نقشۀ قدرتهای اروپائی برای عملیات دریائی در خلیج فارس

نوشتۀ: جرمن فارین پالیسی
Write a comment

برلین و بروکسل از ابتدای کار علیه نقض پیمان اتمی موضع گیری کرده بودند. این قرارداد که عمدتا بوسیلۀ اتحادیۀ اروپا تنظیم و با شرکت مستقیم آن به نتیجه رسیده است، به بیانی نوعی پایان نامۀ عملی دوران کارآموزی اروپای واحد در سیاست جهانی بود. شکست آن هم به مثابه شکست داعیه قدرت جهانی آلمانی-اروپائی تلقی می شود.

یادداشت سردبیر:

با اعلام طرح انگلیسی تأمین امنیت کشتیرانی در خلیج فارس از سوی کشورهای اروپائی، جدال تنگۀ هرمز وارد سطح دیگری شده است. منابع خبری از توافق فرانسه با این طرح گزارش کرده اند و واکنش دولت آلمان نیز به نظر میرسد در جهت تأئید چنین طرحی باشد. به این ترتیب اروپا با یک تیر قادر خواهد بود دو هدف را نشانه بگیرد. از یک سو در هیأت طرحی مستقل بر تمایز خویش با سیاست آمریکا در این منطقه تأکید می نماید و از سوی دیگر عملا صف مقابله با ایران در منطقه را تقویت نموده و ایران را تحت فشار بیشتر قرار دهد. روشن است که این تغییر در توازن قوا در منطقه خلیج فارس تأثیرات محسوسی بر توازن قوای جهانی به نفع بلوک غربی به طور کلی خواهد داشت. دقیقا به همین دلیل هم می شد انتظار پاسخ روسیه را هم داشت. پاسخی که در روز 23 ژوئیه با بیانیه وزارت امور خارجه روسیه "درباره ساختارهای تأمین امنیت جمعی در خلیج فارس" به میان کشیده شد. بر خلاف طرحهای آمریکائی و اروپائی، در طرح روسی تمرکز بر همکاری منطقه ای بین کلیه کشورهای پیرامونی خلیج فارس حول مبارزه با تروریسم بر مبنای قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته و به طور مشخص به کاهش حضور نیروهای خارجی در منطقه نیز پرداخته و در دراز مدت ایجاد "سازمان امنیت و همکاری خلیج فارس" با مشارکت کلیه کشورهای پیرامونی آن را هدف قرار می دهد. سازمانی که کشورهای روسیه، چین، آمریکا، اتحادیه اروپا و "سایر طرفهای ذینفع" در آن نقش ناظر یا عضو همکار را ایفا خواهند نمود.

به عبارت دیگر، روسیه به جای تماشا کردن این که چگونه بلوکهای مؤتلف و در عین حال رقیب اروپائی آمریکائی به تجدید آرایش خود در منطقه می پردازند، خود وارد عمل متقابل می شود. می توان تصور نمود که با ورود روسیه بعد دیگری نیز به شطرنج پیچیده خلیج فارس افزوده می شود.

*****************************

انگلستان بر انجام عملیات دریائی در خلیج فارس پافشاری میکند و برای عملی ساختن این تصمیم بطور تنگاتنگی با آلمان و فرانسه مشغول هماهنگی و فراهم کردن مقدمات است. جرمی هانت وزیر خارجۀ انگلیس دیروز (22 ژوئیه) در این رابطه گفت این دخالت نظامی بمنظور "تامین امنیت کشتیرانی" در خلیج فارس و بخصوص در تنگۀ هرمز میباشد. به گفتۀ وی این نقشه قطعا مستقل از برنامه های اعلام شدۀ موازی آمریکا در مورد عملیات نیروی دریائی این کشور در منطقه خواهد بود. لندن و پاریس علنا از سیاستهای آمریکا با محور استراتژیک فشار حداکثری علیه ایران فاصله می گیرند.

عامل محرکۀ پشت پردۀ این مخالفت نیز تلاش آلمان و اتحادیه اروپا برای به دست آوردن یک نقش هدایت کننده در سطح جهانی بر متن جدال پیرامون توافقنامه اتمی با ایران است. در مقابل نیز واشنگتن عکس العمل نشان داده و با اعمال و بسط تحریمهای فرامرزی یا برون مرزی و اعمال زور، سعی در تحمیل تبعیت و دنباله روی قدرتهای اروپائی از اهداف خود در مورد سیاستهای خاورمیانه ای آمریکا را میکند. بهانۀ به میان کشیدن این طرح عملیاتی توقیف یک نفتکش انگلیسی بوسیلۀ ایران بود که به تلافی توقیف نفتکش ایرانی صورت گرفت که چند روز قبل در تنگۀ جبل الطارق بتصرف نیروهای نظامی انگلیس درآمده بود.   

نسخۀ اصل و کپی

انگیزه های ایران برای توقیف نفتکش انگلیسی استنا ایمپرو در کاملا واقع بینانه ارزیابی می شود. پتر وستماکوت دیپلمات بازنشستۀ انگلیسی، که زمانی بعنوان سفیر انگلیس در آمریکا فعال بوده است، میگوید: "کاملا واضح" است، که در این مورد ما با اقدام تلافی جویانۀ ایران در جوابگوئی به توقیف نفتکش ایرانی  گریس 1 در تاریخ 4 ژوئیه در تنگۀ جبل الطارق مواجه هستیم. [1] دولت انگلیس مدعی است که تانکر ایرانی را بدلیل حمل نفت برای سوریه و نقص قوانین تحریم اتحادیۀ اروپا توقیف کرده است. وی سپس با خونسردی ادامه میدهد که البته ایران – که جزو اتحادیۀ اروپا نیست - "تعهدی به تبعیت از تحریمهای اروپای واحد ندارد". وستماکوت میگوید: از اینرو "پاسخ ایران" با ضریب اطمینان بسیار بالائی، کاملا "قابل پیش بینی" بود. مقامات ایرانی نیز در قبل بکرات تصمیم خود را در مورد اجرای عملیات تلافی جویانه بر علیه کشتیهای انگلیسی را اعلام کرده بودند. توقیف کشتی انگلیسی اِستِنا ایمپِرو در تاریخ 19 ژوئیه بلافاصله پس از اعلام خبر تمدید توقیف ابر نفتکش ایرانی (که قاعدتا میبایستی در تاریخ 21 ژوئیه از توقیف آزاد گردد)  برای مدت 30 روز دیگر بود. نیروهای ایرانی با عملیات هلی برن و فرود با ریسمان از هلی کوپتر دقیقا عملیات تکاوران انگلیسی هنگام توقیف تانکر ایرانی را تکرار کردند.

"تنها قاطعانه"

هم اکنون در لندن نه تنها توقیف نفتکش ایرانی- که متعاقب فشار دولت آمریکا صورت گرفته بود- بعنوان یک خطا ارزیابی میشود، بلکه در این بین در پایتخت انگلیس حتی کل سیاست ترامپ در مورد ایران نیز به شکلی غیر عادی موردانتقاد علنی قرار گرفته است. ریچارد دالتون، از سفیران سابق انگلیس در تهران، اذعان میکند که ایران پس از پیمان شکنی یک جانبه از جانب آمریکا بمدت یک سال در مقابل سایر امضا کنندگان اروپائی این قرارداد، که در انجام وعده خویش مبنی بر عادی سازی روابط اقتصادی کوتاهی کرده بودند، سیاست "صبر استراتژیک" را تعقیب کرد. از آن گذشته تهران بارها تاکید کرده است، که در صورت ادامۀ پیمان شکنی از سوی امضا کنندگان دیگر، فشار را به طور هدفمندی افزایش و غنی سازی اورانیوم را مداوما افزایش خواهد داد.  دالتون اضافه میکند" من فکر میکنم: "آنها قاطعانه عمل کردند." [2]

واشنگتن البته در مقابل مدعی است که دولت آمریکا خواستار پیشبرد یک راه حل  سیاسی است؛ ولی در عمل با توهین به وزیر امورخارجۀ ایران و پافشاری بر قبول اجباری شرایطی که نه قابل مذاکره و نه قابل قبول هستند، سیاست دیگری را تعقیب میکند. این وزیر سابق انگلیسی اضافه میکند "آمریکا بایستی برای مذاکره یک راه حل جدی را ارائه دهد."  ولی این کشور "خواستار تسلیم بی قید و شرط برای قبول یک لیست مطالباتی طولانی از جانب ایران است." در مصاحبه با بی بی سی حتی از زبان دیپلماتهای انگلیسی برای رفتار آمریکا صفت "احمقانه" نیز عنوان شده است.   

کلید حل بحران

در این بین حتی در میان مطبوعات و رسانه های مسلط متمایل به ترانس آتلانتیک آلمانی نیز صدای اعتراض به سیاستهای ترامپ در مقابله با ایران بشکلی غیر مترقبه ای بلند شده است. بطور مثال روزنامۀ فرانکفورتر آلگماینه در سرمقالۀ دیروز خود در این باره مینویسد: ترامپ " یکسال قبل بطور یک جانبه قرارداد اتمی را تخریب کرده است. آنزمان اوضاع خاورمیانه نیز "ظاهرا  به این شکل بود، که ایران به شیوه ای تهاجمی در حال پیشروی در جهان عرب بود اما برنامۀ اتمی آن زیر کنترل نهادهای بین المللی قرار داشت." اما حالا اوضاع به این شکل است، که "ایران هم کماکان در حال گسترش نفوذ خود به شیوه تهاجمی در جهان عرب است، هم برنامۀ اتمی خود را گسترش میدهد و از آن گذشته کشتیرانی در تنگۀ هرمز، که یکی از مهمترین شاهرگهای اقتصاد جهان است، نیز دچار اختلال شده است."[3] نویسندۀ این جملات خبرنگار کارشناسی است که با محافل الیت فعال در سیاست خارجی آلمان روابط بسیار تنگاتنگی دارد. وی با خونسردی ادامه میدهد، "قبل از هر چیز آدم باید توانا باشد، تا بتواند به این حد اوضاع را در هم بریزد،" وی با نگاهی به کاخ سفید ادامه میدهد "با توجه به توان «نابغۀ ما» (اصطلاحی که ترامپ در مورد خودش بکار میبرد)  بایستی ما برسیمت بشناسیم که "کلید حل بحران نیز در واشنگتن است."

اهمیت جایگاه اتحادیه اروپا

موضعگیریهای روزمره علنی سیاستمداران آلمانی در مقابل سیاست دولت ترامپ در مورد ایران متناسب با مقتضیات معطوف به توازن قدرت است. برلین و بروکسل از ابتدای کار علیه نقض پیمان اتمی موضع گیری کرده بودند. این قرارداد که عمدتا بوسیلۀ اتحادیۀ اروپا تنظیم و با شرکت مستقیم آن به نتیجه رسیده است، به بیانی نوعی پایان نامۀ عملی دوران کارآموزی اروپای واحد در سیاست جهانی بود. شکست آن هم به مثابه شکست داعیه قدرت جهانی آلمانی-اروپائی تلقی می شود. الی گرانمایه کارشناس ایران در کمیسیون روابط خارجی اتحادیۀ اروپا در این باره میگوید به بن بست رسیدن تلاش اتحادیۀ اروپا برای نجات قرارداد برجام بزبانی "مرزهای آزادی عمل اروپا در عرصۀ سیاست خارجی" را تعیین می کند.[4] اگر واقعا اتحادیۀ اروپا توانائی "نجات و حفظ این قرارداد" را از خود نشان ندهد، در آنصورت این اتحادیه نه تنها در نزد ایران، بلکه در نزد سایر کشورها نیز درجۀ اهمیت واقعی خود را به مثابۀ یک بازیگر بین المللی بنمایش خواهد گذاشت." یک شکست همه جانبۀ برای این قرارداد "عواقب دراز مدتی برای نیازهای امنیتی و اعتبار سیاسی اتحادیۀ اروپا در آینده خواهد داشت." [5] گرانمایه در ادامه میگوید، به موازات آن تهران هم میتواند کماکان به تهدیدش مبنی بر افزایش سطح غنی سازی اورانیوم بعنوان اهرم فشار بر برلین و اتحادیۀ اروپا ادامه دهد: بنابراین اگر اتحادیۀ اروپا واقعا در خواست "چند جانبه گرائی" خویش جدی است، بایستی هم اکنون دست به عمل زده و به ایران امتیازات متقابل و شایسته ای را برای برگشت دوبارۀ این کشور بزیر چترقرارداد برجام ارائه دهد. علاوه بر آن آنها بایستی ثابت کنند که "توانائی" "اتخاذ موضع گیری متفاوتی با آمریکا و دفاع از آن را دارا میباشند."- حتی دفاع از مواضع خود زمانیکه موضع آنها با موضع آمریکا هیچگونه همخوانی نداشته باشد." [6]      

عملیاتهای جداگانه

از این رو قدرتهای اروپائی هم اکنون در حال فراهم کردن مقدمات عملیاتهای دریائی مستقیم و مستقل در خلیج فارس هستند. دولت ترامپ  نیز از مدتها قبل کشورهای اروپائی را برای مشارکت در عملیات مورد نظر امریکا که تحت نام "عملیات نگهبانی" معرفی شده است، تحت فشار قرار داده است: کشتی های جنگی میبایستی در تنگۀ هرمز، دریای عمان و در گلوگاه آبی دریای سرخ، باب المندب به نگهبانی بپردازند، تا امنیت انتقال نفت و گاز مایع به دریاهای غربی از این گلوگاه ها را تضمین کنند.[7] و البته با توجه به تجربۀ توقیف غیر قانونی نفتکش ایرانی در جبل الطارق می توان تصور کرد که "عملیات نگهبانی" می تواند در سواحل ایران حملات بیشتر به کشتی های ایرانی و توقیف آنها را سازمان دهد و به این وسیله به تشدید منازعه منجر شود. [8]

حال لندن میخواهد با دخالت نظامی اروپا درخلیج فارس، که قرار است مؤاکدا مستقل از آمریکا باشد و در چهارچوب فشار حداکثری آن قرار نداشته باشد، جلوی این تشدید وخامت را بگیرد. [9] هانت به این منظور در روز یکشنبه با وزیر امور خارجۀ آلمان هایکو ماس مذاکراتی را انجام داد. ماس نیز به توجه به این مذاکرات تاکید کرد، که برلین در این مورد سیاست خود را "بسیار، بسیار تنگاتنگ" با پاریس و لندن هماهنگ خواهد کرد. مطابق گزارشات تا کنونی ماس موافقت خود را با طرح انگلیس اعلام کرده است. در مقابل، هر سه کشور مخالفت خود را با پیوستن به سیاست آمریکا در مقابل ایران و اختلاف نظر خود با آنرا اعلام کرده اند. [10]

"باید اروپا را وادار به تبعیت نمود"

مشاوران دولتی در برلین از مدتها قبل هشدار میدهند که دنباله روی از سیاستهای آمریکا در جدال قدرت با ایران، برای آلمان و اروپا تبعاتی بمراتب فراتر از سیاست خاورمیانه را با خود بهمراه خواهد داشت. در اکتبر سال 2018 بنیاد علم و سیاست در برلین به این نتیجه رسیده بود که در جدال بر سر قرارداد اتمی ایران، موضوع "به طور نانوشته ای بر سر نمایش توانائی آمریکا در بکارگیری ابزارهای اقتصادی" – با تحریم های برون مرزی – "برای وادار نمودن اروپا به تبعیت است".  اگر این سیاست موفقیت آمیز باشد واشنگتن آنرا در مورد سایر بحرانها نیز بکار خواهد بست، بخصوص در موارد آتی اختلاف بر سر قدرت با چین و روسیه." [11]

جرمن فارین پالیسی، 23 ژوئیه 2019

ترجمه تحریریه سایت

https://www.german-foreign-policy.com/

 [1] David A. Wemer: Tehran Seizes British Ships as Gulf Pressures Intensify. atlanticcouncil.org 19.07.2019.

[2] "Hostile Act": UK says ship seized by Iran was in Omani waters. news.sky.com 20.07.2019.

[3] Nikolas Busse: Kräftemessen am Golf. Frankfurter Allgemeine Zeitung 22.07.2019.

[4] Robbie Gramer, Keith Johnson: Unraveling of Iran Nuclear Deal Exposes Europe's Weakness. foreignpolicy.com 08.07.2019.

[5] Ellie Geranmayeh: How Europe Can Save What's Left of the Iran Nuclear Deal. foreignpolicy.com 12.07.2019.

[6] Robbie Gramer, Keith Johnson: Unraveling of Iran Nuclear Deal Exposes Europe's Weakness. foreignpolicy.com 08.07.2019.

[7] U.S. Central Command Statement on Operation Sentinel. centcom.mil 19.07.2019.

[8] Patrick Wintour, Peter Walker: Jeremy Hunt under pressure to back plan for Gulf force as Iran digs in. theguardian.com 22.07.2019.

[9] Iran tanker seizure: Hunt seeks European help on Gulf shipping. bbc.co.uk 22.07.2019.

[10] Paul-Anton Krüger: London kündigt "Schutzeinsatz" für Schiffe in Straße von Hormus an. sueddeutsche.de 22.07.2019.

[11] Peter Rudolf: Nicht allein Trump ist das Problem - Zum Umgang Deutschlands mit den USA. SWP-Aktuell A57. Berlin, Oktober 2018.

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر