با سلاح های آلمان

نوشتۀ: جرمن فارین پالیسی
Write a comment

امر حائز اهمیت در زمینه ی رفراندوم جدایی کردستان عراق این است که آلمان سپاهیان اقلیم کردستان-پیشمرگه ها- را به طور سیستماتیک آموزش داده و مسلح کرده است. اگر چه این امر در ارتباط با جنگ علیه داعش صورت گرفته، با این وجود برلین همواره به طور هدفمند به اربیل و نه بغداد خدمات داده و اقلیم کردستان را به طوری مؤثر برای تبدیل شدن به نیرویی قوی و آماده ی استفاده برای مقاصد دیگر کمک کرده است.

جرمن فارین پالیسی

ترجمه: تحریریه تدارک کمونیستی

توضیح: گزارش حاضر پیش از برگزاری رفراندوم کردستان منتشر شده است.

برلین/اربیل

2017.09.21

رفراندوم اعلام شده برای جدایی اقلیم کردستان عراق بعد از سال های طولانی حمایت دولت آلمان از خودمختاری آن اقلیم صورت می گیرد. خاندان بارزانی که دولت محلی را کنترل می کند، طی دهه های گذشته روابط خوبی را با سیاسیون احزاب سوسیال مسیحی و دموکرات مسیحی حفظ کرده است.

اقلیم کردستان از سال 2005 به طور سیستماتیک از طریق حمایت های اقتصادی، از طریق بنای مؤسسات آلمانی در اقلیم و طی سالیان اخیر از طریق آموزش و مسلح سازی پیشمرگه ها جهت ایجاد ارتشی قوی، مورد حمایت برلین قرار گرفته است. این امر به طور رسمی برای تقویت یک متحد در جنگ علیه داعش صورت گرفت؛ بدین ترتیب پیشمرگه ها می توانستند سلاح های آلمانی شان را اینک و در صورت لزوم برای جدایی اقلیم مورد استفاده قرار دهند. آن ها زیر چشمان ارتش آلمان و همچنین زیر پوشش جنگ علیه داعش به پاکسازی قومی در مناطقی دست زدند که تا آن زمان به اقلیم کردستان تعلق نداشتند. بدین وسیله باید [در آن نواحی] اکثریت مورد نیاز طرفدار کرد برای رفراندوم آتی تامین شود. با این وجود برلین علیه زمان برگزاری رفراندوم استقلال کردستان اعتراض نمود.

تنش غم انگیز

رفراندوم دوشنبه 25 سپتامبر برای جدایی اقلیم کردستان عراق تنش ها را در منطقه ای که در حال حاضر به خاطر جنگ به طور دردناکی به لرزه درآمده تشدید کرده است. حکومت عراق برگزاری رفراندوم را ممنوع کرده است و جدایی آن منطقه را به طور قطعی رد نموده است.: "این با قانون اساسی عراق که دولت خودمختار اربیل نیز بدان متعهد است مغایرت دارد."

با این وجود مسعود بارزانی که علی رغم گذشت دو سال از دوره ریاستش هنوز پرزیدنت کردستان است، بر رفراندوم اصرار دارد. پیش بینی می شود که اکثریتی قاطع از کردهای عراق به جدایی کردستان رای دهند.

صاحبنظران معتقدند که یک جنگ قدرت شدید و خونین می تواند عراق را به سوی یک جنگ داخلی جدی پرتاپ کند. برلین و واشینگتن که اولویتشان در حال حاضر شکست دادن داعش است، با برگزاری رفراندوم جدایی در لحظه کنونی مخالفت کرده اند. مقاومت گسترده دیگر کشورهای منطقه و قبل از همه ایران به این موضوع اضافه می شود.

هنوز روشن نیست که آیا ترکیه که در سال های گذشته به طور نزدیکی با بارزانی همکاری کرده است، حاضر است کشوری را که توسط طایفه او کنترل می شود تحمل کند.

روابط نزدیک

بارزانی همواره حمایت آلمان را در راه انجام یک رفراندوم استقلال دریافت کرده است. تماس خاندان بارزانی با دولت آلمان و فراتر از آن با احزاب متحد دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی آلمان امری قدیمی است. فرانتز یوزف اشتراوس رییس حزب سوسیال مسیحی با سابقه طولانی در وزارت کشور آلمان از اوایل دهه 60 میلادی با مصطفی بارزانی پدر مسعود ارتباط داشته است.[1] گفته می شود مسعود نیز در نیمه دوم دهه ی 80 با صدراعظم  هلموت کهل ملاقات کرده است. اولین نماینده گی خارجی منظم آن ها را عراقی های کرد زبان در سال 1992 در بن افتتاح کردند. در دوم نوامبر 2005 آنگلا مرکل مسعود بارزانی را که در برلین اقامت داشت مدت کوتاهی قبل از شروع به کارش به گفتگو دعوت نمود. و این مطمئنا بی دلیل نبود: دولت او مؤسساتش را در اربیل تاسیس نمود. مؤسسه ای فرهنگی فعالیت های شرکت های آلمانی در اقلیم کردستان را زمینه سازی و ترویج می کرد. در سال 2014 گزارش شد که مرکل به طور مرتب با دلشاد بارزانی برادر مسعود و فرستاده ی اقلیم کردستان ملاقات می کند[2]. در مارس 2013 مرکل در حاشیه یک فراکسیون پارلمانی کنگره احزاب سوسیال و دموکرات مسیحی از نشیروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان و برادر زاده مسعود استقبال کرد.

نفت و گاز

در حقیقت نه فقط ائتلاف بزرگ (دولت ائتلافی آلمان شامل احزاب سوسیال و دموکرات مسیحی CDU/CSU و سوسیال دموکرات SPD) از 2005 بلکه همچنین دولت لیبرال-محافظه کار(دولت ائتلافی آلمان شامل حزب سوسیال مسیحی و دموکرات مسیحی و حزب لیبرال آلمان FDP) از 2009 تلاش های فراوانی به عمل آوردند تا اقلیم کردستان را تقویت کنند. در ابتدای سال 2009 یک کنسولگری آلمانی در اربیل گشایش یافت. همزمان یک مرکز آموزش و تکنولوژی اروپایی آغاز به کار کرد که توسط آلمان سرمایه گذاری می شد و کارمندان وزارتخانه ها و متخصصین را براساس استانداردهای آلمان تربیت می نمود.

در پی آن در سال 2010 دفتر اقتصادی آلمان آغاز به کار نمود و از آن زمان اقلیم کردستان همواره مرکز ثقل عملیات تجاری آلمان در عراق بوده است. تنها جنگ علیه داعش فعالیت های شرکت های آلمانی را با مانعی قابل توجه مواجه کرد.

برلین همواره ذخایر عظیم نفت و گاز شمال عراق را زیر نظر داشته است. در اوت 2010 کنسرن RWE یک پیمان همکاری با اربیل منعقد نمود که می بایست برای شرکت های آلمانی دستیابی به میدان های گازی شمال عراق را تامین می نمود. این معامله اما توسط بغداد لغو شد. زیرا قرارداد در مراکز دولتی مربوطه در بغداد منعقد شده بود. از آن زمان به بعد دیگر هیچ کنسرن انرژی آلمانی به حوزه های نفتی در عراق دسترسی نداشت. با این وجود در فوریه 2017 شرکت روسی رزنفت توانست توافق تولید و حمل نفت را با اربیل منعقد کند.

این شرکت در آینده هم [نیازهای] نفت آلمان را از طریق شمال عراق تامین خواهد کرد[3]. رزنفت همچنین در این هفته با دولت اقلیم کردستان برای ساخت یک خط لوله جدید برای صادرات نفت و گاز به توافق رسید. این پایه های اقتصادی را برای تجزیه کردستان بهبود می بخشد. علاوه بر این مسکو بدین ترتیب نفوذ تازه ای در شمال عراق به دست خواهد آورد[4].

همکاری نظامی

امر حائز اهمیت در زمینه ی رفراندوم جدایی کردستان عراق این است که آلمان سپاهیان اقلیم کردستان-پیشمرگه ها- را به طور سیستماتیک آموزش داده و مسلح کرده است. اگر چه این امر در ارتباط با جنگ علیه داعش صورت گرفته، با این وجود برلین همواره به طور هدفمند به اربیل و نه بغداد خدمات داده و اقلیم کردستان را به طوری مؤثر برای تبدیل شدن به نیرویی قوی و آماده ی استفاده برای مقاصد دیگر کمک کرده است. پیش از این در پاییز سال 2016 ارتش آلمان گزارش داد که از سال 2014 حدود 3400 شبه نظامی کرد را آموزش داده و مقدار زیادی سلاح تحویل پیشمرگه ها داده است. از جمله 20000 تفنگ G3 و G36، 20000 نارنجک، 440 عدد بازوکا، 1000 موشک، 50 تیربار و همچنین بیش از 13 میلیون مهمات. در فوریه 2017 کل مواد تحویلی باز هم افزایش یافته و اکنون به 3100 تن رسیده است.

آلمان علاوه بر سربازان عادی افسران را نیز در اربیل آموزش می دهد. و در همین حال گروه مشاوره ی سه نفره ای در وزارت پیشمرگه ایجاد نموده است. در حالیکه آموزش پیشمرگه ها در سطح تاکتیکی جریان دارد، امر مشاوره با وزارت حول پیشنهاد بهبود تئوری ها برای اقدامات آموزشی انجام می شود. ارتش آلمان گزارش می دهد که پیشمرگه ها در نهایت باید بتوانند خود آموزش خود را به عهده بگیرند[5].

پاکسازی قومی

در همین حال سازمان های حقوق بشری طی سالیان گذشته و به دفعات اتهامات سنگینی علیه پیشمرگه ها مطرح کرده اند. این اتهامات هیچ تاثیری بر همکاری نظامی آلمان با اربیل نداشته است. بر اساس این گزارش ها پیشمرگه ها به طور هدفمند و آن هم نه به ندرت در شهرک ها و روستاهایی که از کنترل داعش خارج کرده اند، آشکارا و عمدا به تخریب خانه های عرب زبان ها پرداخته اند و بدین ترتیب امکان زندگی را از آنان سلب نموده اند. تا آن ها ناچار راه فرار را در پیش بگیرند و روستاها و شهرک ها را برای سکنه کرد زبان خالی کنند.

این امر در فاصله زمانی سپتامبر 2014 و مه 2016 در مورد 21 شهرک اثبات شده و موارد بسیار زیاد دیگری نیز تحت بررسی است. در تابستان 2015 متخصصین آمریکایی به طور علنی از یک پاکسازی قومی به نفع یک کشور در آینده سخن به میان آوردند[6]. اقدامات مشابهی نه فقط علیه عرب زبانان بلکه همچنین علیه ایزدیان عراق صورت گرفته است. در ابتدای مارس هنگامی که پیشمرگه ها می خواستند منطقه ی تحت کنترل ایزدی ها را تصرف کنند و آن را به اقلیم کردستان ضمیمه نمایند، بین آن ها درگیری رخ داد.

اینکه پیشمرگه ها در عملیات علیه ایزدی ها از همان سلاح های آلمانی استفاده کرده اند که برای جنگ بر علیه داعش دریافت داشته اند، اثبات شده است.[7]

http://www.german-foreign-policy.com/de/fulltext/59679

[1] Irakische Kurden hoffen auf die neue Bundesregierung. Frankfurter Allgemeine Zeitung 03.11.2005.
[2] S. dazu
Im Windschatten des Krieges.
[3] S. dazu
Die deutsch-russische Erdölkooperation.
[4] S. dazu
Vom Krisenstaat zum Gestalter und Ein bemerkenswertes Comeback.
[5] Die Bundeswehr im Nordirak: Teil VIII - Die Beratergruppe im Peschmerga-Ministerium. www.einsatz.bundeswehr.de 02.08.2017.
[6] Sara Elizabeth Williams: Destroying Homes for Kurdistan. foreignpolicy.com 23.07.2015. S. dazu
Die Spaltung des Irak.
[7] S. dazu
Mit deutschen Waffen gegen Jeziden.

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر