کارگران آماده باشید. بورژوازی برای گدایی به در خانه شما می آید.
بحران مالی آمریکا تا همین امروز نه تنها بنیانهای ایدئولوژیک سرمایه داری را به لرزه انداخته است، بلکه همچنین به تغییراتی عمیق در ساختار سرمایه داری نیز منجر شده است.
اختصاص بیش از 700 میلیارد دلار از طرف دولت آمریکا برای تحت پوشش گرفتن وامهای بدون پشتوانه بانکها و شرکتهای بیمه آمریکایی، متعاقب بودجه های کلان دیگری که در هفته ها و ماههای اخیر برای نجات مؤسسات در حال ورشکستگی از طرف بانکهای مرکزی کشورهای بزرگ صنعتی به بازار پمپ شد، پوچی همه تبلیغات کر کننده بازار آزادی دو دهه اخیر را یکباره برملا کرد.
"وقتي در پارك مي خوابي بعد از چند وقت وحشتت از خوابيدن در كنار بي خانمان ها و موش و گربه و سوسك به الفت با آن ها مي رسد. در شب هاي گرم تابستان، مي تواني به آسمان خيره شوي و براي هزارمين بار دنبال ستاره بختت بگردي و بازهم پيدايش نكني. اما صبح كه بيدار مي شوي و مي خواهي به دستشويي بروي، دردسرهايت تازه شروع مي شود.
1
"برای این که انقلاب ملتی و رهائی طبقه ای از جامعه بورژوایی بر هم منطبق شوند، برای این که رسته ای به مثابه رسته تمام جامعه تلقی گردد، می بایست برعکس تمام نارسائی های جامعه در طبقه دیگری متمرکز و رسته معین دیگری به مثابه رستۀ عمومی انزجار و تجسم محدودیت همگانی باشد، می بایست عرصۀ ویژه ای از جامعه به مثابه عرصۀ آشکار جنایت تلقی شود به گونه ای که رهائی از این عرصه به مثابه رهائی همگانی نمودار گردد. برای این که رسته ای به بهترین وجهی رسته رهائی باشد، باید رستۀ دیگری برعکس رستۀ آشکار ستمگری باشد."
مارکس، نقد فلسفه حق هگل
اینجا تایلند است. کشور کودتاهای نظامی، کشور نمونه مکتب شیکاگو، کشور لبخندها، کشور سواحل ارغوانی زیبا، بهشت توریستهای اروپائی و آمریکائی، کشور سکس ارزان. اینجا همانجائی است که در اوج دوران «نیو اکونومی» کلینتونی، درست زمانی که نئولیبرالها سرود جاودانگی سرمایه داری سر میدادند و نظریه پردازان بورسها وعده پایان دوران بحرانهای اقتصادی را، طعمه لاشخورهای صندوقهای سرمایهگذاری بینالمللی شد و بار نخستین بحران دوران جدید را بر دوش کشید تا اقتصاد «غرب دمکراتیک» لطمه نبیند.
جنگ و گریز شروع شده است. در یادداشت قبلی نوشتیم که " پیروزی کارگران هفت تپه به هیچ وجه پایان مشکلاتشان نیست. بزرگترین مشکلات در راهند. کسی که امروز ناچار به خفت عقب نشینی در مقابل کارگران شده است بیکار نخواهد نشست. حیله ها، توطئه ها، آزارها و خرابکاری ها هنوز در راهند. کارگران نیشکر هفت تپه خواهند دید که دشمن طبقاتی به سادگی تن به توازن قوایی جدید نخواهد داد. یورش خواهد آورد، مکر به کار خواهد گرفت، رشوه خواهد داد، سرکوب خواهد کرد و خلاصه هر آنچه بتواند خواهد کرد تا مانع ایجاد دومین تشکل توده ای مستقل کارگران ایران شود".
همه راهها به رم ختم می شود. کارگران هفت تپه نیز اعلام کردند که می خواهند سندیکای خود را تشکیل دهند و به عضویت اتحادیه های بین المللی درآیند. استدلالشان نیز بسیار ساده و نیرومند است: میخواهیم قویتر باشیم.
هنوز تا سندیکای نیشکرکاران هفت تپه راهی دراز در پیش است. با این همه این اتفاقی است مهم در جنبش کارگری ایران و می تواند به اتفاقی تعیین کننده نیز بدل شود. تعمقی بیشتر بر این زمینه لازم است.
اعتصاب کارگران نیشکرهفت تپه فعلا موفق شد به خواست فوری پرداخت حقوق معوقه دست یابد. مهم نیست که پول پرداخت حقوق معوقه از کجا آمده است. مهم این است که این پول فعلا پرداخت شده تا غائله را کمی بخوابانند. معلوم شد که همانهایی که از کمبود پول و بودجه چس ناله می کنند، وقتش که شد پول به اندازه کافی دارند. مهم?تر از آن این است که چرا این اعتصاب تا به امروز به همین حد از موفقیت دست یافته است؟ قطعا دلایل بسیاری در کسب این موفقیت نقش داشته اند.
هنگامی که کارگران شرکت واحد در شبانگاه هشت بهمن 84 در دپوهای دهگانه تهران اعتصاب فردای خود را سازماندهی میکردند، هیچ تصوری از یورش بربرانه ای نداشتند که ساعاتی بعد بر آنها رفت. رادیوها و رسانه های دولتی البته در تمام روز هفت بهمن مشغول آماده سازی زمینه های این یورش بودند. اما مگر نه این که قالیباف، با حکم رهبر درجیب، وعده داده بود که همه مشکلات را حل می کند؟ مگر نه این که "مسئولان" و "نمایندگان محترم مجلس" بیش از یک بار تفاهم خود را با کارگران اعتصابی شرکت واحد اعلام کرده بودند؟