بازسازی الیگارشی در اوکراین

نوشتۀ: جرمن فارین پالیسی
Write a comment

بیشتر صاحبان الیگارشی های سرمایه در اوکراین سنگر مناسبی در برابر این تجزیه طلبی محسوب می شوند. به این دلیل که منافع عظیمی در تداوم موجودیت و وحدت کشور اوکراین دارند و با پیوستن به روسیه و یا ارتباط نزدیک با آن ممکن است الیگارش های سرمایه ای اوکراین توسط برادران قدرتمندترشان در روسیه بلعیده شوند.


 

جرمن فارین پالیسی

ترجمه: تحریریۀ امید

بالاخره پترو پوروشنکو سلطان شکلات در انتخابات اوکراین به پیروزی رسید. انتخاباتی که در آن حد نصابی برای تعداد شرکت کنندگان معنی نداشت. بر اساس گزارش کنترا مگزین، از آن جا که معلوم بود انتخابات در اوکراین انتخاباتی از نوع مرسوم نخواهد بود قانونی را به تصویب رساندند که بر طبق آن انتخابات بی ارتباط با تعداد شرکت کنندگان معتبر خواهد بود. هر کاندیدا برای شرکت در انتخابات باید 236000 دلار ودیعه می گذاشت و شرکت کمونیست ها در آن ممنوع بود.

پترو پوروشنکو که به دلیل تملکش بر کنسرن های میلیاردی تولید و تجارت شیرینی جات سلطان شکلات نامیده می شود، در انتخابات اوکراین برنده شد.

یولیا تیموشنکو ملکه صنعت و تجارت گاز اوکراین نیز کاندید ریاست جمهوری اوکراین بود. او یکی دیگر از رهبران جنبش دست راستی میدان بود. وی در هنگام تجمع مخالفین یانوکوویچ  در میدان استقلال در زندان بسر می برد.

جنبش دموکراسی خواه اوکراین به اشکال گوناگون از حمایت مالی سیاسی و مدیایی غرب برخوردار بود. ویکتوریا نولاند سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با افتخار اعلام کرد که آمریکا 5 میلیارد دلار برای سازمان دادن جنبش اوکراین طی چند سال گذشته هزینه کرده است. در 13 دسامبر سال 2013 نولاند در شورای تجارت اوکراین شرکت کرد. این اجلاس تداوم  مجموعه جلساتی بود که توسط اکسون موبیل، شورون، مونسانتو، مدیریت سیستم سرمایه گذاری اوکراین، گلوبال لوجیک و کوکا کولا برگزار می گردید. این کمک تنها بخشی از کمک ها و حمایت های دریافتی غرب به رهبران و جنبش میدان است. تعدادی از رهبران و سیاستمداران غرب در جریان تظاهرات میدان شرکت و پشتیبانی خود را از رهبران الیگارش اوکراین اعلام نمودند. کلیچکو شهردار "انتخابی" کی یف و فرد نزدیک به پوروشنکو قهرمان بوکس آلمان و جهان و یکی از رهبران و سازمان دهندگان جنبش میدان بود. او و حزبش اودار(ضربه) حمایت های لجستیکی از EVP(حزب خلق اروپا، ائتلاف احزاب دمکرات مسیحی در اروپا) و بنیاد کنراد آدناور (متعلق به حزب خانم مرکل) دریافت می نمودند و روزنامه بیلد در آلمان به او یک ستون دائمی اختصاص داده بود.

مقاله ای که در زیر مطالعه می کنید ترجمه ی آزاد بخش هایی از سه مقاله است که در سایت جرمن فارین پالیسی منتشر شده است. این مقاله بعد از سرنگونی یانوکوویچ  و قبل از انتخابات اوکراین و پیش حمله همه جانبه ارتش به شرق اوکراین نوشته شده است اما حاوی اطلاعاتی درباره ساختار الیگارشی سرمایه در اوکراین، نقش الیگارش ها در جنبش میدان و عملیاتشان برای در هم شکستن جنبش نوپای شرق اوکراین است.

بازسازی الیگارشی در اوکراین(1)

رژیم کودتاگر اوکراین که مورد حمایت برلین است، همکاری هایش را با الیگارش های سرمایه داری حاکم گسترش می دهد. دو تن از این الیگارش ها به عنوان فرماندارِ مهمترین مناطق دونتسک و دنیپروپتروسک منصوب شده اند. سومی که قبلا حامی ویکتور یانوکوویچ  محسوب می شد، اکنون در صف رژیم علیه نیروهای طرفدار روسیه قرار گرفته است.......

دوستان الیگارش

پترو پوروشنکو که به دلیل تملکش بر کنسرن های میلیاردی تولید و تجارت شیرینی جات سلطان شکلات نامیده می شود، به طور آشکار در کنار ویتالی کلیچکو قهرمان بکس جهان و از رهبران جنبش میدان قرار دارد. مدیای تحت تملک یکی دیگر از اعضای الیگارشی اوکراین ویکتور پینچوک  -که او نیز از کلیچکو حمایت می نمود-  گزارش های تظاهرات در میدان را با سمپاتی انگراندیسمان و به سرتاسر جهان مخابره می کردند. ویکتور پینچوک مالک کارخانجاتی است که خطوط لوله نفت و گاز را تولید می کند. علاوه بر آن او صاحب شبکه های تلویزیونی و مدیایی متعدد است. کلیچکو بوکسر سرشناس و از رهبران جنبش "میدان"در عین حال تایید می کرد که با الیگارش ها و صاحبان کنسرن ها ی دیگر در اوکراین نیز در تماس است.

آرسنی یاتسنیوک نخست وزیر فعلی اوکراین به حزب یولیا تیموشنکو وابسته است. تیموشنکو خود عضوی از الیگارشی حاکم و از سرمایه دارن بزرگ اوکراین است. در همین حال رژیم برآمده از جنبش میدان برای کامل نمودن شبکه قدرت و تجدید سازمان بورژوازی اوکراین، تلاش جدیدی را برای کشاندن الیگارش های دیگر به درون دولت آغاز نموده است. از مطرح ترین این الیگارش ها می توان به "سرگی تاروتا" و "ایهور کولومویسکی" اشاره کرد.

وحدت اوکراین

پس زمینه این است که بخش بزرگی از مردم روس زبان اوکراین رژیم برآمده از جنبش میدان را قبول ندارند. و همین مسئله منجر به واهمه حاکمین فعلی کی یف نسبت به تکرار واقعه کریمه و تجزیه بیشتر اوکراین در منطقه روس زبان شده است.

بیشتر صاحبان الیگارشی های سرمایه در اوکراین سنگر مناسبی در برابر این تجزیه طلبی محسوب می شوند. به این دلیل که منافع عظیمی در تداوم موجودیت و وحدت کشور اوکراین دارند و با پیوستن به روسیه و یا ارتباط نزدیک با آن ممکن است الیگارش های سرمایه ای اوکراین توسط برادران قدرتمندترشان در روسیه بلعیده شوند.

به همین دلیل است که "تاروتا"، غول فولاد اوکراین هم اکنون به فرمانداری منطقه دونتسک منصوب شده است. جایی که دولت کی یف آن را کانون مهم تجزیه طلبی می داند. تاروتا بلافاصله همچون یک صاحب خانه اظهار داشت:

"مردم عزیز! من به عنوان رییس استان دونتسک و یک روس زبان که خون اوکراینی در رگ هایش جاری است همه کسانی را که اوکراین و آینده ی آن برایشان مهم است فرامی خوانم که تمام نیرویشان را برای وحدت ملی اوکراین به کار بگیرند."

"رینات آخمتوف" نیز همین سخنان را بیان داشت. او یکی از وفاداران به ویکتور یانوکوویچ  بود که در عین حال همواره از نفوذ قوی روسیه هراس داشت. به همین دلیل هم اتحادیه اروپا  در مدت اخیر تحریمی علیه او اعمال نکرد. زیرا که وی به عنوان یک کلان سرمایه دار و محافظ کشور اوکراین برای غرب قابل استفاده است.

با ابزارهای مشکوک

انتصاب "ایهور کولومویسکی" به فرمانداری "دنیپروپترووسک" به طور ویژه مورد توجه قرار گرفته است. این انتصاب نیز از همان انگیزه ای برخوردار است که انتصاب "تاروتا": منافع اقتصادی کولومویسکی در عدم نزدیکی اوکراین به روسیه و همچنین خروج اوکراین از حیطه نفوذ الیگارش های روسی قرار دارد. باید اضافه کرد که کولومویسکی  یکی از ثروتمندترین افراد اوکراین با دوست پیشینش یانوکوویچ  درگیر شد و ناچار محل زندگی اش را به سویس انتقال داد. جایی که او از آن برای اعمال فشار غرب به دولت پیشین اوکراین استفاده می نمود.

البته این کار وی باعث افزایش محبوبیتش در اوکراین نشد. زیرا یک پنجم کل جریان پرداخت ها در کشور از طریق بانک های او صورت می گیرد. او فردی است که هنگامی که در اوکراین رژیمی پروغرب حاکم بود (2008 تا 2009)، با توسل به ابزارهای مشکوک بزرگترین تصفیه خانه اوکراین را تحت کنترل خود رآورد.

با وجود این وی بعد از پیروزی یانوکوویچ  در انتخابات 2010 نیز توانست با حکومت وی در ارتباط نزدیکی قرار گیرد. انتصاب او به فرمانداری دنیپروپترووسک در حال حاضر، قدم دیگری است برای ترمیم و بازسازی محافل قدرت.......

.....

بازسازی الیگارشی در اوکراین(2)

برلین- کی یف

دولت آلمان به منظور تثبیت رژیم برآمده از جنبش میدان به گسترش تماس هایش با الیگارش های اوکراین می پردازد. در سه شنبه گذشته (13 مه 2014) والتر اشتاین مایر وزیر امور خارجه آلمان برای دومین بار در مدتی کوتاه با مولتی میلیاردر معروف "رینات آخمتوف" ملاقات نمود. هدف از این دیدار غلبه بر مخالفین حکومت کی یف در شرق اوکراین و به دست گرفتن مجدد کنترل منطقه صنعتی دنباس است.

در ارتباط با این هدف "ایهور کولومویسکی" نقش مهمی را بازی می کند. او  با بانک خصوصی اش که بزرگترین بانک کشور است و همچنین با "پرایوت گروپ" با نفوذترین فرد اوکراین به شمار می رود. وی که به پرخاشگری و خشونت معروف است، در ماه مارس توسط رژیم کودتای برآمده از جنبش میدان به استانداری "دنیپروپترووسک" منصوب شد. کولومویسکی از شبه نظامیانی (میلیس) حمایت می کند که در شرقی ترین نقاط اوکراین علیه مخالفین حکومت می جنگند. ازجمله این شبه نظامیان دستجات آزاد Freikorps هستند که توسط گروه فاشیستی "بخش راست Right Sector" بنیان گذاشته شده است. تلاش برلین و واشینگتن برای مرتبط کردن اوکراین با غرب نه تنها به تثبیت الیگارش های مورد نفرت در کشور بلکه همچنین به تقویت باندهای شبه نظامی دستجات آزاد و شروع یک جنگ داخلی می انجامد.

خشونت به منزله تجارت

"ایهور کولومویسکی" بر اساس حدسیات به عنوان دومین یا سومین ثروتمند اوکراین شناخته می شود. مرکز ثقل و محور امپراطوری کنسرن های او مقر اصلی "پرایوت بانک" در دنیپروپنرووسک است. او این مرکز را به همراه همکار میلیاردرش "هنادیج بوهلویابوف" کنترل می کند. "پرایوت گروپ" حول این مرکز سازمان یافته است. "پرایوت گروپ" دومین مجتمع شرکتی بزرگ کشور است، که کولومویسکی با آن در زمینه نفت، انرژی، معدن و همچنین در بخش مدیا فعال است. او همین طور نفوذ گسترده ای بر "اوکرنافتا"، بزرگترین تولید کننده نفت و گاز کشور دارد. کولومویسکی در اوکراین و در میان محافل اقتصادی حتی در خارج کشور و در مقایسه با الیگارش های دیگر به خاطر وحشیگری و خشونتش معروف است. وی همچنین دارای چند پرونده قضایی است. کارشناسان گزارش داده اند که وی حتی پرونده هایی در ارتباط با دستور قتل دارد. درست در 2 مارس دولت برآمده از جنبش میدان کولومویسکی را به سمت فرمانداری ناحیه "ابلاستدنی پروپترووسکی" منصوب کرد. از دید   کی یف  "دنیپروپترووسکی" به عنوان نقطه ای استراتژیک علیه تظاهرات کنندگان ضد رژیم در شرق اوکراین حائز اهمیت بسیار است. کولومویسکی فرد قابل اعتماد کی یف برای ایمن کردن  دنیپروپترووسکی  و سازمان دهی پیشروی به سمت شرق است. زیرا فعالیت تجاری اش کمتر از دیگر الیگارش ها با روسیه در آمیخته و منافعش آشکارا به موجودیت دولت اوکراین پیوند خورده است.....

....

جایزه برای دستگیری

کولومویسکی قبل از همه جنگ نامنظم را علیه مبارزین ضد رژیم شروع نمود. او در اواسط آوریل برای سر "خرابکاران روسی" جایزه تعیین کرد. برای دستگیری هر "خرابکار" 10000 دلار. برای گرفتن اسلحه یک "خرابکار" 1000 دلار. برای  گرفتن تیربار سنگین 1500 دلار و برای یک نارنجک انداز 2000 دلار جایزه از سوی کولومویسکی تعیین شد. وی به اعضای گارد ملی تاسیس شده در اواسط آوریل که در حمله به تظاهرات کنندگان در ماریوپل سه تن را به قتل رسانده بودند، 45000  دلار پرداخت نمود. این میلیس وفادار اجازه دارد از ماشین های حمل پول متعلق به پرایوت بانک کولومویسکی به عنوان خودروی زرهی استفاده کنند. [توضیح مترجم: این موضوع مربوط به قبل از اعزام تانک ها و سلاح های سنگین از سوی غرب به اوکراین است. فیلم انتقال صدها تانک با قطار به اوکراین و توضیح یکی از آگاهان در این مورد در یوتیوب موجود است]. در برابر این اعمال از طرف مبارزین در شرق اوکراین مقابله به مثل صورت گرفت. بنابراین پرایوت بانک ناچار شد که شعبه هایش را در لوگانسک و دونتسک به مدت ده روز تعطیل کند. پیش از آن در مدت کوتاهی به 24 شعبه  و 34 اتومات دریافت پول و 11 ماشین انتقال پول مؤسسات اعتباری حمله صورت گرفته بود.

جنگجویان

نقش کولومویسکی بسیار فراتر از حمایت های شخصی است. درحالی که برلین رسما وانمود می کند که خواهان خلع سلاح واحدهای شبه نظامی همه طرف های درگیر است، ولی مدافع جنگجویان الیگارشِ دنیپروپترووسک است به طوری که تعیین جایزه برای دستگیری مبارزین شرق اوکراین از سوی کولومویسکی در ماه آوریل با هیچ اعتراضی  از سوی دولت آلمان مواجه نشد.

در 13 آوریل وزیر کشور "آرسن آوانوف" در کی یف حکمی را مقرر نمود که مطابق آن شبه نظامیان سازمان دهی شده توسط الیگارش ها از موقعیتی قانونی برخودار خواهند بود. مدت کوتاهی پس از آن کولومویسکی واحد ویژه ای به نام دنیپرو را راه اندازی نمود. این واحد احتمالا شامل حدود 1000 شبه نظامی است که آموزشی کوتاهی در رابطه با استفاده از سلاح گرم، کمک های اولیه و مسائل قانونی خواهند دید. در هرسه روز 60 جنگجو آموزش می بینند و جذب واحد های ویژه  کولومویسکی می شوند. در لیست تقاضاها عددی 5 رقمی جلب نظر می کند. دنیپرو ظاهرا اولین عملیات را به انجام رسانده است. گزارش شده است که دو شبه نظامی در ماریوپول کشته شده اند، جایی که در جمعه گذشته (9 مه 2014) کشتاری از مخالفین صورت گرفت. همچنین این واحدها وظیفه داشتند تا مانع انجام انتخابات برای تجزیه شرق اوکراین شوند. براین اساس در کراسنوارمیسک دو تن از مخالفین رژیم کشته و تعدادی دیگر زخمی شدند

دستجات آزاد و فاشیست ها

دنیپرو تنها واحد میلیس در دنیپروپترووسک نیست. "دمیترو یاروش" رهبر گروه فاشیستی"بخش راست" که در جریان وقایع میدان مورد تشویق آلمان قرار می گرفت، در 24 آوریل اطلاع داد که سازمانش مرکز فرماندهی خود را به دنیپروپترووسک منتقل می کند. زیرا از آن جا،  بهتر می توان به سوی "دنباس" پیشروی کرد. یاروش ایجاد دستجات آزاد با نام دونباس را اعلام نمود. بنابر گزارشات موثق وی پایگاهش را در شرقی ترین نقطه ناحیه دنیپروپترووسک ایجاد کرده و از آن جا به مخالفین رژیم در مناطق مرزی دونتسک و لوگانسک حمله می کند. براساس گزارش های مدیای اوکراین دستجات آزاد 800 جنگجو دارد که توسط فرماندار کولومویسکی حمایت می شوند. این تحولات با تایید ضمنی دولت آلمان صورت می گیرد. این که برلین از رژیم حاکم بر کی یف خواسته باشد که به فرماندارش کولومویسکی تذکر دهد یا در صورت لزوم او را خلع نماید، اطلاعی در دست نیست....

.....

مدیای آلمانی درباره همکاری سیاست خارجی برلین با قوی ترین الیگارش های اوکراین گزارش می دهند. والتر اشتاین مایر (SPD)  با „رینات آخمتوف“ مولتی میلیاردر اوکراینی برای دومین بار ملاقات کرد. آخمتوف  مالک بخش عظیمی از صنایع در استان دنباس در شرق اوکراین است. پس از این دیدارها و در روزهای گذشته آخمتوف  موفق شد به کمک میلیس به کار گمارده شده ی کارخانجات مجددا کنترل کارگاه های عظیم خود در شهر ماریوپول را به دست آورد. در ماریوپول نیروهای وفادار به رژیم اوکراین تعداد زیادی از مخالفین رژیم را که از ماه آوریل علیه رژیم کی یف اعتراض می کنند به قتل رساندند. به دنبال آن ناآرامی های جدیدی رخ داد. بنابر گزارشات، آخمتوف  می خواهد این روش را در شهرهای دیگر شرق اوکراین نیز به کار برد. این الیگارش به خاطر منافع اقتصادی اش اکنون به مقاومت دولت اوکراین وابسته است. برلین و اتحادیه  اروپا قبل از شروع جنگ قدرت در اوکراین در نوامبر گذشته تلاش نمودند تا آخمتوف  را از وابستگی اقتصادی اش به روسیه جدا کنند. این تلاش در نهایت با موفقیت همراه بود. و تعدادی دیگر از الیگارش های مورد نفرت مردم برای تحکیم دولت غرب گرای اوکراین به همکاری با برلین روی آوردند.[مترجم: البته باید توجه داشت که رشد جنبش در شرق اوکراین در بعضی نقاط به تصرف کارخانجات توسط کارگران انجامید و همین امر لزوم همکاری الیگارش هایی همچون آخمتوف  با دولت کی یف را برای حفاظت از منافعش بیشتر کرد. همکاری الیگارش های اوکراین با رژیم بر آمده از جنبش میدان و پیوستن کسانی مثل آخمتوف  به این رژیم برای سرکوب جنبش در شرق اوکراین، گرایش رادیکال طبقاتی را در این ناحیه شدت بخشیده است. (بوروتبا: شانسی برای سوسیالیسم در شرق اوکراین )]

بازسازی الیگارشی در اوکراین(3)

الیگارش شماره 1

همه کارشناسان مسائل اوکراین توافق دارند که رینات آخمتوف  ثروتمندترین و قدرتمند ترین الیگارش اوکراین است. هسته امپراطوری کنسرن هایش  "System Capital Management"  است. (SCM) این شرکت عظیم ترین شرکت کشور است. آخمتوف  از طریق هولدینگ  MetInvest، که تقریبا سه چهارم آن به  SCM  تعلق دارد حدود 40 درصد کل تولید فولاد اوکراین را کنترل می کند. او همچنین از طریق  DTEK (کمپانی انرژی و سوخت دنباس) که آن هم متعلق به  SCM است، نیمی از تولید ذغال سنگ و حدود 30 درصد تولید برق را در دست دارد. او مثل بقیه الیگارش های اوکراین مالک کانال های تلویزیونی و نشریات متعدد است. در کارگاه ها یش 300 هزار نفر مشغول کارند. صرف نظر از تمام این ها موقعیت برتری است که او در اوکراین دارد. در ماریوپل در کنار دریای سیاه، فولاد  ایلیچ (Ilitsch Stahl)  و کارخانه تولید آهن آیزنورک (Eisenwerk)، همچنین کارخانه فولاد آسواشتال (Asowstal) دو فابریک غول پیکری که به تنهایی 46000 نفر کارگر را در خود جا داده است. کل ماریوپل حدود 500000 سکنه دارد. نفوذ سیاسی آخمتوف  نیز به همان اندازه قوی است.

پرو روسی نیست

آخمتوف  همواره روابط نزدیکی با یانوکوویچ  رییس جمهور برکنار شده اوکراین داشت. او قدرت اقتصادی اش را در دونتسک و بیشتر در دورانی که یانوکوویچ  فرماندار ناحیه دونتسک بود (2002-1997) و در دوران وزارت یانوکوویچ  (2005-2002) به دست آورد. اما او هیچگاه پرو روسی به معنای تلاش برای برقراری پیوند نزدیک تر اوکراین و روسیه نبوده است. این امر بدین دلیل بود که او نیز همچون مابقی صاحبان صنعت در اوکراین، از قدرت به مراتب بیشتر الیگارش های روس وحشت داشت و به خاطر محافظت از موقعیت اقتصادی اش یک استقلال اطمینان بخش را برای اوکراین در نظر داشت. او چند سال پیش حتی وارد ریسک یک درگیری آشکار با شرکت های روسی شد. یک گروه سرمایه گذاری روس در سال 2009 موفق شد که اکثریت واحدهای صنعتی دنباس (ISD) یکی از بزرگترین کنسرن های کشور را به دست آورد. در سال 2010 "فولاد ایلیچ"  (Ilitsch Stahl) و "آیزن ورک و ساپوریش شتال" (Wisenwerk&Saporischstal) دومین و چهارمین کارخانجات فولاد کشور به تملک روس ها درآمد. آخمتوف  موفق به نقض اعتبار اولین مورد شد و بدین ترتیب تملک آن را مجددا به دست آورد. ...[با وجود این] وی تاکنون تلاش نموده است تا مانع وخیم شدن درگیری با مسکو شود. زیرا کارخانجاتش انرژی بر هستند. نیاز کارخانجات صنعتی اش به گاز تا 6 میلیاد متر مکعب در سال تخمین زده می شود.

رفع وابستگی

برلین و بروکسل قبل از وخیم شدن جنگ قدرت در اوکراین، تلاش نمودند تا وابستگی آخمتوف  را به گاز روسیه و در نتیجه وابستگی اش به مسکو را کاهش دهند. تا اتصال اوکراین به سیستم هژمونیک اروپایی- آلمانی را تسهیل کنند. دولت آلمان تحت نام حفاظت از محیط زیست به دولت کی یف کمک کرد که بهره وری از انرژی را افزایش دهد. در عمل این روش با موفقیت همراه بود. به طوری که مصرف گاز صنایع فولاد اوکراین از سال 2005 تا 2012  تقریبا نصف شد. به عنوان اولین تلاش نیز در پایان سال 2012 و سپس در سال 2013 انتقال گاز از غرب به اوکراین به خصوص از طریق RWE رو به افزایش گذاشت.

در موقعیتی دشوار

هنگامی که تهدید موقعیت آخمتوف  شروع شد، نقاط تماس برای غرب از زوایای گوناگون وجود داشت. آخمتوف  ابتدا با سقوط یانوکوویچ  مهمترین حافظ منافعش را در سیاست ملی از دست داد. جنبش در شرق اوکراین در اشکال گوناگونش، فدرالیسم، تجزیه طلبی یا حتی الحاق به روسیه به دنبال رفراندوم در دنباس به عنوان جنبشی قابل اتکا معرفی شد. از آن جا که امپراطوری صنعتی آخمتوف  به استقلال اوکراین از روسیه متکی است، او علاقه ای به تجزیه طلبی ندارد و بنابر این اساسا متحد برلین و بروکسل علیه جدایی طلبان شرق اوکراین محسوب می گردد. او از ابزارهای قدرت زیادی برخوردار است. یکی از کارگران شرکت های آخمتوف  می گوید، "اگر کسی در تجمعی شرکت کند از معادن آخمتوف  اخراج می گردد." با وجود این آخمتوف  در فضای بسیار ملتهب کنونی با احتیاط عمل می کند. وضعیت وی بهتر نمی شود اگر رقیب میلیاردرش ایهور کولومویسکی در دنیپروپترووسک به کمک شبه نظامیان مسلحش منطقه تحت نفوذ او را به شدت قطبی کند.

دوستی-جوانی

فرانک والتر اشتاین مایر وزیر امو خارجه آلمان در این شرایط در روز سه شنبه با آخمتوف  برای دومین بار دیدار کرد. درست پس از اولین دیدار در 22 مارس، لحن مدیای آلمان نسبت به این الیگارش به طور واضحی تغییر کرد. در حالی که در سال گذشته گزارش می شد که "آخمتوف  در راس جنایتکاران سازمان یافته قرار دارد"، اکنون گفته می شود که : "با چهره ای جوان و موهایی خاکستری در کت و شلوار آبی رنگش متین می نماید...." او وزیر امور خارجه، اشتاین مایر را "با لبخند" پذیرفت. پس از ملاقات در روز سه شنبه، آخمتوف  در رابطه با گام های مطلوب برای ثبات اوکراین "کنکرت تر" شده است. موافقت خود با انتخابات ریاست جمهوری در ده روز بعد را ابراز کرده و ناآرامی های شرق اوکراین را قابل کنترل توصیف نموده است.

میلیس کارخانه

آخمتوف  نیز واقعا اقدام به مسدود نمودن راه اعتراضات در شرق اوکراین نمود. از زمانی نسبتا طولانی شنیده می شود که او هواداران میانه روی نوعی از فدرالیسم در اوکراین را تامین مالی می کند و بدین ترتیب تلاش می نماید تا ناآرامی ها را از کانال های قابل کنترل مهار کند. همچنین طبق گزارشات، او آشکارا علیه تجاوزگری شبه نظامیان و گارد ملی علیه مخالفین در شرق اوکراین اعتراض می کند. و همزمان ایجاد یک میلیس کارخانه از میان کارکنان شرکت هایش را آغاز نموده است تا آرامش و نظم را دوباره برقرار سازد. یکی از آزمون ها در روزهای گذشته در ماریوپل شروع شد، جایی که در روز جمعه تعداد زیادی توسط وفاداران به رژیم فعلی اوکراین به ضرب گلوله کشته شدند. از چند روز پیش کارگران آخمتوف  به همراه پلیس در ماریوپل کشیک می دهند. آخمتوف  بیان داشت که "بعد از دو روز غارت به پایان رسید و هیچ مسلحی در شهر باقی نماند".  دیکتاتور ایلیچ اشتال و آیزنورک ادامه می دهد که "موقعیت به طور قابل توجهی آرام شده است". وی می خواهد مدل میلیس کارخانه را نیز در سایر نقاط کارگاهی یعنی در قسمت وسیعی از شرق اوکراین برقرار نماید.

این که برلین و غرب قادر شوند تا اوکراین شرقی را زیر آتش دوگانه باندهای نظامی تحت حمایت کولومویسکی و میلیس کارخانه آخمتوف  به کنترل درآورند، تا به حال قابل پیش بینی نیست.  اما این که الیگارش های قوی اوکراین می خواهند نفوذشان را بر دولت پروغرب اوکراین تضمین کنند قابل درک است.

منابع:

Die Restauration der Oligarchen

Die Restauration der Oligarchen (II)

Die Restauration der Oligarchen (III)

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر