چپ در اوکراین و ریشه های بوروتبا - قسمت دوم مصاحبه با ویکتور شاپینوف

نوشتۀ: ویکتور شاپینوف
Write a comment

ما می بینیم که انشقاقاتی که در گذشته بخشی از جنبش کمونیستی بودند اکنون چندان اهمیتی ندارند؛ یا ما آن ها را به گونه ی دیگری می بینیم. ما گروه هایی را می شناسیم که شبیه بازسازی کنندگان صحنه های تاریخی هستند.[این اصطلاح به کسانی اشاره دارد که نبردهای نظامی تاریخ را تکرار می کنند. شبیه بازسازی جنگ داخلی در آمریکا]. آن ها می خواهند نبردهای قدیم را دوباره بجنگند.

 

مصاحبه با ویکتورشاپینوف رهبر بوروتبا (قسمت دوم)

ترجمه: تحریریۀ امید

سیمفروپل، کریمه- 22 سپتامبر، نشریه جهان کارگران مصاحبه ای مفصل با ویکتور شاپینوف هماهنگ کننده و نظریه پرداز اتحاد سازمان بوروتبا (مبارزه) ی اوکراین انجام داده است. شاپینوف در حال حاضر به همراه دیگر فعالین بوروتبا در کریمه در تبعید بسر می برد. آن ها در خطر دستگیری توسط رژیم کودتای -مورد حمایت آمریکا- هستند؛ قسمت های دیگر این مصاحبه در هفته های آتی منتشر خواهد شد.

جهان کارگران : درباره پیشینه خودتان و بنیانگذاری اتحادیه بوروتبا بگویید.

ویکتورشاپینوف: من در روسیه و در نزدیکی مسکو متولد شدم. همانجا به مدرسه و سپس به دانشگاه رفتم. در 18 سالگی به حزب کارگران کمونیست (PKRP) -که هنوز هم وجود دارد- پیوستم.

چندین سال با مبارزین رادیکال چپ و کمونیست اوکراین همکاری داشتم. آن زمان در روسیه شرایط برای فعالیت های چپ مناسب نبود. سرکوب شدیدی وجود داشت. بنابر این در سال 2005 به کی یف نقل مکان کردم و بیشتر با اعضای سابق حزب کمونیست اوکراین شروع به سازمان دهی کردم. در این مسیر با سرگئی کیریچوک و کسانی که در بنیان گذاری جنبشمان مشارکت داشتند؛ شروع به کارکردم.

در اواخر دهه 1990، حزب کمونیست بسیار محبوب بود. بسیاری از مردم بر این باور بودند که رییس این حزب، پتر سیمونکو در انتخابات ریاست جمهوری برنده خواهد شد. اما رهبری این حزب خیلی منفعل بود و همیشه به دنبال معامله با اردوی بورژوایی سیاست های اوکراین بود. فعالین بدنه [حزب] به ویژه اعضای جوان آن خیلی ناراحت بودند و در این زمان انشعابات متعددی در KPU صورت گرفت.

ما همواره تلاش می کردیم که این نیروها را به مسیر واحدی هدایت کنیم. بنابر این جنبش جوانان چه گوارا را شکل دادیم. این سازمان با سازمان دهی یک تظاهرات بزرگ علیه خصوصی سازی و واگذاری کارخانه های بزرگ مشهور شد. این تظاهرات بزرگترین بسیج ضد سرمایه داری در کی یف تا آن زمان بود [جهان کارگران : از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی]

پس از آن ما سازمان مارکسیست های اوکراین را ایجاد کردیم. این به یک جریان بسیار وسیع و آکادمیک و نه خیلی انقلابی تبدیل شد.

پس از بررسی توسعه این سازمان و به دنبال انشعابات پیاپی در حزب کمونیست، ما توانستیم جنبش بوروتبا را تاسیس کنیم. ما این کار را در سال 2011 شروع کردیم و کنگره موسس را در ماه مه 2012 برگزار نمودیم.

توضیح درباره حزب کمونیست اوکراین مهم است. در آن زمان رهبری این حزب همواره به دنبال ائتلاف با قوی ترین احزاب کاپیتالیستی از هر نوعِ آن در پارلمان بود. افراد زیادی در غرب از این امر مطلع نیستند، اما آن ها قبل از ائتلاف با حزب مناطقِ [رییس جمهور مخلوع ویکتور] یانوکوویچ شرکای حزب یولیا تیموشنکو [سیاستمدار افراطی مرتبط با "انقلاب نارنجی" در سال 2004 و همکار امروز خونتای کودتاچیان کی یف] بودند.

این یک بی پرنسیپی برای رهبری حزب کمونیست اوکراین بود و برای ما بدین معنی بود که نمی توانستیم جناح چپ این حزب باشیم. به علاوه رفقایی که می خواستند جناح چپ این حزب باشند همیشه به بیرون جاروب می شدند. هر ساله  گروه هایی از رفقای خوب اخراج می شدند.

آلکسی آلبو یکی از رفقای ما از رهبران جناح چپ حزب کمونیست و سازمان جوانان کمونیست-کومسومول- در ادسا بود. او استعفا داد و به بوروتبا ملحق شد. دیگر رادیکال ها هم از الگوی او پیروی کردند.

ما روی سازماندهی در درون جنبش کارگری متمرکز شدیم. اما در سال 2012 و شروع 2013 مسئله فاشیسم و ملی گرایان تندرو به جلو آمد. بوروتبا اولین حزبی بود که اعتراضی را علیه ورود حزب فاشیستی اسووبودا به پارلمان سازمان داد. ما راهپیمایی 500 نفره ای را در کی یف سازمان دادیم.

ما هرگز از رژیم یانوکوویچ حمایت نکردیم. زیرا می دانستیم که این رژیم یکی از دلایل عروج راست افراطی است. سیاست هایش فقط در جهت منافع شرکت های تجاری بزرگ-به اصطلاح الیگارشی- بود. او پول و قدرت را در اختیار گروه های الیگارشی قرار می داد و این ها به نوبه خود از نئونازی ها حمایت می کردند. ما می دیدیم که فاشیست ها ابزاری بودند که آن ها در سیاست مورد استفاده قرار می دادند.

جهان کارگران : به نظر می رسد که بوروتبا در میان چپ های پسا شوروی در کشاندن مارکسیست ها از زمینه ها و جریانات متعدد به درون یک سازمان کمونیستی واحد منحصر به فرد است. شما چه گونه به این امر نائل شدید.

ویکتور شاپینوف: ما به شدت روی آن کار کردیم. این شامل هر دو جنبه کار تئوریک و سازمانی می شد. از جنبه تئوریک ما تلاش نمودیم تا روی تضادهای هم اکنون موجود در جامعه متمرکز شویم و آن ها را از نقطه نظر مارکسیسم تحلیل کنیم.

ما می بینیم که انشقاقاتی که در گذشته بخشی از جنبش کمونیستی بودند اکنون چندان اهمیتی ندارند؛ یا ما آن ها را به گونه ی دیگری می بینیم. ما گروه هایی را می شناسیم که شبیه بازسازی کنندگان صحنه های تاریخی هستند.[این اصطلاح به کسانی اشاره دارد که نبردهای نظامی تاریخ را تکرار می کنند. شبیه بازسازی جنگ داخلی در آمریکا]. آن ها می خواهند نبردهای قدیم را دوباره بجنگند.

ما نمی خواهیم این گونه باشیم. ما می خواهیم سیاستهائی واقعی برای طبقه کارگر و زحمتکشان را بسازیم و نه نقش استالین یا تروتسکی یا مائوتسه دونگ یا هرچیز دیگری را بازی کنیم. زیرا آن ها نقش مارکس یا ژاکوبن ها را بازی نکردند. آن ها سیاست انقلابی زمان خودشان را ساختند.

از جنبه سازمانی وقتی که ما تاسیس بوروتبا را آغاز کردیم تصمیم گزفتیم تا تلاش کنیم و به خودمان و کارهایی که انجام می دهیم از دریچه نگاه مردم بنگریم و نه از دریچه دید گروه های رقیب چپ.

مردم به ما چگونه می نگرند؟ این معیار عملی کار ماست و نه نظر برخی از نشریاتی که تمام وقتشان را صرف انتقاد از دیگر جریانات چپ می کنند. اگر شما زمان زیادی روی این امر تلف نکنید وقت بیشتری خواهید داشت تا مشاهده کنید که مردم چگونه به شما می نگرند و چگونه می توانید به آن ها برسید.

حتی این که ژورنالیست های بورژوا چگونه به ما نگاه می کنند، [هم] مهم تر است. چگونه تلاش خواهند کرد تا به فعالیت های ما نگاه کنند؟ از آن جا که اکثر مردم به تلویزیون نگاه می کنند یا روزنامه های بورژوازی را می خوانند، این امر اهمیت دارد که ما چگونه به آن ها معرفی می شویم. حتی اگر آن ها بنویسند که ما "حرامزاده های کمونیست" هستیم، این خیلی خوب است. بسیاری از کسانی که حامیان بالقوه ما هستند به مدیای کاپیتالیستی باور ندارند. اما آن ها فقط به این مدیا نگاه می کنند چونکه آلترناتیو دیگری ندارند. بنابر این وقتی که می خوانند که ما بد هستیم،احتمالا نتیجه خواهند گرفت که ما خوب هستیم!

مسئله، چگونگی استفاده از امکانات عرضه شده توسط سیاست و مدیای بورژوازی، برای ترویج کارمان است. مثل سکتاریست هایی نباشیم که به خط اعتصاب می روند تا روزنامه خودشان را بفروشند و هر چیز دیگری را خاموش می کنند.

من نمی توانم بگویم که ما در همه این موارد خیلی موفق بوده ایم. زیرا شرایط در اوکراین به ما فرصت کمی برای تحقق برنامه هایمان می دهد.

ادامه دارد

قسمت سوم: بعد از کودتا: بوروتبا و جنبش ضد میدان

منبع:

http://www.workers.org/articles/2014/10/22/left-ukraine-origins-borotba/

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر