جنگ دیگری در عراق! دقیقاً همان چیزی که ایالات متحده بدان نیاز دارد!

نوشتۀ: ویلیام بوردمان
Write a comment

از نظر نظامی، هر گونه بمباران مجدد عراق به احتمال زیاد بی فایده است. اما از لحاظ روانشناسی، این امکان را ایجاد میکند که کاخ سفید ادعا کند که منفجر کردن و ترکاندن چیزها قطعاً ثابت میکند که رئيس جمهور یک آدم «بسیار قوی» است، در حالی که سناتورهائی مانند لیندزی گراهام و جان مک کین رهبری گروه کُر تشویق این «خداوند جنگ» در کاخ سفید را به عهده گرفته اند و وی را به شلیک بیشتر گلوله تشویق میکنند.

 

 

نوشتۀ ویلیام بوردمان

ترجمۀ بابک پایور

http://www.4thmedia.org/2014/06/another-war-in-iraq-just-what-the-us-needs/

توضیح سایت امید:

هجوم سریع داعش به شهر موصل و تصرف بخشهای وسیعی از عراق و فروپاشی واحدهای ارتش عراق در مقابله با نیروی ناچیز داعش سؤالات بسیاری را برانگیخته است. از جملۀ این سؤالات نقش ایالات متحدۀ آمریکا است. در میان تحلیلگرانی که با دید انتقادی به اوضاع عراق می پردازند، نقش آمریکا در پیدایش داعش تقریبا بدون مناقشه است. آنچه مورد مناقشه است این است که آیا عملیات داعش و متحدین آن با اطلاع و آگاهی آمریکا صورت گرفته است و یا علیرغم تمایل آمریکا و بدون اطلاع دولت آمریکا؟ پرسش در این زمینه به طور مستقیمی پاسخهای متفاوتی در مورد چگونگی دخالتگری آمریکا را نیز با خود به دنبال خواهد داشت. ویلیام بوردمان در شمار تحلیلگرانی است که بر عدم رضایت آمریکا از تحول جاری تأکید دارند و بر همین اساس نیز امکان تهاجم نظامی مجدد به عراق را امکانی واقعی ارزیابی می کنند. مقالۀ بوردمان به سایر وجوه موضوع و نقش تحولات عراق در ژئوپلیتیک متغیر جهانی در لحظۀ کنونی و همچنین به تأثیر وقایع عراق بر تحولات سوریه و آرایش بلوکهای قدرت مختلف منطقه ای و یا ترکیب نیروهای درونی عراق نمی پردازد. با این همه حاوی نکات قابل توجهی برای آشنا شدن با دیدگاههای بخشی از تحلیلگران مخالف جنگ طلبی دولت واشنگتن و آرایش حقوقی و سیاسی درون هیأت حاکمۀ آمریکاست.

 

*********************

وقتی که این نوشته را می خوانید، شاید جنگ اعلان نشده بعدی امریکا در خاک عراق آغاز شده باشد.

جنگ طلبان و نظامیان امپریال شروع کرده اند که بالون های آزمایشی خود را برای تجاوز بعدی آمریکا به هوا بفرستند، همانطور که در 11 ژوئن در وال استریت ژورنال بعد از قصه هایشان، از یک مقام ارشد ایالات متحده نقل قول کردند که «هنوز هیچ تصمیمی گرفته نشده است» (توضیح مترجم: بالون آزمایشی اصطلاحاً به مطالبی در روزنامه ها و مدیا اطلاق میشود که برای امتحان آراء عمومی و بررسی عکس العمل خوانندگان منتشر میشود)

این عبارات به ظاهر اطمینان دهنده از یک مقام ناشناس رسمی دیگر، احتمالاً فقط بدین معنی است که هنوز تصمیم قطعی به استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین، بمب افکن ها و موشک ها برای بمباران عراق اتخاذ نشده است.

از نظر نظامی، هر گونه بمباران مجدد عراق به احتمال زیاد بی فایده است. اما از لحاظ روانشناسی، این امکان را ایجاد میکند که کاخ سفید ادعا کند که منفجر کردن و ترکاندن چیزها قطعاً ثابت میکند که رئيس جمهور یک آدم «بسیار قوی» است، در حالی که سناتورهائی مانند لیندزی گراهام و جان مک کین رهبری گروه کُر تشویق این «خداوند جنگ» در کاخ سفید را به عهده گرفته اند و وی را به شلیک بیشتر گلوله تشویق میکنند.

