«عصر گسترش اروپا در سال ۱۹۴۵ به پایان رسیده است.» ... «قلمروهایی» که توسط پایتختهای اروپایی کنترل میشدند، روزبهروز کوچکتر شدند.» آخرین مستعمره، ماکائوی تحت کنترل پرتغال، در سال ۱۹۹۹ به چین بازگردانده شد»... «سرزمینهائی که اروپا در ۶۰۰ سال بهعنوان یک قدرت جهانی فتح کرده بود، تنها در عرض ۶۰ سال از هم پاشیده شدند و اروپا آنها را از دست داد.» او از این مینالد که امروز «تاریخ استعمار با کمال تاسف صرفاً بهعنوان یک توسعهطلبی غیرقانونی» ارزیابی شده و «دستاوردهای تمدنی که در فتح جهان نهفته است» نادیده گرفته میشوند..
ولفرام وایمر، وزیر آینده فرهنگ و رسانه در دفتر صدراعظم آلمان، از رانش عظیم «افول قدرت اروپا» پس از استعمارزدایی گله کرده و همزمان از آنچیزی که بهعنوان «دستاورد تمدنی که در فتح جهان نهفته است» تمجید میکند. در مانیفست در «محافظهکارانه»ای که وایمر در سال ۲۰۱۸ منتشر کرد، آمده است که «پایبندی و تعهد به مسیحیت بخش مهمی از هویت اروپایی را تشکیل میدهد» و: «مراسم غسل تعمید، بلیط ورودی به فرهنگ اروپاست.» پیش از آن نیز وزیر آینده فرهنگ از «خودویرانگری فرهنگی» انتقاد کرده بود که در آن «با شیوع فراوان دکه های کباب ترکی، هجوم مهاجرین و ستایش از زبان کاناک-دویچ (زبان عامیانۀ اختلاطی مهاجران با زبان آلمان)» تلاش میشود «غریزه تاریخی ملی ریشهکن شود.» وایمر در این «مانیفست» خود همچنین به تمسخر از «مسئولین دولتی نظارت بر برابری جنسیتی، مشاوران ادغام جمعیتی» پرداخته و آنها را «کاهنان اعظم آدمهای بهظاهر خیرخواه» خوانده است. اخیراً او بر لزوم پاسخگویی به خواستههای حزب راستگرای آلترناتیو برای آلمان AfD [از این به بعد: آلترناتیو] برای مقابله با مهاجرت پافشاری میکند. مواضع او همچنین میتواند مبنای ایدئولوژیکی برای اتحادیه اروپا و سیاست خارجی تهاجمی تری برای آن فراهم کند
«مانیفست محافظهکاری»
ولفرام وایمر سالها پیش در کتابی با عنوان «مانیفست محافظهکاری» اصول جهانبینی خود را تشریح کرد. (۱) او در آن بر چنبه های مثبت ارزشهای کلاسیک محافظهکاران و همچنین از جبهۀ راست از قبیل— خانواده، میهن، ملت و سنت — مراجعه کرده، و به مسیحیت نقشی محوری میدهد و از فضایل قدیمی پروسی (سختکوشی، وفاداری، اطاعت و انضباط) تمجید میکند. وایمر از این گله دارد که «چپ آلمانی» میخواست «اهداف بهظاهر منسوخ شدۀ تربیت پروسی را بدور ریخته و با مجموعهای از ارزشهای جدید ازجمله بطور مثال با «برابری ، تساوی حقوقی و همبستگی» جایگزین کند. برای تحقق این اهداف، یک «جمهوری ارزشها» ایجاد شد که قوانینی برای قمار وضع میکند و سهمیهبندی زنان را برای برخی از حوزههای اجتماعی تبلیغ میکند: وایمر مینویسد «آنها با سهمیهبندی و وضع ممنوعیتها سیاست ورزی میکنند — خود را مدافعان مصرفکننده و خانواده، موظف به پیشبرد برابری جنسیتی و مسئولین ادغام جمعیتی میدانند؛ درست همانند کاهنان اعظم قدیم که آدمهایی «خیرخواه» میباشند.
تشابهات فکری این دیدگاه با سیاستهای جاری دولت ترامپ، که نحت لوای مبارزه با با «تنوع، برابری جنسیتی و عمومی شمولی معروف به سه گانۀ DEI میخواهد به سیاستهای برابریطلبانه پایان دهد، کاملا آشکار است.
بیماری مزمن افول اروپا
وزیر آینده فرهنگ و رسانهها، «اروپا» را با «تمدن مسیحی غرب» تعریف میکند و در «مانیفست محافظهکاری» خود مینویسد: «مراسم غسل تعمید، بلیط ورود به فرهنگ اروپائیست.»(۲) او میگوید «تعهد به مسیحیت بخش مهمی از هویت اروپایی است» و حتی رمانتیکهای آلمانی هم «فضای فرهنگی اروپا را در تقابل با شرق متاثر ازاسلام» میدیدند. اما حالا ....«مسیحیت طی چند قرن اخیر نسبی و تضعیف شده، مورد حمله قرار گرفته و درنهایت به حال خود رها شده است» و این «مازوخیسم مذهبی، قدرت فرهنگی درونی اروپا را خنثی کرده است.» به گفته او، اروپا «سالهاست از اسکلروز افول رنج میبرد» و....«تسلیم شده، چون اروپا احساس میکند که بازگشت اوبهعنوان قدرت مسلط شکل دهنده مناسبات در جهان دیگر ممکن نیست.» پیش از این نیز وایمر درمجلهای که خود آنرا منتشر میکرد، (Cicero) از «خودویرانگری فرهنگی» در «کشورهای اروپای مرکزی» انتقاد کرده بود (۳): که در آنها « با شیوع فراوان دکه های کباب ترکی، هجوم مهاجرین و ستایش از زبان کاناک-دویچ (زبان عامیانۀ اختلاطی مهاجران با زبان آلمان)» تلاش میشود تلاش میشود «غریزه تاریخی ملی ریشهکن شود.» او ادامه میدهد: «میلیونها مسلمان بیکار در شهرهای بزرگ ما در جهانهای موازی زندگی میکنند» و این وضعیت را «هالووین بیگانگی» (شب وحشت/م) نامیده است.
قدرت توسعه طلبی اروپا
از نظر وایمر، لزوم پایان دادن به این وضعیت از این واقعیت ناشی میشود که اروپا «بهعنوان یک نیروی توسعه طلب، از ایفای نقش خود کنار کشیده» و در حال حاضر دیگر «از نظر جغرافیایی گسترش نمییابد.»(۴) او در «مانیفست محافظهکاری» مینویسد: «عصر گسترش اروپا در سال ۱۹۴۵ به پایان رسیده است.» به گفته وزیر فرهنگ آیندۀ آلمان، «قلمروهایی» که توسط پایتختهای اروپایی کنترل میشدند، روزبهروز کوچکتر شدند.» آخرین مستعمره، ماکائوی تحت کنترل پرتغال، در سال ۱۹۹۹ به چین بازگردانده شد — اما این ادعای وزیر فرهنگ آیندۀ آلمان ساختگی و خلاف واقعیت است، زیرا بسیاری از فلمروهای چندی، بهویژه در کارائیب، اقیانوس هند و اقیانوس آرام، بواقع دوفاکتو بعنوان مستعمره هنوز تحت کنترل کشورهای اروپایی هستند. (۵) وی در مورد استعمار زدائی میگوید: در اروپا حتی از این «رانش عظیم افول قدرت» ابراز پشیمانی نمیشود و ادامه میدهد: «سرزمینهائی که اروپا در ۶۰۰ سال بهعنوان یک قدرت جهانی فتح کرده بود، تنها در عرض ۶۰ سال از هم پاشیده شدند و اروپا آنها را از دست داد.» او از این مینالد که امروز «تاریخ استعمار با کمال تاسف صرفاً بهعنوان یک توسعهطلبی غیرقانونی» ارزیابی شده و «دستاوردهای تمدنی که در فتح جهان نهفته است» نادیده گرفته میشوند.
اعتراض فرهنگی
مواضع وایمر میتوانند بهعنوان مبنای ایدئولوژیک محکمی برای اتحادیۀ اروپای متمرکز و اتخاذ سیاست خارجی جدید تهاجمیتری خدمت کنند.
از آن گذشته نظریات وایمر کانال ارتباطی را برای حزب آلترناتیو هموارمیکند. وایمر موفقیت این حزب را بعنوان «اعتراض فرهنگی» توجیح میکند: «مردم دیگر حاضر به پذیرش مهاجرت بیرویه مردان مسلمان نیستند.»(۶) اما «احزاب میانه برای مدتها به این موضوع نپرداختند» و اکنون «دولت بعدی باید آنرا جبران کند.»
فریدریش مرتس، صدراعظم احتمالی آینده، نشان داده که برای مبارزه علیه مهاجرین حداقل اصولاً - هر چند بهصورت غیرمستقیم - حاضر به همکاری با جذب آلترناتیو میباشد، وی اینرا در رای گیری روز ۲۹ ژانویه ثابت کرد، که طرحی را برای تصویب اولیه به مجلس ارائه داد، که تنها با آرای حزب آلترناتیو اکثریت بدست آورد. (۷) هر چند وایمر در جریان مبارزات انتخاباتی علیه حزب آلترناتیو موضع گرفته بود، اما دلیل مخالفت وی با این حزب بخاطر مخالفتهای آن با ناتو و اتحادیۀ اروپا بود. در این بین اما این امر مانع جدی برای (همکاری های) آینده نخواهد بود، چرا که بعد از انتخابات بخشهایی از این حزب خواستار ادامۀعضویت در ناتو میباشند. (۸) این حزب قبلا خواست خروج از اتحادیۀ اروپا را نیز از لیست برنامۀ انتخاباتی خود حذف کرده بود. (۹) در مورد خارج شدن از واحد پول مشترک یورو نیز آلیس وایدل رهبر حزب در اوایل ماه فوریه گفته بود، که برای اینکار خیلی دیر شده است. (۱۰)
عادیسازی حزب آلترناتیو
صرفنظر از شخص وزیر آینده فرهنگ — که گفته میشود از دوستان قدیمی صدراعظم آینده نیز میباشد، در برلین بحثی درباره گشودن تدریجی درها به روی حزب آلترناتیو در جریان است. ینس اشتان، رئیس آینده فراکسیون اتحادیه مسیحی در مجلس، اخیراً پیشنهاد داده که «با حزب آلترناتیو بهعنوان یک حزب مخالف، مانند هر حزب مخالف دیگری رفتار شود.» هرچند این اظهارات با انتقاداتی از سوی احزاب چپ و سبزها روبهرو شد، اما گزارشها حاکی از آن است که «بسیاری در اتحاد احزاب مسیحی از این پیشنهاد حمایت میکنند.» اگرچه اشتان تأکید کرد که این پیشنهاد صرفاً در مورد پستهای کمیتههای مجلس است، اما این گامی دیگر به سوی عادیسازی حضور حزب آلترناتیو در مجامع عمومی میباشد. احزاب اتحاد مسیحی (دمکرات مسیحی و اتحاد سوسیالمسیحی از بایرن) در محافل داخلی خود این ایده را امری مقبول میدانند. (۱۱)
یوهان وادفول، وزیر امور خارجه آینده آلمان، نیز با این دیدگاه موافق است: «اگر نامزدهای حزب آلترناتیو که در گذشته عملکرد منفی از خود نشان نداده اند، برای تصدی ریاست کمیسیونهای مجلس نیز انتخاب شوند.» (۱۲) وی ادامه داد: «حزب آلترناتیو دومین فراکسیون بزرگ در مجلس است... و ما باید این واقعیت را بپذیریم.»
جرمن فارین پالیسی
ترجمه سعید عطاپور
۳۰ آوریل ۲۰۲۵
[1], [2] Wolfram Weimer: Das konservative Manifest. Zehn Gebote der neuen Bürgerlichkeit. Kulmbach 2018.
[3] Wolfram Weimer: Die Multi-Kulti-Lüge. Cicero, Dezember 2004.
[4] Wolfram Weimer: Das konservative Manifest. Zehn Gebote der neuen Bürgerlichkeit. Kulmbach 2018.
[5] S. dazu Kolonien im 21. Jahrhundert (I) und Kolonien im 21. Jahrhundert (IV).
[6] „Dann sind wir den Spuk los“: Wirtschafts-Insider warnt und macht Anti-AfD-Vorschlag. focus.de.
[7] S. dazu Der Höhenflug der Rechten.
[8] S. dazu Widersprüchliche Annäherung.
[9] Dietmar Neuerer: Der gefährliche Euro-Irrweg der AfD. handelsblatt.com 12.01.2025.
[10] „Für Austritt aus dem Euro viel zu spät“. tagesschau.de 03.02.2025.
[11] Wulf Schmiese: Warum Spahns Vorschlag kein Streit-Grund ist. zdf.de 16.04.2025.
[12] Alisha Mendgen: Nach Spahn-Forderung: Union ringt um Umgang mit AfD im Bundestag. rnd.de 14.04.2025.