میخوای رأی بدی؟

نوشتۀ: بهروز مزدیر
1 Comment

این چه زندگیه. هر کدومشون میاد از قبلی بدتر میکنه. همین تبلیغارو نگاه کن. دقیق که دیدی. حتی یکیشون هم به ظاهر از کارگر حرف نزده. بعد هی میگن بیا رای بده. به چی بیام رای بدم، شماها اصلا ما رو حساب نکردین.

ایستاده بودم و آدم‌هارو نگاه میکردم. یه جور عجله و بی توجهی خاصی تو وجودشون موج میزد. بین چهارراه یک سکو بود حالت گرد. دور تا دورش، از بالا تا پایین تبلیغات انتخابات آدمهای مختلف چسبیده بود، جوری که بعضی‌ها تبلیغ خودشون رو روی یکی دیگه چسبنده بودن. داشتم شعارهای کاندیدهارو میخوندم، یکی پز کارآفرین بودنش رو داده بود، یکی دیگه وکیل بودنش، یکی دم از دانش بنیان بودنش میزد، یکی دیگه دم از ایران و آبادانی ایران‌. پر بود از این دست حرفا. حتی یکی با کلاه ایمنی کارگرهای ساختمانی و کت و شلوار عکس انداخته بود. همینجور داشتم نگاه میکردم که یکدفعه یه صدایی گفت؛

-میخوای رای بدی؟

برگشتم سمت صدا که ببینم کی هستش. مردی حدود شصت تا شصت‌و پنج سال که دستش رو پشت کمرش گره کرده بود. لباس تنش معمولی ، مثل خیلی از ماها. ریزو میزه بود و عینک به چشم و البته یه جورائی عصبانی.

جواب دادم گفتم چطور؟! که سریع جواب داد:

-آخه دیدم با دقت نگاه میکنی، کنجکاو شدم

- آهان، میخواستم ببینم تو شعارهاشون چیا میگن

باز سوالش رو تکرار کرد:

-میخوای رای بدی؟!

نگاهش کردم و با لبخند جواب دادم:

-خودت چی دایی جان، رای میدی؟!

انگار بیشتر از اینکه دنبال جواب من باشه دوست داشت یکی ازش این سوال رو بپرسه. حتی مکث نکرد و جواب داد:

-نه، معلومه رای نمیدم.

-چرا دایی؟

-مگه تا حالا این همه رای دادم تو زندگیم تاثیر خوبی داشته، هر سال بدبختر شدم.

-کارت چیه دائی؟

-میخوای چی باشه، کارگری. یک عمر کارگری کردم، الانم مجبورم باز کار کنم، یه جا نگهبانم.

دیگه حتی امان نداد سوال کنم خودش ادامه داد.

-اسمت چیه عمو؟

-من، بهروز

-ببین آقا بهروز، چند شب پیش، فکر کنم دو ، سه شب پیش بود، همینجا، اونور میدون از این چیزا هستن که مردم حرف میزنن اسمش چی بود، آهان، از این میکروفن آزادا که میگن هرکی هرچی میخواد بگه، اومده بود اینجا!

-خب؟!

-یکی فوش میداد به اینا، یکی شاکی بود، ببین هرکی با هر زبونی تونست گفت که وضع ما خوب نیست. به نظرت تهش چی شد؟

-چی شد؟

-هیچی، کسی که مسئول بود گفت بذار هرچی میخوان بگن، ما اون‌چیزی رو که لازم ببینیم پخش میکنیم و نه حرف اینا رو.

نمیدونم چی شد که دلم نیومد سوال پیچش کنم، انگار زندگی روی کل وجودش سنگینی میکرد. بعداز مکث کوتاهی ادامه داد.

-کاش زمان جنگ بود؟

از حرفش تعجب کردم، و گفتم:

-یعنی تو جنگ راحت تر بودین؟!

-منظورم خودِ جنگ نیستا، وضع مردم رو میگم، درسته خیلی چیزایی که الان هست اون موقع نبود، ولی دیگه گشنه نبودیم، اینجوری بخاطرِ مستاجری عزا نمیگرفتیم. الان همه چیز هست ولی در اصل واسه منِ کارگر نیست، چون پول میخواد. بعد اون موقع‌ها همه چیز کوپنی بود، مشکل خورد و خوراک نداشتیم، تمام بدبختی از زمان رفسنجانی شروع شد. این چه زندگیه. هر کدومشون میاد از قبلی بدتر میکنه. همین تبلیغارو نگاه کن. دقیق که دیدی. حتی یکیشون هم به ظاهر از کارگر حرف نزده. بعد هی میگن بیا رای بده. به چی بیام رای بدم، شماها اصلا ما رو حساب نکردین.

راست میگفت، حتی تو یکی از تبلیغات‌ها به ظاهر هم حرفی از کارگر نزده بودن.

سیگارش رو در آورد، از این بهمن کوچیکا بود، یه نگاه کرد بهم و با حسرت گفت:

-کاش یکی حرف دل مارو میزد، هیشکی مارو نمیبینه، انگار وجود نداریم.

فقط نگاهش میکردم. کارگر خسته و فرتوتی که تنها آورده سال ها کار براش، فقط خمیده شدن و ناامیدی بود.

بهروز مزدیر

۱۰ اسفند ۱۴۰۲

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.
  • This commment is unpublished.
    بهزاد · 6 months ago
    بی تمایلی کارگران به شرکت در انتخابات طبیعی است، ولی وقتی که عدم مشارکت توسط مسمومترین رسانه های وابسته به امپریالیسم و پروپاگاند موساد مصادره میشود، چه باید کرد؟

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر