بازگشت کودتا ها به آمریکای لاتین

نوشتۀ: گابریل روسمن
Write a comment

بر کناری لوگو مخصوصأ به این خاطرمورد توجه است که آخرین اقدام از سری اعمالی است که بر علیه دولت های مترقی پوپولیست منتخب مردم در آمریکای لاتین انجام شده است. در سال 2009 در یک کودتا بر علیه دولت دمکراتیک انتخابی رئیس جمهور مانوئل زلایا که سطح حد اقل دستمزد را در سراسر کشور بر خلاف مخالفت صاحبان سرمایه افزایش داده بود، وی را با تهدید اسلحه بر کنار کردند. در سال 2010 رئیس جمهور اکوادور رافائل کوریا در یک کودتای نافرجام افسران شورشی پلیس با گاز اشک آورمورد حمله قرار گرفته و گروگان گرفته شد. کودتائی که با تیراندازی و نبرد مسلحانه به پایان رسید.

 

توضیح امید:

مدت زمان کوتاهی پیش از آغاز جنبش سبز در ایران، در هندوراس کودتائی دست راستی به وقوع پیوست. روزنامه اعتماد ملی، ارگان جریان کروبی، از جمله روزنامه هایی بود که در استقبال از این کودتا مطالب متعددی منتشر نمود. کودتای هندوراس و جنبش سبز و تحولات در لیبی و سوریه و کودتای پارلمانی پاراگوئه  تنها در ظاهر ممکن است بیربط با یکدیگر به نظر برسند. در واقع اما روندی جهانی را به نمایش می گذارند. نویسنده مقاله حاضر بر این نظر است که دوران تحولات دمکراتیک در آمریکای لاتین به پایان می رسد.

********************

 

کنگره پاراگوئه در 22 جون فرناندو لوگو را برکنار کرد، کسی که در سال 2008 بعنوان یک شخص مترقی به ریاست جمهوری رسیده بود. هر چند که این کار مغایر قانون نبود اما برکناری لوگو اساس دمکراسی را در پارا گوئه مورد تهدید قرارداده است. این آخرین حمله از سلسله حملات نگران کننده بر علیه دولت های مترقی آمریکای جنوبی و تآکیدی است بر آسیب پذیری و نهادهای دمکراتیک در حال شکل گیری در این منطقه و کل روند  دمکرا تیزه  شدن را در منطقه به زیر سوال میبرد.

پیروزی لوگو در کمپین انتخاباتی یک واقعه تاریخی بود. این پیروزی به سیطره بیش از 60 ساله حزب کلورادو پایان داد. این اتحاد دست راستی، شامل زمین داران و الیت نظامیان، سیطره خود را بر پاراگوئه با توسل به زور و خشونت و از طریق یک دولت کاملأ بورکراتیک ایجاد شده توسط دیکتاتور آلفردو استروسنر، حکمران قدرت مند عضو کلورادو در سالهای 1954 تا 1989، حفظ کرده بود. حزبی که مشروعیت خود را بتدریج با مصادره زمین ها و فساد مقامات بلند پایه از دست داده بود. این حزب همچنین در ترور های سیاسی نیز دست داشت که معروفترین نمونه آن ترور معاون رئیس جمهور لوئیس ماریا آرگانا در سال 1999 بود که پس از آن رئیس جمهور رائول کوباس نیز مجبور به استعفا شد و از کشور گریخت.

لوگو، شخصی مترقی که رفورم های اجتماعی متعددی را انجام داده است، در پاراگوئه وسیعا به عنوان "اسقف فقرا" شناخته شده بود. او متعهد شده بود که با فساد مقابله کند و از فقر بکاهد و اصلاحات ارضی را به تصویب برساند، جائی که 38 % مردم در فقر و تنها 2 درصد جمعیت 75 % زمین های حاصل خیز را در اختیار داشتند. لوگو در انتخابات 2008 با بدست آوردن 41% آرا قادر شد با اختلاف 10% آرا در مقابل کاندید حزب کلورادو پیروز شود. اما علی رغم این پیروزی انتخاباتی، قوه مقننه محافظه کار و ائتلاف شکننده احزاب راست میانه رو که به طور سیستماتیک در به قدرت رسیدن او کمک کرده بودند، تبدیل به مانعی بر سر راه تلاش او برای رفورم های اجتماعی شدند.

برکناری

لوگو پس از به قتل رسیدن 17 نفر در درگیری بین دهقانان بی زمین با پلیس در اعتراض به نابرابری در توزیع زمینها به "سوء استفاده" از مقام خود متهم شد. بهرصورت ،این شکل ظاهری قانونی، این حقیقت را پنهان می کند که برکناری لوگو عملی با انگیزه های سیاسی و آرزوی دیرینه کسانی بود که مخالف اصلاحات دمکراتیک وی بودند.

یک سند رو شده دیپلماتیک آمریکائی از سال 2009 "هدف مشترک" ژنرال لینو اویدو و رئیس جمهور قبلی نیکانور فورتوس -که هر دو عضو حزب کلورادو هستند- را نشان می دهد که مبنی بر: "تغییر معادله سیاسی فعلی با شکستن بی تصمیمی در کنگره و برکنار کردن لوگو و اعاده مجدد قدرت خویش" بود.  این مدرک که مهر" سری" بر خود دارد این جمله پیشگویانه را در بر دارد که: "سناریوی دلخواه اویدو برکناری قانونی لوگو است، حتی اگر دلایل آن ساختگی باشد."

کشور های آمریکای جنوبی از همه جناحهای سیاسی فورا برکناری ناگهانی لوگو را محکوم کردند (به او کمتر از 24 ساعت قبل خبر دادند و فقط 2ساعت وقت برای دفاع از خود به او دادند).  بازار مشترک آمریکای جنوبی (مرکوسور) عضویت پاراگوئه را به حالت تعلیق در آورد و دولت جدید را به رسمیت نشناخت. ونزوئلا یک جانبه صادرات نفت به آسانسیون را قطع کرد. برزیل و مکزیک سفیران خود را فراخواندند همین طور کلمبیا که رئیس جمهور آن خوان میگل عمیقا محافظه کار است. رئیس جمهور آرژانتین کریستینا فرناندز-کیرشنر آشکارا اعلام کرد که برکناری  لوگو " یک کودتاست".

گرایشی منطقه ای؟

 

بر کناری لوگو مخصوصأ به این خاطرمورد توجه است که آخرین اقدام از سری اعمالی است که بر علیه دولت های مترقی پوپولیست منتخب مردم در آمریکای لاتین انجام شده است. در سال 2009 در یک کودتا بر علیه دولت دمکراتیک انتخابی رئیس جمهور مانوئل زلایا که سطح حد اقل دستمزد را در سراسر کشور بر خلاف مخالفت صاحبان سرمایه افزایش داده بود، وی را با تهدید اسلحه بر کنار کردند. در سال 2010 رئیس جمهور اکوادور رافائل کوریا در یک کودتای نافرجام افسران شورشی پلیس با گاز اشک آورمورد حمله قرار گرفته و گروگان گرفته شد. کودتائی که با تیراندازی و نبرد مسلحانه به پایان رسید.

یک تیم بین المللی حقیقت یاب روز دوشنبه وارد آسانسیون شد تا به جمع آوری اطلاعات در مورد حوادثی که سرانجام به برکناری لوگو منجر شدند و همچنین درباره دولت پیرامون لوگو و بازی گران اصلی حوادث اخیر بپردازد. وزارت امور خارجه آمریکا  اعلام کرد که "کاملا نگران" سرعت برکناری لوگو است. محتمل نیست که ایالات متحده تا زمان انتشار گزارش تیم بین الملی OAS (سازمان همکاری کشورهای آمریکائی) که در روز های آینده بیرون خواهد آمد، موضع روشن تری بگیرد.

یک چیز مسلم است: تعداد اندکی از مردم خواهان تکرارآن چیزی هستند که در هندوراس اتفاق افتاد. از زمان کودتای 2009 فعالان سیاسی ترور شده اند، اقلیت ها مورد حمله واقع شده اند و خشونت و بی قانونی فراگیر شده است. هندوراس هم اکنون بیشترین آمار قتل را در جهان دارد.

گزارش کمیته حقیقت یاب باید جزئیاتی از یک بلوای سیاسی را روشن کند که هنوز در پرده ابهام است. همین قدر می توان گفت که هنوز شواهدی بر نقش آفرینی قدرتهای خارجی در کودتا وجود ندارد.

سرعت در محکومیت واختلاف زیاد در آرا ( در مجلس نماینده گان 73 نفر موافق در مقابل 1 نفر مخالف برکناری)، نشان میدهد که محکومیت لوگو ربطی به " خطا کاری" اودر ماجرای کشتار پلیس نداشته است. این یک اقدام هم آهنگ شده با نیت سیاسی بود که احتمالأ بوسیله زمین داران محلی و صاحبان سرمایه که با حمایت متحدان قدرت مندان شان در کنگره  صورت گرفت ، همان کسانی که مخالف رفرم های مترقی لوگوو موافق برگرداندن قدرت به حزب  دست راستی کلورادو بودند.

 

از قضای روزگار کشوری که احتمالا بیشترین سود را از برکناری لوگو برده است ونزوئلا است. ونزوئلا بعد از معلق شدن عضویت پاراگوئه [در نتیجه کودتا] به بازار مشترک آمریکای جنوبی (مرکوسور) پذیرفته شد.

 

گابریل آی روسمن

13 جولای 2012

ترجمه: نوید پایور

 

By Gabriel I. Rossman, July 13, 2012

http://www.fpif.org/articles/coups_return_to_latin_america

 

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر