این یادداشت را ببینید. عنوان یادداشت این بود: حکایت گوستاو و آیک و جان آدمی:
گوستاو طوفانی بود با شدت ۴. آیک طوفانی با شدت ۲. گوستاو دو روز تمام بخش عظیمی از کوبا را در هم کوبید. هزاران خانه ویران شد و هزاران مسکن دیگر صدمه دید. گوستاو در ادامه مسیر خود به سمت آمریکا از شدت خود کاست، از کنار نیواورلئان رد شد و در مناطقی کم جمعیت به خاک آمریکا رسید.
گوستاو در کوبا هیچ تلفات انسانی از خود بر جا نگذاشت. در جمهوری دومینیک ۸ نفر، در هائیتی ۷۶ نفر، در جامائیکا ۱۱ نفر و در آمریکا ۱۵ نفر جان خود را از دست دادند. آیک اما مسیری دیگر پیمود و کوبا را با خساراتی کمتر پشت سر نهاد و به خاک آمریکا رسید. آیک در کوبا ۷ قربانی از خود بر جا گذاشت، در جمهوری دومینیک ۱ نفر، در هائیتی ۷۴ نفر و در آمریکا ۶۳ جان خود را از دست دادند. گوستاو لااقل دوبرابر شدیدتر از آیک بود و منازل مسکونی آمریکا لااقل ده برابر مقاوم تر از بناهای رو به ویرانی کوبا. تنها گوستاو بیش از ۸۶ هزار خانه را در کوبا ویران کرد. با این حال گوستاو و آیک در کوبا ۱۲ برابر کمتر قربانی از خود بر جا گذاشتند تا در آمریکا.
این که طوفانی در هائیتی فلاکت زده و جامائیکا و دومینیک فقیر تلفات انسانی سنگین از خود بر جا میگذارد، جای تعجبی نیست. این تصویر هر روزه جهان امروز است. برای جهانی که هر فاجعه طبیعی در آن هزاران قربانی از خود بر جا میگذارد، مرگ ۷۸ نفر در اثر دو طوفان در آمریکا نیز چندان تعجبی بر نمیانگیزد. سه سال قبل سیل نیواورلئان به مراتب بیش از این قربانی از خود بر جا گذاشته بود. آنچه اما حیرتانگیز بود تعداد کم تلفات انسانی در کوبا بود. این حیرت تا اندازهای بود که سازمان ملل را به تحسین سیستم مقابله با فجایع طبیعی در کوبا و اعلام آن به عنوان الگویی برای سایر کشورها واداشت.
کارشناسان محترم سازمان ملل اما نمیگویند که سیستم کوبا قابل انتقال به آمریکا و هائیتی نیست. برای آنها موضوع چیزی بیش از ایجاد یک سازمان مؤثر مقابله با فجایع طبیعی نیست. سیستم نمونه کوبا به تخلیه به موقع ساکنین و اختصاص کافی منابع تقلیل می یابد و به سایر کشورها هم توصیه میشود. این واقعیت بدیهی اما به فراموشی سپرده میشود که آن سیستم مؤثر نتیجه سازمان دولتی نیرومند کوبا و امکانات مادی فراوان آن نیست. امکانات کوبا قابل قیاس با امکانات کشوری نیست که در کوتاهترین مدت قادر به انتقال ۵۰۰ هزار سرباز با کل تجهیزات جنگی به دورترین نقطه زمین است. آن سیستم مقابله با فجایع به سادگی ناشی از این است که در کوبا جان آدمی ارزش دارد و در آمریکا و هائیتی نه. سیستم مقابله کوبا با فجایع طبیعی چیزی جز تداوم همان نظام بهداشت رایگان و آموزش رایگان آن برای همه مردم نیست که در تمام دنیا نمونه ندارد. همانطور که مرگ آدمیان در اثر فجایع طبیعی در آمریکا ادامه همان نظام طبقاتی بهداشتی و آموزشی است که میلیونها نفر را حتی از دسترسی به ابتدایی ترین امکانات درمانی نیز محروم کرده است. اگر قرار بر این بود که با الگو برداشتن بتوان با فجایع طبیعی مقابله کرد، چرا همین توصیه برای بهداشت و آموزش عمومی صادر نمیشود؟
... مردم کوبا پنجاه سال است که با شادی زندگی میکنند و کودکان کوبا از گرسنگی و اسهال نمیمیرند. نسیم ملایم سوسیالیسم در این جزیره فقیر کارائیب زندگی را زیباتر کرده است. توصیه کارشناسان سازمان ملل با جدا کردن سیستم مقابله با فجایع در کوبا از نظام سیاسی – اقتصادی این کشور دقیقا همین نکته را پنهان میکند.
