پایان سلطه ی ایالات متحده در خلیج فارس

نوشتۀ: جرمن فارین پالیسی
Write a comment

حال که اولویت های سیاست خارجی کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس تغیر می کند، مشخص نیست که آیا اقتصاد آلمان در آینده نقش اول را بازی خواهد کرد یا نه. پاییز سال گذشته، دولت آلمان نتوانست به نحو مؤثری سفارشات کلان خود را برای واردات گاز طبیعی از امارات متحده عربی اجرا کند. با قطعست نمی‌توان گفت که آیا علت این عدم موفقیت مربوط به واقعیتها[ی میدانی] بود و یا محصول طیف وسیعی از ملاحظات سیاست خارجی..

چین با کسب حوزه ی نفوذ در خلیج فارس از طریق میانجی گری موفقیت آمیز خود در رابطه با مناقشه ی بین عربستان سعودی و ایران، نه تنها سلطه ی ایالات متحده، بلکه موقعیت آلمان را نیز زیر سؤال می برد. پکن با فراهم کردن بستری برای از سر گیری روابط ریاض و تهران، به موفقیت اولیه ی خود دست پیدا کرده است. اکنون هر دوی آن ها قصد دارند روابط دیپلماتیک خود را از سر گیرند و همچنین در حال مذاکره بر سر همکاری های گسترده تری هستند. اگر آن ها موفق به انجام چنین کاری شوند، تلاش های ایالات متحده جهت ایجاد نوعی ناتوی عربی علیه ایران، در آستانه ی شکست قرار می گیرد. چندین دهه است که جمهوری فدرال آلمان نیز از سلطه ی ایالات متحده در خاورمیانه منتفع می شد، زیرا همیشه قادر بود تا هر زمان که لازم باشد نفت خام و گاز طبیعی را از این منطقه تهیه و قراردادهایی را در معاملات تجاری سودآور منعقد کند. در همین اواخر، یکی از مدیران عامل شرکت زیمنس به عنوان مشاور اقتصادی ولیعهد عربستان سعودی، محمد بن سلمان، که در واقع حاکم واقعی این کشور به شمار می آید، عمل می کرد. اما این که آیا با وجود از دست رفتن نفوذ ایالات متحده، خاورمیانه همچنان پذیرای منافع آلمان خواهد بود یا نه هنوز مشخص نیست. مدت هاست که اتحاد نزدیک عربستان سعودی و ایالات متحده دچار بحران شده است.

نفت در ازای امنیت

از زمان پایان جنگ جهانی دوم، عربستان سعودی به عنوان متحد استثنائی ایالات متحده در نظر گرفته شده است. اتحاد آن ها بر اساس توافقاتی بود که در فوریه 1945 بر روی یک کشتی جنگی ایالات متحده در کانال سوئز بین رئیس جمهور ایالات متحده فرانکلین دی.روزولت و ملک عبدالعزیز بن سعود منعقد شد. در اصل، آن ها در ازای تضمین امنیت خاندان حاکم سعودی، دسترسی ایالات متحده آمریکا به نفت عربستان سعودی را در هر زمانی فراهم می کردند. این معامله که برای چندین دهه ادامه داشت از زمانی که واشنگتن تمرکز بر جنگ قدرت اصلی خود علیه چین را آغاز کرد، تضعیف شد.

این امر زمانی نمایان شد که باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده با خروج نیروهای ایالات متحده از عراق و افغانستان و همچنین تلاش برای پایان دادن به مناقشه با ایران از طریق توافق هسته ای 2015، به طور رسمی سیاست چرخش به آسیا را در نوامبر 2011 اعلام کرد[1]. این برای ریاض که از دیرباز رقیب سرسخت تهران بود یک شکست محسوب می شد. ترس از این که واشنگتن- که در منطقه آسیا-اقیانوسیه مشغول به کار است-احتمال دارد عربستان سعودی را در شرایط اضطراری رها کند، زمانی تصدیق شد که در 14 دسامبر 2019، پهبادها و موشک هایی که احتمالا ساخت ایران بودند به دو تا از تأسیسات نفتی عربستان حمله کردند و تولید نفت این کشور را به مدت دو هفته به نصف کاهش دادند. ایالات متحده به کمک عربستان نیامد. ریاض شوکه شد [2].

یک ناتوی عربی

در آن زمان، عربستان سعودی- در کنار سایر کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس-به دو صورت واکنش نشان داد. از یک سو، به دنبال جایگزینی برای حفاظت از جانب ایالات متحده که دیگر نمی توانست به آن اتکا کند، از جمله در زمینه های اطلاعاتی و نظامی شروع به همکاری نزدیک تر با اسرائیل، سرسخت ترین دشمن ایران در منطقه، کرد[3]. امارات متحده عربی و بحرین در روابط صلح خود با اسرائیل حتی یک گام فراتر نهادند و در سپتامبر 2020 توافقنامه ابراهیم را امضا کردند که پیرو آن همکاری های گسترده ای با تل آویو آغاز شد. این امر با میانجی گری ایالات متحده انجام شد و واشنگتن آن را موفقیتی در راستای تلاش های خود برای ایجاد نوعی ناتوی عربی در نظر گرفت که از طریق آن می توان ایران را به لحاظ نظامی مهار و در صورت تمایل حتی به آن حمله کرد.

دولت بایدن تلاش کرد تا عربستان سعودی را نیز وارد توافقنامه ابراهیم کند. با این حال، ریاض در مقابل خواستار تضمین های امنیتی قابل اعتماد شد، و-با توجه به بلندپروازی های هسته ای ایران-خواستار حمایت ایالات متحده در توسعه ی برنامه ی هسته ای خود گردید که صراحتا باید شامل غنی سازی اورانیوم به طور مستقل نیز شود. واشنگتن با ارتقای ریاض به مقام یک متحد اصلی غیر ناتو یک امتیاز جزئی را برایش در نظر گرفت. مذاکرات بر سر این موضوع در آغاز ماه مارس هنوز در حال انجام است.

یک سیاست توازن

از سوی دیگر، عربستان سعودی پس از حملات 14 سپتامبر 2019 تنوع در روابط خارجی را در پیش گرفت. سیاستی که از سال 2013 گرایش کمتری نسبت به اتحادیه اروپا از خود نشان می‌داد که تحت فشار آلمان، بدون کسب موفقیت تلاش کرد تا به عنوان یک قدرت تثبیت شده در حلقه ی گسترده ای از کشورهای پیرامون اروپا اعمال نفوذ کند [5]. ریاض بیشتر به سمت همکاری نزدیک با چین تغییر مسیر داد. این امر به واسطه ی این واقعیت محرز می شود که عربستان سعودی همکاری تنگاتنگی را با جمهوری خلق چین در رابطه با پروژه ی کلان شهر نئوم و همچنین اتکا به تکنولوژی هوآوی برای ایجاد شبکه 5G را کلید زده است.

واشنگتن در صدد ممانعت از این امر برآمد اما موفق به انجام آن نشد. به موازات آن، امارات متحده عربی نیز به سمت همکاری جامع با پکن گرایش پیدا کرد [6]. هم زمان، عربستان سعودی شاخک هایش در جست و جوی شانسی جهت دست یابی به یک توافق با ایران نیز فعال شد. به همین خاطر، سال هاست که گزارش هایی از مذاکرات سعودی-ایران با میانجی گری عراق در بغداد به گوش می رسید. هنگامی که ژنرال ایرانی، قاسم سلیمانی، در 3 ژانویه ی 2020 طی یک حمله ی پهبادی در فرودگاه بغداد به قتل رسید، گزارش هایی منتشر شد مبنی بر این که وی در مسیر خود برای انجام مذاکرات غیر مستقیم با ریاض بوده است. امارات متحده عربی نیز در مسیر ایجاد همکاری با ایران پیش رفت و در آگوست 2022 فعالیت سفارتخانه ای خود در تهران را از سر گرفت[7].

اقتدار ثبات زای چین

چین در پیش برد از سرگیری روابط ریاض و تهران و همچنین تضمین آن در 10 مارس تا حد زیادی موفق عمل کرده که هر دو طرف می توانند اعلام کنند در حال تجدید روابط دیپلماتیکشان اند که در 2016 به حالت تعلیق در آمده بود. واضح بود که شرط لازم برای موفقیت در این امر این است که چین روابط اقتصادی جامعی را با هر دو کشور عربستان سعودی [8] و ایران [9] ایجاد کند. گروه بین الملل بحران خاطر نشان می کند که جمهوری خلق "به عنوان یک قدرت اصلی توانست به هر دو طرف تضمین دهد"، تا بر پیشداوری های طولانی مدت شان غلبه کنند[10].مذاکرات بیشتری آغاز شده و باید نتایج کنکرتی در بر داشته باشد. آغاز همکاری های گسترده ی اقتصادی بین دو کشور نیز مورد بحث قرار می گیرد.

ناظران به این نکته اشاره می کنند که نزدیکی در حال توسعه ی بین عربستان سعودی-ایران به هیچ وجه یک معامله ی تمام شده نیست. هنوز موانع زیادی بر سر راه است که هر آن می تواند منجر به شکست شود. با این حال اکنون این آزمونی برای جمهوری خلق چین است که آیا می تواند نه تنها سازماندهی مجدد تنش در منطقه را به تنهایی با موفقیت آغاز کند، بلکه آن را تا دست یابی به یک نتیجه ی موفقیت آمیز همراهی می کند یا خیر. با انجام این کار، علنا پتانسیل خود را برای ایفای نقش یک اقتدار ثبات زای جهانی مطرح می کند.

پا در جای پای ایالات متحده آمریکا

این تحول عواقب گسترده ای برای آلمان و اتحادیه اروپا دارد. تا زمانی که جهت گیری ریاض و ابوظبی آشکارا به سمت غرب بود، نفت و گاز حاضر و آماده از کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس در دسترس [غرب] و همچنین آلمان قرار می گرفت. شرکت های آلمانی می توانستند بارها و بارها از معاملات تجاری سودآور در خلیج فارس بهره مند شوند. در حال حاضر صنعت آلمان تمایل دارد تا در قراردادهای مربوط به کلان شهر در حال ظهور نئوم سهیم شود. عربستان سعودی قصد دارد صدها میلیارد دلار آمریکایی در آن سرمایه گذاری کند. کلاوس کلینفیلد، مدیر عامل سابق گروه زیمنس موقتا به عنوان رئیس پروژه ی نئوم و مشاور ولیعهد عربستان سعودی، محمد بن سلمان، حاکم واقعی پادشاهی عربستان سعودی خدمت کرده است[11]. برلین عربستان سعودی را به عنوان کشوری در نظر می گیرد که می تواند نقش مهمی در تأمین هیدروژن سبز برای آینده ی آلمان داشته باشد.

حال که اولویت های سیاست خارجی کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس تغیر می کند، مشخص نیست که آیا اقتصاد آلمان در آینده نقش اول را بازی خواهد کرد یا نه. پاییز سال گذشته، دولت آلمان نتوانست به نحو مؤثری سفارشات کلان خود را برای واردات گاز طبیعی از امارات متحده عربی اجرا کند[12]. با قطعست نمی‌توان گفت که آیا علت این عدم موفقیت مربوط به واقعیتها[ی میدانی] بود و یا محصول طیف وسیعی از ملاحظات سیاست خارجی..

مخاطره ی افزایش تنش

کارشناسان معتقدند که موفقیت یا شکست از سر گیری روابط عربستان سعودی و ایران فقط وابسته به این دو کشور نیست. گیدو اشتاینبرگ، کارشناس مسائل خاورمیانه در مؤسسه ی آلمانی امور بین الملل و امنیت SWP مستقر در برلین، خاطر نشان می کند که "اگر دولت اسرائیل تصمیم بگیرد...به سایت های هسته ای ایران حمله ی نظامی کند"، این توافق ممکن است از هم بپاشد. در صورت افزایش تنش، برای ریاض "حفاظت ایالات متحده آمریکا" "به نظر مهم تر از ایجاد روابط جدید دوستانه با ایران" است[13]. از سوی دیگر، متخصصین [امور نظامی] در واشنگتن هشدار می دهند که اکنون حملات هوایی اسرائیل با مشکلات جدیدی رو به رو است. هواپیماهای جنگی اسرائیل برای انجام این حملات باید از حریم هوایی عربستان عبور کنند. بنابراین پس از این که توافق [عربستان سعودی] با ایران به نتیجه برسد، دیگر معلوم نیست که آیا ریاض این اجازه را [به اسرائیل] خواهد داد یا نه.

 

جرمن فارین پالیسی

27 مارس 2023

ترجمه شهرام فلاح

https://www.german-foreign-policy.com/en/news/detail/9204

More on the subject: The End of US Domination at the Persian Gulf.

[1] See also Das pazifische Jahrhundert.

[2], [3] Guido Steinberg: Im Nahen Osten viel Neues. zeit.de 22.03.2023.

[4] Dion Nissenbaum, Dov Lieber, Stephen Kalin: Saudi Arabia Seeks U.S. Security Pledges, Nuclear Help for Peace With Israel. wsj.com 09.03.2023.

[5] See also Nachbarschaft in Flammen.

[6] See also The End of US Domination at the Persian Gulf

[7] UAE ambassador to Iran resumes duties after discussions between government officials. thenationalnews.com 21.08.2022.

[8] See also Das Ende der US-Dominanz am Persischen Golf (II).

[9] See also The End of US Domination at the Persian Gulf.

[10] How Beijing Helped Riyadh and Tehran Reach a Détente. crisisgroup.org 17.03.2023.

[11] Klaus Kleinfeld berät saudischen Kronprinzen. manager-magazin.de 03.07.2018.

[12] See also Energie deals mit Musterdiktaturen.

 

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر