خودشان را به عنوان سیاستمداران ضد سیستم معرفی کردند، اما واقعیت این است که آنها مستحکم ترین ستون های سیستمی هستند که در جهت منافع شرکتهای تجاری بزرگ، به تضعیف دولت رفاه می پردازد. رسانه هایی که تنها دلمشغولی شان قدرت اقتصادی است و بی علاقگی فزاینده به فرهنگ نیز نقش خود را در ظهور عوام فریبی بازی کرده اند.

چپ دوباره به قدرت خواهد رسید اما بعید نیست که همان اشتباهات را دوباره تکرار کند. وقتی یک دولتمرد تلاش میکند که تغییرات رادیکال را پیش ببرد،بر سرنوشتش مهر تایید مرگ میکوبد، همانگونه که برای سالوادورآالنده، اولاف پالمه و پاتریس لومومبا اتفاق افتاد

 

نیک کوربایشلی

۲۱ نوامبر ۲۰۲۳

ترجمه مازیار حداد

https://www.nakedcapitalism.com/2023/11/another-political-earthquake-just-took-place-in-latin-america-this-time-in-argentina.html

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

کنفرانس سوم

ادامه مطالب...

کنفرانس دوم

ادامه مطالب...

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

صدا و تصویر