… و تکرار تصویر
یادداشت بالا متعلق به سال ۱۳۸۷ (۱۹ سپتامبر ۲۰۰۸) است. گویی هیچ چیز عوض نشده است. ۱۷ سال بعد باز هم همان تصاویر تکرار می شوند. طوفان ملیسا باز هم به سراغ همان کشورها می رود و باز هم همان داستان قربانیان طوفان تکرار میشود. ۲۳ قربانی در هائیتی، ۸ قربانی در جامائیکا و صفر قربانی در کوبا. درست خواندید صفر قربانی. کوبایی که هنوز زیر فشار تحریمهای ۶۵ ساله قدر قدرت قلدری است که تنها ۸۰ مایل دریایی با آن فاصله دارد و بارها در معرض تهاجمات و عملیات خرابکارانه آن قرار داشته است. این کوبا صفر قربانی از خود به جا گذاشت. تا اینجای قضیه داستان عجیبی نیست. اما انعکاس رسمی آن در جهان آزاد جالب است. ۱۷ سال قبل سازمان ملل سیستم کوبا برای مقابله با فجایع طبیعی را ستایش کرده بود بی آن که از آن نام ببرد که این سیستم محصول چه نظامی است و چرا آنهای دیگر از چنین سیستمی برخوردار نیستند. این بار و پس از ملیسا بی بی سی انگلیسی نوشت:
«ابعاد ویرانی های طوفان ملیسا بعد از عبور از جامائیکا، هائیتی و کوبا با ۳۴ قربانی آشکار میشود .» دقت میکنید. قلم بدستان روسپی روباه پیر چگونه از اعلام ارقام متفاوت قربانیان در کشورهای مختلف طفره میروند و همه قربانیان را در یک گونی می ریزند تا موفقیت کوبا عیان نشود؟ آن هم فقط چند روز پس از قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل با رأی ۱۶۵ کشور علیه تحریمهای آمریکا. دقیت کنید: «در کوبا اهالی سانتیاگو دکوبادومین شهر بزرگ این کشو با داس به باز کردن جاده های پر از خاشاک پرداختند. پرزیدنت میگل دیاز-کانل گفت که طوفان «خسارت قابل توجهی» وارد کرده است اما از تعداد تلفات حرفی نزد.» بی شرف می خواهد بگوید تلفات بود اما دولت کوبا آن را اعلام نکرد. روزنامه آلمانی برلینر تسایتونگ البته تیتر زد: «وقتی که دولت محافظت میکند: چرا کوبا طوفان ها را پشت سر می گذارد.» و دقیقاً همین واقعیت ساده است که تحمل شنیدنش را ندارند. واقعیتی غیر قابل انکار که در خود رسانه هایشان هم بازتابی گذرا می یابد.
به این گزارش آسوشیتدپرس نگاه کنید. در مورد جامائیکا می نویسد: «بیش از ۱۳۰۰۰ نفر در جمعهای فشرده در پناهگاه ها به سر بردند،و به اظهار مقامات ۷۲٪ جزیره برق نداشت و تنها ۳۵٪ تلفن موبایلشان کار می کرد و ….». همین گزارش در مورد کوبا چه می گوید؟
«هیچ کشته ای از کوبا گزارش نشد زیرا که دفاع غیر نظامی بیش از ۷۳۵.۰۰۰ نفر را در شرق کوبا پیش از وقوع طوفان تخلیه کرد.» تفاوت را می بینید؟ ۷۳۵ هزار نفر قبل از رسیدن طوفان تخلیه و به اماکن امن انتقال داده شدند. کور باید بود و این را ندید، بی شرف باید بود و این را دید و انکار کرد. این همان کوبای فقیری است که زیر بار تحریمها در حال خرد شدن است. در این کشور فقیر هنوز ارزش جان انسان با دلار و پزو تعیین نمی شود،برعکس، ارزش دلار و پزو با سود و زیانی که برای جان انسانها دارد تعیین میشود. جان انسان فدای دلار و پزو نمی شود اما اگر لازم شد دلار و پزو فدای حفظ جان انسان میشود. نظام بهداشت آن کشور بر همین اصل است و دفاع غیر نظامی آن نیز بر همان.
و حکایت همان حکایت است. نسیمی از سوسیالیسم در آن جزیره کارائیب وزید که هنوز هم از جان آنان محافظت می کند. باور کنید که ما هم به همان نسیم نیاز داریم.
بهمن شفیق
۱۱ آبان ۱۴۰۴
۲ نوامبر ۲۰۲۵


ادامه مطلب ..و