چرا در اعتراض به لچک اجباری به خیابان نمی روی؟ گفتگوئی از کارگران

نوشتۀ: یوسف کیا
1 Comment

کدوم زن کدوم زندگی کدوم آزادی؟ این شعار شکم سیرهاست، شعار اوناییه که ‏دائم توی این پاساژها ولوند یک عده دختر و پسر جوان بی آینده و بیکار هم گول اینا رو می خورندمگه اونایی که این شعار رو به این جوانها یاد دادند شکم ‏بچه های ما را سیر می کنند؟

لابلای هجوم خستگی‌های مفرط و تکراری و هر روزه کار در کارخانه و در فضای مملو از ناامیدی و یأس و ماراتن ‏ابتذال و خشونتی که امروز در جامعه ایران راه افتاده و جناحهای مختلف طبقه حاکم را در خیابان به جان یکدیگر انداخته و ‏جامعه ناراضی را به درون گردآبی از فاجعه و تباهی بیشتر می کشاند، گاهی بعضی محاوره های هر چند کوتاه و ‏ساده مانند کورسویی در سیاه‌چاله اند، و همچون خونی تازه به دورن رگها می دوند، افسردگی را دور می کنند و امید ‏و حیاتی تازه می بخشند. ‏

در چند روز گذشته که بحث اعتراضات و شرکت در آن موضوع هر محفلی شده است، دست بر قضا مهمان محفل ‏کوچک کارگری ما هم بود. بعد از پایان شیفت کاری که طبق معمول با سرویس رفت و آمد راهی داخل شهر میشدیم، ‏بحث با سوال یکی از کارگرها(محسن) شروع شد که راستی چرا امشب ما هم به خیابون نریم و به بقیه ملحق نشیم؟ مگه ‏ما چی از اون دهه هشتادیایی کم داریم، که با پلیس درگیر میشن و شعار میدن و سنگ و کوکتل میاندازند؟

او رو به مریم کرد و پرسید: مریم تو چرا همراه بقیه‌ی زنها و دخترها نمیری توی خیابون، روسریت رو از سر ‏درنمیاری و یک تکه از گیس خودت رو نمی بری و شعار زن، زندگی، آزادی نمی دی؟ ناسلامتی این جنبش برای ‏کشته شدن مهسا به خاطر بد حجابی و تجاوز به حریم خصوصی زنان شکل گرفته مگه تو زن نیستی؟ ‏

بعد از چند دقیقه که همینطور محسن داشت با هیجان حرف میزد و می گفت که نباید ترسید، مریم جواب داد: محسن ‏الان من برم روسریمو بسوزونم چی عایدم میشه؟ من یه کارگرم که یا سر کارم و دارم مثل یه برده جون میکنم یا تو ‏خونه باید استراحت کنم تا بتونم جون تازه بگیرم. حالا دو یا سه روز یه بارم پیش میاد میرم تا سوپری سر کوچه ‏واسه خرید. چند ماه یه بارم فوقش برم مدرسه‌ی دخترم توی جلسه‌ای چیزی شرکت کنم. حالا من این کارا رو با مینی ‏ژوپ انجام بدم یا با برقع یا مقنعه؟ چه فرقی میکنه؟! اصلا چه فرقی میکنه که من با روسری باشم یا بدون روسری، ‏وقتی که به کرایه خونه و مخارجم نمیرسم، وقتی که مثل نسترن هر لحظه ممکنه کارم رو از دست بدم و بچه هام نون ‏شب هم برای خوردن گیر نیارن؟ کدوم زن کدوم زندگی کدوم آزادی؟! این شعار شکم سیرهاست، شعار اوناییه که ‏دائم توی این پاساژها ولوند. یک عده دختر و پسر جوان بی آینده و بیکار هم گول اینا رو می خورند. مگه اونایی که این شعار رو به این جوانها یاد دادند شکم ‏بچه های ما را سیر می کنند؟ مگه بچه مریض منو که پول ندارم ببرمش بیمارستان خوب درمان می کنند؟! مگه دختر ‏بزرگۀ منو که به خاطر بی پولی مدرسه رو ول کرد، می فرستند مدرسه بالا شهر؟! اینا واسه امثال ما نیست محسن ‏جان و هیچ دردی هم از ما دوا نمیکنه همش خروس قندیه. مشکل اول امثال من و نسترن که حجاب نیست. خودت که ‏دیدی چطور ماه قبل اخراجش کردند؟ اصلا خبر داری که اون زن تنها با سه بچه قراره سر از کجا در بیاره؟! تازه به ‏همین لچک هم راضیم. حداقل موهای ژولیده و صورت رنگ پریده من و دخترم رو پوشانده، و لازم هم نیست که هر ‏روز لباس تازه بخریم. در هر حال من ربطی بین این افراد و این حرف و شعارها و خودم نمیبینم تا خودمو قاطی کنم. ‏اعتراض من به وضعیت زندگیمه. اعتراض من به اینهمه کار و بدبختی واسه چندرغازه اونم با کلی منت و استرس که ‏تمومی هم نداره. محسن جان تو اگه دوست داری خودت رو برای دیگران به کشتن بدی میل خودته، ولی من که ‏حاضر نیستم برای قر دادن یک عده خدا لایق دیده یا جنگ کسای دیگه برای گرفتن حکومت از جان و بچه ام بگذرم. ‏اینا حکومت رو هم دست بگیرن، اگه اوضاعمون بدتر نشه، چیزی عاید من و تو نمیشه!‏

 

یوسف کیا

14 آبان 1401

5 نوامبر 2022

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.
  • This commment is unpublished.
    علی · 6 months ago
    واقعا برای یه مرغ چه فرقی میکنه که سرش را برای عروسی ببرند یا عزا تازه این سناریو برای سرکوب طبقه کارگر نوشته شده که بریزند تو خیابان و به جرم اغتشاش از کار بیکارش کنند تنها کاری که طبقه کارگر می تواند انجام دهد اتحاد در بین خود طبقه کارگر است و لاغیر

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر