خطاب و هشداربه کلیه احزاب ، سازمانها و نهادهای مترقی، چپ و ضد امپریالیستی!
خطاب و هشدار به خانواده جانفشانان و جانباختگان زندانهای رژیم جمهوری اسلامی و رژیم شاه!
خطاب و هشدار به زندانیان سیاسی و جان بدر بردگان از کشتارهای دهه شصت!
خطاب و هشداربه انسانهای آگاه و مبارز!
شرایط بغرنج سیاسی و اجتماعی ایران، محتمل بودن برآمدهای توده ای علیه رژیم جمهوری اسلامی و طبقات حاکم، بازتاب خود را در تحرکات بیشتر، ملموس تر و مشخصتر جناح های مختلف بورژوازی، برای پیشبرد سیاستهای خود نشان می دهد. از سویی رژیم با تمام جناح هایش، دست و پا زنان می کوشد تا با موج سرکوب مردم و اعدام زندانیان سیاسی، سیاست وحشتناک اقتصادی و ایجاد فضای رعب و وحشت بر امواج مبارزه طبقاتی کارگران و زحمتکشان فایق آید و از سوی دیگر، تمامی جناحهای از قدرت رانده شده سرمایه داری، از سلطنت طلبان گرفته تا رانده شدگان از دستگاه قدرت رژیم جمهوری اسلامی می کوشند از هم اکنون هر صدای اعتراض و جنبش مستقل طبقات فرودست را در درون خود مضمحل سازند و خود را به عنوان «تنها راه نجات ایران» به توده های مردم ایران عرضه کنند.
بخش لاینفکی از این سیاست، خاموش سازی سنگرهای مبارزه فرزندان کارگران و زحمتکشان در همه عرصه هاست. یکی ازعرصه هایی که به همت زندانیان سیاسی جان بدر برده، فعالین چپ و روشنفکران انقلابی موفق شده صدای اعتراض و خواسته های سرکوب شدگان و فرودستان را به گوش برساند، مسئله زندانیان سیاسی و مبارزه مستقل برای رهایی همه زندانیان سیاسی ودفاع از آزادی بیان و عقیده است.
در پی خالی کردن عرصه مبارزه از مدافعین واقعی مبارزات بر حق مردم، اینک ماههاست با برنامه ای حساب شده و سیستماتیک به هتک حرمت، افترازنی و پخش اطلاعات دروغین درباره زندانیان سیاسی مبارز، گفتگوهای زندان و یا هر تشکلی که صدای زندانیان سیاسی چپ، رادیکال و مستقل را بازتاب می دهد، پرداخته اند. از آن فراتر، چهره های شناخته شده مخالف رژیم جمهوری اسلامی را که به سیاست های آنان انتقاد دارند، به منفورترین شکل به همسویی با رژیم جمهوری اسلامی متهم می سازند. آنان کوشیده اند و می کوشند تا این سنگر مبارزه را به بخشی از تیول آلترناتیوهای ساختگی سرمایه داران و طبقات فرادست تبدیل سازند.
خوشبختانه با مقاومت درخشان و افشاگریهای رفقا و همبندیان جان بدر برده از کشتارها، سیاست ها و سرمایه گذاری عظیم بورژوازی محلی و جهانی برای «آلترناتیوسازی» در این عرصه، با شکست روبرو شده است و اینک در سطح دیگری از دریدگی ودریوزگی، زیر پا گذاشتن حداقل پرنسیپهای مبارزه سیاسی را علیه دگراندیشان، بخصوص زندانیان سیاسی مقاوم و سرموضعی تجربه می کنیم.
به همین دلیل، جو شانتاژ و ترور شخصیت زندانیان سیاسی مبارز و جان بدر برده از کشتارهای رژیم جمهوری اسلامی شدتی بیش از پیش یافته است. تلاش وقیحانه ای برای وارد شدن به حریم زندگی خصوصی انسانها، دروغ پراکنی، پرونده سازی و لو دادن آنان، از کانال های مختلف تاکنون دنبال شده است که هدف این اقدامات ترور شخصیتی و نهایتا ترور فیزیکی زندانیان سیاسی مبارز در داخل و خارج از کشور می باشد. این پرونده سازی شامل لو دادن وضعیت پرونده و فعالیتها، دروغ پردازی درباره سابقه مبارزین و نیز کشیدن کروکی و وصل کردن اسامی مستعار و اصلی زندانیان سیاسی و... می باشد.
برای نمونه، اخیرا، یکی از سخنگویان ایران تریبونال که درحقیقت یکی از کارگزاران سیاستهای یاد شده میباشد با لو دادن اطلاعات پرونده زندانیان سیاسی، نام بردن و علنی کردن اسامی دو تن از عناصر مبارز زمان شاه، دروغ پراکنی درباره چند زندانی سیاسی مبارز و نیز نام بردن و علنی ساختن مشخصات خانوادگی و محل اقامت تنی چند از فعالین گفتگوهای زندان، اقدام به چنین عمل پلیسی ای نموده است.
ما ضمن محکوم کردن شیوه پلیسی این سخنگوی ایران تریبونال هشدار می دهیم که مسئولیت پیامدهای ناشی از این عمل نه تنها بر عهده این فرد، بلکه بر عهده تمام کسانی است که به هر شکل با او همکاری، همراهی و همیاری می کنند. ما زندانیان سیاسی سابق بر این اعتقادیم که حرمت انسانی، هویت حقوقی و آزادی عقیده و بیان جزء لاینفک جامعه ایست که ما بر آن باور داریم.
گفتگوهای زندان
24.10.2012
برگرفته از سایت گفتگوهای زندان