بوروتبا: در راه فاجعه

نوشتۀ: سرگئی کیریچوک
Write a comment

اوکراین در هایش را نه بروی بهشت واقعی بلکه بروی بهشت فقر باز کرده است. وهر چند که ما آن در ها را باز نکرده باشیم، اما با اقدامات سیاست مداران دست راستی و حامیان آنان به آن طرف پرتاب خواهیم شد: الیگارشی ملیونر و اربابانشان در صندوق بین المللی پول ، آمریکا و اتحادیه اروپا.

 

نوشته: سرگئی کیریچوک

ترجمه: تحریریۀ امید

 

هم زمان که رئیس جمهور جدید اوکراین پترو پوروشنکو بر طبل جنگ می کوبد، اقتصاد و کل جامعه بطور روز افزونی نشانه های یک بحران سیستماتیک را از خود نمایان می کند، بخرانی که خطر تبدیل شدن به یک فاجعه تمام عیار را دارد. در لابلای شعارهای میهن پرستانه، مردم اوکراین سعی دارند تجاربی که در زمان بحران سال 2008 در مبارزه برای بقا بدست آورده اند را بیاد بیاورند، که به هر صورت بنظر می رسد خاطره خوشی در مقایسه با مشکلات جدی که در آینده نزدیک با آن روبرو هستند، باشد. در واقع بر طبق نظر بیشتر متخصصین موج جدیدی از بحران در پائیزامسال غیر قابل اجتناب خواهد بود.

یکی از مشکلات، بالا رفتن قیمت سوخت است، در پائیز قیمت می تواند به حد اکثر برسد. در نتیجه، قیمت مواد غذایی بالا میرود، این همراه است با بالا رفتن اجاره ها و مصارف خانگی ( برق، گاز، آب و.....) و طولانی تر شدن حقوق عقب افتاده کارمندان دولتی. با در نظر گرفتن این که اوکراین هنوز بدهی های عقب افتاده گاز خود را نپرداخته و با خراب کردن " تعهدات سوختی" خود با طرف اصلی  گاز و نفتی  خود، روسیه، در شش ماه آینده وضعیت این بخش فقط بد تر خواهد شد، مخصوصأ این که گاز روسیه بر پایه پیش پرداخت عرضه خواهد شد.

پوروشنکو چگونه این مشکل را حل خواهد کرد؟ پاسخ روشن اسن است که او این کار را نخواهد کرد. اولأ او ابزار لازم را در اختیار ندارد. دولت تنها به طور صوری زیر فرمان رئیس جمهور است. بطور کلی کابینه به رهبری نخست وزیر آرسنی یاتسنیوک تقریبأ بطور کامل شامل نمایندگان طرفدار تیموشنکو به همراه متحدین نازی حزب اسووبودا است. و این حقیقت ندارد که پوروشنکو راهی برای توافق با یاتسنیوک پیدا خواهد کرد. در هر حال این رهبر کابینه است که حرف آخر در مورد مسائل مهم اقتصادی را میزند که همین از قدرت پوروشنکو بطور قابل ملاحظه ای کم می کند. او نمی تواند تاثیر مهمی در روندهای اقتصادی داشته باشد و بروشنی بر نامه ای برای مقابله با الیگارشی های محلی، که خود او یکی از آنهاست، و مستلزم بخطر انداختن سرمایه آنها برای نجات کشوراست، ندارد.

دومأ و مهم تر این بنظر می رسد که پوروشنکو هرگز قصد در نظر گرفتن برنامه ای برای مقابله با بحران اقتصادی نداشت، درعوض برنامه اش، انداحتن همه مشکلات کشور به گردن عواقب جنگ و نه خودش و یا تقسیم شدن اوکراین بر طبق "مدیای اروپا"، بلکه، به دشمنان داخلی و خارجی که چهره آنها  بوسیله خشم کور میهن پرستی، توسط رسانه های عمومی شکل می گیرد، است. هم زمان که در حال خراب کردن رابطه اقتصادی با روسیه اند، که در درجه اول به ضرر اقتصاد و منفعت مردم اوکراین است، متحیدن  نازی و نئولیبرال های در قدرت بفکر براه انداختن اعتراضاتی برعلیه " سیاست های توطئه و تحریک کننده" بوسیله مسکوهستند.

در نتیجه، در کوتاه مدت، اوکراین بایک تورم غیر قابل کنترل، انقباض بوجه و بیکار سازی وسیع، پائین آوردن دستمزدها در زیر قیمت مواد ضروری زندگی، و از بین بردن کسبه خرده پا، روبرواست.  آن موقع شما خواهید دید که اوکراین در هایش را نه بروی بهشت واقعی بلکه بروی بهشت فقر باز کرده است. وهر چند که ما آن در ها را باز نکرده باشیم، اما با اقدامات سیاست مداران دست راستی و حامیان آنان به آن طرف پرتاب خواهیم شد: الیگارشی ملیونر و اربابانشان در صندوق بین المللی پول ، آمریکا و اتحادیه اروپا.

بهرحال با در نظر گرفتن تضاد بین رئیس جمهور و کابینه، و فشار اعتراضات عمومی، رهبران جدید کشور بزودی با در گیر شدن به جنگ قدرت بین خود به بحرانی تر شدن وضع اوکراین کمک خواهند کرد. بطوریقین پوروشنکو سعی خواهد کرد که کابینه "خودش" راشکل دهد ولی یاتسنیوک بدون درگیری تسلیم نخواهد شد. این به یک جنگ قدرت در کی یف، که هر طرف با استفاده از کارت "میدان" خواهد پرداخت، که سرانجام به تجمعی از سیاسیون خود خواه و جنایت کاری که حالا و آن موقع به سازمان دادن کشتار در مرکزپایتخت انجامید.

در همین مدت هر ماه کشور فشار روز افزون بحران را احساس خواهد کرد. نتیجه آن این خواهد شد که اتفاقأ همان قشر معروف "متوسطی" که مشتاقانه جنبش میدان را شکل داده بود، اولین قربانی آن خواهد بود. بخاطر بیاورید وقایع دهه 90 را، که اکنون دوباره در ابعاد  بزرگتری در حال وقوعند: هرج و مرج اقتصادی، رونق در جنایات، تجدید توزیع شدید ثروت اجتماعی به سود ثروتمندان. به محض این که داروی شوق شونیسم بی اثر شد، تمام این ها، کشور را سر خورده خواهد کرد. و این ممکن است همان نقطۀ تعیین کننده غلیان شورش اجتماعی باشد.

Sergei Kirichuk

 

http://borotba.org/on_the_road_to_disaster.html

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر