سرمایه داری برای سلامتی مضر است

نوشتۀ: اولیویه داوید
Write a comment

کسانی که به طبقات پایین تعلق دارند بیشتر مریض میشوند، زودتر هم می میمرند و کمتر هم به پزشک مراجعه می کنند. کسی که در طبقات پائین زندگی میکند، برخی از مواقع باید هزینۀ آمبولانس را هم بپردازد. نکاتی درباره نظام پزشکی که فقر را درمان نمی کند، بلکه آن را بازتولید می کند.

کمی بیش از سه سال پیش، من به سرعت به سرطان بیضه و عفونت عضلات قلب (میوکاردیت) مبتلا شدم. هر دوی این بیماریها هیچ ربطی به فقری که من با آن بزرگ شدم و در بیشتر دوران بزرگسالی ام هم مرا آزار می داد، نداشتند. و با این حال هر دو بیماری به من نشان داده اند که سیستم های مراقبت های بهداشتی ما چقدر نابرابر هستند.

هر چند سهم من در هزینۀ درمانی که باید پرداخت میکردم بیش از چند ده یورو نبود، اما هزینه‌ها روی هم جمع شدند. بخشی از روزهای اقامت در بیمارستان و انتقال با آمبولانس را هم باید می پرداختم. علاوه بر این، من در مجموع میبایستی 700 یورو دیگر هم پرداخت می کردم تا گزینه بچه دار شدن و بارآوری بعد از عمل سرطان بیضه را باز نگه دارم.

این 700 یورو از سال ۲۰۱۹ می بایستی قاعدتاً از شوی شرکتهای بیمه در آلمان پرداخت می شد. اما صاحبان قدرت یک ترفند زدند: از آنجا که کمیسیون های مسئول برای چند سال در مورد متن قانونی که قبلاً یکبار به تصویب رسیده بود، اما ظاهراً متن آن باید بارها و بارها اصلاح شود، هنوز بحث می کردند، شرکت بیمه از تقبل هزینه های من سرباز زد- علیرغم آنکه قانون معتبر در واقع آن‌ها را به خلاف آن موظف میکرد. اگر آن موقع 700 یورو را نداشتم، شاید الان نمی‌توانستم دیگر بچه دار شوم.

وضعیت در سوئیس حتی بدتر از این است، جایی که بسته به نوع قراداد بیمه، تنها 500 فرانک برای انتقال بیمار با آمبولانس پرداخت می شود. افرادی که بیمه درمانی پایه را دارند و دچار حادثه می شوند در اغلب موارد بایستی کل هزینه انتقال با آمبولانس را پرداخت کنند.

افراد فقیر زندگی کوتاه تری دارند

حتی اگر بیمه هزینه‌ها را پوشش دهد، در اغلب موارد بیماران باید بتوانند در ابتدا این هزینه ها را پرداخت کنند، همانطور که من نیز به موقع خود به اجبار آنرا تجربه کردم. اخیراً روکش هایی برای دندانهایم کاشته شدند. بیمه سهمی برابر یا حدود 500 یورو را تقبل کرد. سهم من در مقابل بیش از 1800 یورو بود.

از آنجایی که من حدود دو سال است که از نظر مالی کمی بالای خط فقر زندگی می کنم، سال گذشته پس از آنکه بخشی از دندان آسیابم شکست، یک قرارداد بیمه تکمیلی دندانپزشکی منعقد کردم. و حالا-امیدوارم- که این بیمۀ تکمیلی سهم بزرگی از هزینه ای را که من میباید پرداخت کنم، را به عهده بگیرد. البته پس از آن که ابتدا به ساکن من میبایستی با قرض شخصی 1800 یوروئی آنرا پرداخت کنم و سپس با پشت سر گذاشتن یک سیستم پیچیدۀ اداری برای پس گرفتن پولم تلاش کنم.

البته در حال حاضر من شخصا از امکانات و ابزار لازم برای پرداخت بیمه خصوصی برخوردارم، که از من، جان و روحم حداقل در کلیت آن محافظت می کند. با وجود این و با نگاه به تجارب من میتوان مشاهده کرد، که نحوه برخورد جوامع ما با امر بیماری در اساس پوسیده است.

وقتی من در مورد فقر به مثابه سرکوب می نویسم، معتقدم که امید به زندگی بسیار کوتاه تر افراد طبقه پایین نیز بخشی از این مکانیسم های سرکوب و سلطه است.

در آلمان، از هر سه مرد در معرض خطر فقر، یک نفر به سن بازنشستگی خود نمی رسد. همزمان سیاستمداران در مورد بازنشستگی در سن 67 سالگی سخنرانی میکنند. چیزی که این افراد در مورد آن سکوت میکنند، این حقیقت است که در نتیجۀ سیاست های آنان انسانهائی کشته میشوند، که با کار دستان خود رفاه لازم را برای کسانی می آفرینند که به سن بازنشستگی میرسند.

دلیل اینکه چرا این حقایق به شورش علیه بندگی ناشی از فقر منجر نمی شود، ریشه در انزوای اجتماعی آنان دارد. افراد طبقات پائین مدام این تجربه را تکرار میکنند، که حرف آنها به حساب نمی آید و صدایشان نمی توانند بر جهان تأثیری بگذارند – برعکس اما این دنیای بیرون است که بر آنها تأثیر می گذارد. در بسیاری از موارد، این وضعیت پس کشیدن و انزوا به سرعت متعاقب تجربۀ سقوط به فقر بوچود می آید. این پیامد مستقیم فقر و نابرابری است. این عقب نشینی بسیار خاصی است: این عقب نشینی خود را همچنین در این واقعیت منعکس می کند که که افراد آسیب دیده از فقر خدمات بهداشتی و حمایت های مالی مربوطه را هم (خدماتی را که آنها به آن محقند) مورد استفاده قرار نمیدهند.

اما چه کسانی حقیقتاً از خدمات بهداشتی بهره مند میشوند؟ یک اعتراف [رسمی از انستیتوی دولتی روبرت کوخ]: البته کسانی که بیشترین درآمد را دارند. یک مقایسه به عنوان مثال، مادران مجرد، یکی از گروه هایی که بیشتر از همه در معرض خطر فقر قرار دارند، کمتر (22 درصد) از مادرانی که در زندگی مشترک بسر میبرند (29 درصد) به معاینات زنانۀ پزشکی مراجعه میکنند.

اوضاع به ویژه برای افرادی که وضعیت اقامت قانونی ندارند بمراتب اسفناکتر است. از آنجایی که دفاتر و مقامات رسمی موظف به ارائۀ گزارش هستند، پناهندگانی که وضعیت اقامت قانونی ندارند یا از خدمات درمانی استفاده نمی کنند یا فقط در مواقع شدیدا اضطراری این کار را انجام می دهند.

خدمات درمانی نابرابر:نظام پزشکی برای 3 طبقه

در اکثر کشورهای غربی ما نمیتوانیم، آنطوری که بین افرادی که خود را منتقد مینامند رایج است، به سادگی از یک نظام پزشکی طبقاتی صحبت کنیم، چرا که این ادعا بر بی‌عدالتی‌های واقعی پردۀ استتار میکشد. اگر بخواهیم به طور دقیقی در این مورد صحبت کنیم، باید از وجود یک نظام پزشکی3 طبقه ای حرکت کنیم که در آن در کنار بیمه‌شدگان خصوصی و دولتی کسانی دیگر نیز وجود دارند، که یا امکان پرداخت پول سهمیۀ مشارکتی در درمان را ندارند یا به دلیل موانع متعدد غیر قابل عبور دیگر نمی‌توانند خدمات درمانی را مورد استفاده قرار دهند.

بنابراین، افراد طبقه پایین مجبورند از جیب خود برای مراقبت های پزشکی ضروری خرج کنند، مخارجی که بسیار فراتر از توان مالی آنها قرار دارد و امکان پرداخت آن‌ها را ندارند. حال بگوئید این واقعیت چه پیامی برای افراد طبقه پایین دارد؟ مثلا: (خخ) شما عضو مهمی از جامعه هستید؟ یا: ما به تو احترام می گذاریم؟

یک چیز مسلم است، هرکسی که یکبار هم که شده فقر همراه با بیماری را تجربه کرده باشد، می‌داند که از کرامت انسانی فقط به طور رسمی بر روی کاغذ محافظت می‌شود. در حال حاضر در آلمان بیماری سومین دلیل رایج برای ناتوانی مالی در پرداخت بدهی های بیش از حد است. حتی من هم با احتساب پولی که برای معالجۀ دندانپزشکی بالاجبار باید شخصا قرض کنم، اکنون یک نفر دیگر مشمول این آمار هستم ( لااقل تا زمانی که بمیۀ تکمیلی دندانپزشکی این هزینه را تقبل نکرده است). یک سیستم نظام پزشکی بایستی درهایش واقعاً به روی همه باز باشد. سیستمی که در آن برابری نه تنها در قانون گنجانده شده باشد، بلکه در زندگی واقعی اجرا و عملی شود، فرسنگها دور از دسترس است.

شاید لازم باشد از این هم فراتر رفت و گفت: در یک جامعه طبقاتی، ما از جوامع سازمان یافته توسط سرمایه داری و نظام های آن بجز بازتولید بیماری های جسمی و روانی انتظار دیگری نمیتوانیم داشته باشیم. چنین جامعه‌ای به آن ارتش ذخیرۀ صنعتی معروف مارکس نیاز دارد، یعنی خیلی از بیکاران که سطح دستمزد کارگران کم دستمزد را کاهش می دهند و در انتظار آنند، که خود جای آنان را بگیرند.

سرمایه داری - دموکراسی

با توجه به این وضعیت موجود در دنیا چه باید کرد؟ من دانش کافی برای فرمول بندی اینکه چگونه یک نظام سلامت را می توان بر اساس نیازها(ی واقعی) اصلاح کرد و سازمان داد را ندارم. این تجزیه و تحلیل باید توسط دیگران انجام شود - و آنها در حال حاضر در تلاش برای انجام این کار هستند.

با این حال، آنچه این متن تلاش می‌کند آنست که چشمان کسانی را (به واقعیت) بگشاید که معتقدند ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که برای ایجاد جامعه‌ای عادلانه فقط باید تعداد کمی از نابرابری ها را برطرف کرد. برای بهبود این نظام درمانی راه چاره در شل و سفت کردن این یا آن پیچ مهره از راه پارلمان کافی نیست، حتی اگر از این طریق برای برخی از افراد دسترسی بهتری به مراقبت های پزشکی یک گام حیاتی و حتی طولانی کننده برای زندگی اشان باشد.

باید درک کرد که افراد طبقات پایین جامعه بمراتب بیشتر از آن تحت یوغ سرمایه داری گرفتار هستند تا بتوانند از حقوق اساسی دموکراتیکی که (سیستم) وضع کرده است، بهره مند شوند. این شرایط کار در نظم سرمایه داری است که زانوهای کارگران ساختمانی را خورد و دیسک کمر پرستاران را له می کند.

مبارزه برای مراقبت های بهداشتی بهتر الزاما باید با یک نقد اساسی و بنیادین ضد سرمایه داری از کل سیستم همراه شود، در غیر این صورت مبارزه برای دسترسی بهتر به مراقبتهای پزشکی برای همه تنها در سطح مبارزه با عوارض در جا خواهد زد.

اولیویه داوید

۴ ژوئیه ۲۰۲۳

ترجمه سعید عطاپور

https://daslamm.ch/kapitalismus-schadet-der-gesundheit/

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر