مقالۀ دریافتی
آیا قرارداد توتال یک قرارداد نئوکلونیال است؟
مهران زنگنه
تعیینکنندگی یکی از عناصر فرااقتصادی در یک قرارداد اقتصادی، یا به عبارت دیگر سلطهی سیاسی، نظامی و غیره بر آن به شکل مشخص یکی از ویژگیهای قراردادهای کلونیال است. در این حالت ما با غارت یا چپاول مواجهیم، چرا که یکی از طرفین به واسطهی سیاست و غیره به ارزشی فراتر از ارزشی دست مییابد که در روابط صرف اقتصادی میتواند کسب بکند. بخش اضافی بخش چپاول شده است. قرارداد توتال کلونیال است، اگر اقتصادی نباشد و عوامل فوق اقتصادی در شکلگیریاش نقش داشته باشند.
وقتی مقولهی منابع زیر زمینی مطرح است، نه فقط حقوق نسل فعلی مطرح هستند، بلکه حقوق نسلهای آتی نیز باید مورد نظر باشد. اهمیت این مسئله در چارچوب عدالت بینانسلی قابل بررسی است. یکی دیگر از ویژگیهای قراردادهای کلونیال عبارت است از: در یک قرارداد کلونیال حقوق نسلهای آیندهی کلنی مورد توجه قرار نمیگیرد و در آن منافع بلاواسطهی طرفین قرارداد (منافع عمدتا سیاسی کلونی -معمولا تائید و حفظ رژیم کلونیال- از یک سو و منافع اقتصادی طرف دیگر یعنی رژیم کلونیالیست) تضمین میشوند.
در تاریخ ایران چندین قرارداد کلونیال بسته شدهاند. آنجا که مانعی سیاسی بر سر راه بستن قرارداد یا مخدوش شدن منافع امپریالیستی وجود داشته است دخالت سیاسی-نظامی به شکل تغییر رژیم regime change صورت گرفته است. ما دو بار شاهد عدم تحقق کامل یا مخدوش شدن منافع نیروهای امپریالیستی در ایران بودهایم و در هر دو مورد شاهد یک تغییر رژیم: الف) تغییر رژیم قاجار ب) کودتا بر علیه مصدق.
در اینجا سعی میشود کلونیال بودن/نبودن قرارداد توتال مورد بررسی قرار گیرد.