اما مصرف مقادیر زیادی از مهمات حداقل از نظر معمول اقتصادی بسیار سودبخش است. یعنی به پنتاگون اجازه میدهد که سلاح های کشتار جمعی بیشتری را برای مصرف در افتضاحات بین المللی اش سفارش بدهد. ما از این فیلم های سینمائی قبلاً هم دیده ایم. با توجه به پاسخ مردم آمریکا به برنامه های سال گذشته برای بمباران سوریه، احتمال زیادی هست که این بالون های آزمایشی بر فراز عراق با کله به زمین بیافتند. ارتش عراق که قبلا با خاک یکسان شده است. چرا ایالات متحده باید دوباره درگیر فاجعه ای بشود که دولت بوش با دروغهای مفتصحانه اش در سال 2002 به دنیا تحمیل کرد؟

ارتش و پلیس عراق که توسط آمریکا آموزش دیده اند، حدود 65000 نفر سرباز و پلیس بر روی زمین در شهر موصل دارند. شورشیان در تاریخ 10 ژوئن با نیروئی معادل 3000 نفر حمله کردند. ارتش عراق، پلیس، و شاید 500.000 غیر نظامی همه بدون مقاومت جدی فرار کردند.

آیا بمباران دیوانه وار عراق میتواند جلوی نگرانی دیوانه وار «از دست دادن عراق» را بگیرد؟

با تشکر از کنگره تنبل و به پشت خوابیده و عموم مردم ساکت و مطیع، رئیس جمهور اوباما در حال حاضر تمام قدرت متصور را دارا است که ایالات متحده را برای بار سوم در سه دهه اخیر به یک جنگ تمام عیار در عراق بکشاند.

قضیۀ AUMFرا به یاد دارید؟ AUMF: Authorization to Use Military Forcesکه کنگره اجازه استفاده از نیروی نظامی را در کنار مسئولیتهای قانون اساسی در تاریخ 14 سپتامبر 2001 را مورد تصویب قرار داده است و بدین طریق از اختیارات خود برای اعلان جنگ چشم پوشی کرده و آنرا به کاخ سفید سپرده است.

این عمل خود خنثی سازی، توسط یکی از اعضای مجلس کنگره، باربارا لی از حزب دموکرات مورد مخالف قرار گرفته بود. بخش اصلی لایحه AUMFبیان میکند:

«رئیس جمهور مجاز به استفاده از تمام نیروی لازم و مناسب در برابر کشورها، سازمان ها و یا افرادی است که با برنامۀ تعیین شده اجازه، تعهد و یا کمک به حملات تروریستی که در 2001 سپتامبر 11 رخ داده است را در دستور کار خود دارند، یا به چنین افرادی پناه میدهند. این کار به منظور جلوگیری از هر گونه اعمال آینده تروریستی بین المللی بر علیه ایالات متحده توسط این ملت ها، سازمان ها و یا افراد انجام میگیرد.»

تقریبا 13 سال بعد، نمایندۀ کنگره بارابارا لی تنها عضو کنگره در تاریخ ثبت شده است که با دادن چک سفید به رئيس جمهور برای استفاده از خشونت نظامی علیه تقریبا هر کسی او را انتخاب می کند و به هر دلیلی او انتخاب میکند، مخالف است. سرگیری اخیر حملات هواپیماهای بدون سرنشین در مناطق غیر نظامی پاکستان یکی از تأثیرات آشکاراین قانون است، حتی اگر مردم مناطق قبیله ای پاکستان هیچ ربط و اتصالی به حملات 9/11 نداشته باشند.

دولت ایالات متحده، دولتی است که بر اساسا همین تصویب کنگره در روزهای وحشت انگیز سال 2001 به طور پیوسته و بی وقفه در وضعیت وخیم جنگی قرار دارد. هر چند که آن وحشت جای خود را به ترس مزمن و کمرویی سیاسی داده است، اما تلاش های چند ساله لی برای ملغی کردن AUMFپشتیبانی چندانی را جلب نکرده است.

آیا داعش (ISIS) از نوادگان مستقیم سازمان القاعده هستند؟

دولت اسلامی عراق و سوریه - داعش اکنون عملا کنترل مساحت گسترده ای از عراق و سوریه را در دست دارند، یعنی هدفی که سالها برای آن برنامه ریزی کرده بودند و با برخی حمایت ضمنی دولتهای مرزی ترکیه و سوریه نیز همراه بود.

منطقه تحت کنترل داعش امتدادی در حدود 400 مایل، بین حلب در غرب سوریه و کرکوک در شمال عراق است. این منطقه در حدود 200 مایل از شمال به جنوب گسترده شده است، یعنی از مرز ترکیه به فلوجه و شهرهای جنوب بغداد. این منطقه قسمت مرکزی دره های رودخانه های دجله و فرات را در خود دارد.

داعش به سوی بغداد پیشرفته است، البته با هدفی که هنوز به زبان آورده نشده است. این هنوز روشن نیست که آیا نیروهای داعش، قدرت و یا انگیزۀ حمله به بغداد را دارند یا خیر؟ اما داعش دارای تحرک و امکانات بیشتری در حال حاضر نسبت به گذشته است. حمله آنان به موصل بنا به گزارشها 425 میلیون دلار از بانک های محلی را در اختیار داعش قرار داده است.

نیروهای کرد کنترل کرکوک را در دست گرفته اند، و در پی آن عراقی ها در حال فرار هستند. هم داعش و هم کردها آشکارا علاقمند به ایجاد یک قرار موقت اجرایی هستند که به هر دو طرف اجازه می دهد به ایجاد حالت پایداری برای دولت خود تمرکز کنند. داعش ظاهرا ایجاد یک دولت اسلامی سنی در منطقه تحت کنترلش در حال حاضر را در دستور کار دارد. به نظر می رسد که داعش شجره نامه ای دارد که در حاشیه شامل القاعده هم میشود، اما حمله به آنها توسط موهای آشفتۀ AUMFآمریکائی، بیشتر از بسیاری از افراد دیگر که توسط ما به قتل رسیده اند، مشروعیت رسانه ای دارد.

صدای کوبیدن بر طبل های جنگ از دور در واشنگتن پست به گوش میرسد: «داعش ثروتمندترین گروه تروریستی جهان است» و سی ان ان میگوید: «ما باید نگران باشیم. بهرحال اینها گروهی هستند که حتی توسط القاعده به دلیل شدت خشونتشان اخراج شده اند! رهبران مرموز آن به مراتب فراتر از افراطی های کم رنگ هستند. به نظر می رسد که جلوگیری از تحکیم پایه های ارضی آنها باید در خط مقدم سیاست های مبارزه با تروریسم بین المللی قرار بگیرد.»

مداخله توسط بمباران هوائی در این وضعیت، یعنی تا زمانی که نیروهای مدافع عراق در حال فرار هستند، هیچ کمکی نخواهد کرد. برای هرگونه مداخله در برابر یک نیروی نیمه دولتی روی زمین، یک دولت باید صدها هزار نفر از نیروهای پیاده نظام را تأمین کند، و این رقم بطور قطع بیش از رقمی است که ایالات متحده برای دستیابی به اولین شکست خود در عراق پرداخته است.

اما اگر داعش حتی توسط سخت ترین منتقدان به عنوان یک گروه اسلامی سنی و وحشتناک شناخته میشود، باید کشور شیعۀ دیگری در آن مرزها در برابر تهدید آنها در دروازه های بعدی ایستادگی کند. خوب کدامشان؟ احتمالا هر آنچه عراق که از عراق باقی مانده است. و بعد از آن؟ ایران؟ عربستان سعودی؟ (آه صبر کنید، عربستان که خودش پشتیبان اصلی داعش است. کویت هم همینطور)؟ پس چه کسی باقی میماند؟ مصر با این اوضاعش؟ نمی دانم.

مطمئنا کس دیگری غیر از آمریکا پیدا می شود که بهای حمایت فعالانۀ آمریکا را بپردازد.

 

¾

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر