چرا ناگهان عربستان سعودی گرفتار مشکلات جدی شده است؟

نوشتۀ: ویجای پراشاد
Write a comment

تعدادی از جرثقیل های کمپانی بن لادن باید خاک بخورند. اما این به معنای برپا ماندن جرثقیلها بر آسمان پادشاهی نخواهد بود. کمپانی های چینی آماده می شوند تا پایه های زیر بنایی جدیدی را در عربستان بسازند. واشینگتن، اگر توجه کند، باید حرکت آرام متحد قدیمی اش را یا بطرف درهم ریختگی اجتماعی  یا ورود به قطب چینی ها ببیند. راه دیگری وجود ندارد

توضیح: جنگهای خونین و تلاطمات سنگین اجتماعی در کشورهای مختلف خاورمیانه نشانه های تحولاتی عمیق در ساختارهای سیاسی و ایدئولوژیک منطقه را به نمایش می گذارند. تحولاتی که چه بسا قساوتهای تاکنونی در مقابل آنها بازیچه ای بیش به نظر نرسند. نه تنها کشورهای ضعیف تر منطقه اکنون در معرض تندباد های این تغییرات در شرف نابودی قرار گرفته اند، بلکه و اساسا این قدرتهای بزرگ منطقه اند که به گونه ای سرسام آور به سمت انفجارهای عظیم اجتماعی حرکت می کنند. از ترکیه تا ایران و عربستان و مصر. تغییر عمیق ژئوپلیتیک منطقه کمترین نتیجۀ این تحولات خواهد بود.

گزارش حاضر از نشریۀ آلترنت گوشه ای از آینده ای را نشان می دهد که در انتظار عربستان است. عربستانی که اگر بخواهد با روند تحولات هماهنگ شود، به زعم نویسنده دیگر کشوری پادشاهی نخواهد بود و در پایان این تحولات یا به سمت فروپاشی خواهد رفت و یا با انتخاب چین به عنوان تکیه گاه استراتژیک خویش مکان خویش در ژئوپلیتیک جهانی و منطقه ای را برای دوره ای طولانی مدت تغییر خواهد داد.

مسأله برای کمونیسم در خاورمیانه شناخت شکافهائی اند که سر باز می کنند و به همان اندازه که حیات اجتماعی را به مخاطره می اندازند، به همان اندازه نیز امکان عمل کمونیستی را گسترش می دهند. گسترش و فراگیری تحولات در کشورهای منطقه و تشابه مؤلفه های پایه ای این تحولات و در هم تنیدگی شان نشان می دهد که مبارزه برای تحقق یک خاورمیانه سوسیالیستی بسیار واقع بینانه تر از چسبیدن به باورهای کهنه ای است که هر کدام به نوعی سعادت ملتی منفرد در منطقه ای طوفانی را نوید می دهند.

ترجمه مطلب حاضر به معنای تأئید کل مواضع تحلیلی نویسنده نیست.

تحریریه امید

***************************************

ویجای پراشاد / آلترنت

4 مه 2016

عربستان سعودی به دردسر جدی افتاده است. گروه بن لادن، بزرگترین کمپانی ساختمانی پادشاهی عربستان، 50 هزار کارگر خارجی را بیکار کرده است. برای آنها ویزای خروج صادر کرده اند، که آنها تا کنون از رفتن سر باز زده اند.  این کارگران بدون دریافت حقوقشان نخواهند رفت. بعضی از کارگران خشمگین از کارفرمایانشان هفت دستگاه از اتوبوسهای کمپانی را آتش زده اند.

نا آرامی در عربستان نمایان شده است. در ماه آوریل، ملک سلمان وزیر آب وبرق عبدالله ال هسین را که برای بالا بودن قیمت آب، قوانین جدید برای حفر چاه و قطع سوبسید های انرژی  مورد انتقاد قرار گرفته بود، از کار برکنار کرد. بازسازی این وزارت خانه قرار بود 30$ میلیارد دلارپول ارزشمند برای خزانه داری پادشاهی که در نتیجۀ سقوط قیمت نفت به تنگنا افتاده بود، صرفه جویی کند. 86% سعودی ها می گویند خواهان ادامه سوبسید های آب وبرق هستند. آنها آمادگی فراموش کردن این ها را ندارند. آنها این ها را حق خود می دانند. آنها می گویند، چرا نباید یک کشورسرشار از انرژی تقریبا سوخت مجانی به شهروندانش ندهد؟

سال گذشته زمانی که ملک سلمان به قدرت رسید، یک پادشاهی را به ارث برد که در تنگنای وخیمی به سر میبرد. 90% درآمد خزانه داری عربستان سعودی متکی بر فروش نفت است. عموم مردم مالیاتی نمی پردازند، بنا بر این راه درآمد بیشتر، ازدیاد فروش نفت است. همین که قیمت نفت از 100$ دلار در بشکه به 30$ دلار رسید، درآمد پادشاهی از نفت سقوط کرد. عربستان سعودی در سال گذشته 390$ میلیارد دلار از در آمد پیش بینی شده خود را از دست داد. کسری بوجه اش به 100$ میلیارد دلار رسید – خیلی بیشتر از آنی که کسی بیاد داشته باشد. برای اولین بار پس از سال 1991، عربستان سعودی به دنیای بخش خصوصی مالی برای گرفتن 10$ میلیارد دلار وام پنج ساله روی آورد. این که یک چنین کشوری، با یک ذخیرۀ عظیم ثروت برای پرداخت هایش احتیاج به گرفتن وام پیدامیکند، نشانی از سست بودن پایه های آن است.

یک کشورهنگام ورود به دوران بحرانی چه میکند؟ با کمپانی مشاوره مکنزی تماس می گیرد. این دقیقا همان کاری بود که عربستان سعودی کرد. مکنزی تحلیل گران پرت وپلای خود را به عربستان فرستاد. آنها در دسامبر 2015 گزارش خود را با "عربستان سعودی بدون نفت" تمام کردند: سرمایه گذاری و تغییرات بار آوری کار. این گزارش را بدون رفتن به محل هم می شد نوشت. گزارشی که تمام کلیشه های نئولیبرالیسم را در خود داشت: تغییر اقتصادی از شکل اقتصاد تحت کنترل دولتی به یک اقتصاد تحت کنترل بازار آزاد، قطع سوبسید ها و انتقال پرداختها، و فروش دارایی های دولتی برای مخارج این انتقال. آنجا حتی اشاره ای نیز به محتوای فضای ویژه فرهنگ سیاست اقتصادی عربستان نیست. گزارش پیشنهاد کم کردن از کارکنان بخش دولتی و کاهش سه میلیون کارگران ارزان خارجی در عربستان سعودی را پیشنهاد می کند. اما کل سیاست اقتصادی عربستان سعودی و فرهنگ مردم آن برمبنای استخدام عمومی مردم و خدمتکار ارزان از کارگران مهمان خارجی استوار است.  تغییر این دو ستون، برقراری کل نظام پادشاهی را زیر سوال میرود. مکنزی باید صادقانه می گفت که عربستان سعودی بدون نفت یک عربستان بدون پادشاهی است.

تغییرات مکنزی باید چه دستاوردی داشته باشد؟ تحلیلگران مشتاق مکنزی نوشتند که "گذار مبتنی بر بار آوری کار عربستان را قادر خواهد ساخت که مجددا { تولید ناخالص ملی} خود را دوبرابر و تا سال 2030 شش میلیون شغل جدید درست کند."

پسر پادشاه، محمد بن سلمان، به گفته های مکنزی اعتماد کرد. سپس او آن گزارش را برای مدل عربستان 2030 خودش کپی و پیست کرد. گفته های ولیعهد سلمان یک کمی با گزارش مکنزی اختلاف داشت. اشتیاق ولیعهد بی تجربگی اش را نشان می دهد. بعید است که او دکترین شوک نائومی کلاین را خوانده باشد، یک حمله همه جانبه به نظریه گذار اقتصادی. حتی بیشتر از این بنظر نمی رسد که او نوشته داف مکدونالد The Firm ، که یک سلاخی از مدل دود و آئینه مکنزی است، را هم خوانده باشد. کل آینده کشوری را بر مبنای گزارش مکنزی پایه گذاری کردن یک سبکسری به نظر میرسد. او جنگ عربستان بر علیه یمن را که نتیجه خوبی نداشت رهبری کرد. مذاکرات صلح در مورد آن جنگ که در کویت برپا شده بود به بن بست رسیده است. عربستان سعودی تقریبا چیزی در یمن بدست نیاورد. آیا باید مردی که عربستان سعودی را در یمن به بی آبرویی کشاند حالا به مسئولیت گذار اقتصادی گمارد؟

عربستان سعودی پادشاهی است. ولیعهد سلمان برگزیده پادشاه است. توانایی ها او را پادشاه معین می کند نه مردم. آنها باید ندانم کاری های او با اقتصاد را مثل بی نتیجه بودن جنگ یمن را همانطوری تحمل کنند.

مدل 2030 عربستان ولیعهد سلمان چیست؟ علیرغم مقداری تلاش برای تعادل در بازار نفت، نشانی از این که قیمت نفت به زودی به میزان مطمئنی بیشتر شود نیست. اگر قیمت نفت زیر 50$ دلار در بشکه بماند، عربستان سعودی باید پروژهای اقتصادی اش را تغییر دهد. این به آن معناست که عربستان سعودی باید راه هایی برای منابع جدید در آمد پیدا کند. عوض کردن از وابستگی به اقتصاد نفتی به اقتصاد صنعتی – گردشگری – مالی لازم به حجم عظیمی از سرمایه گذاری است. برای تضمین این سرمایه گذاری، عربستان سعودی قصد فروش بخش کوچکی از شرکت دولتی آرامکو را دارد. برنامه این است که حداقل مقدار 2$ ترلیون دلار از آن فروش و فروش دارایی های دیگر دولتی جمع آوری شود. این پول خزانه داری پادشاهی را تقویت خواهد کرد که در غیر این صورت تا سال 2017 – 2020 چیزی در آن نخواهد ماند.

خزانه پادشاهی تقویت شده برای توسعه بخش جدید صنعتی مثل پتروشیمی، تولیدی در حد متوسط و مالی و همچنین توریسم، بکار خواهد رفت. خارجی ها اجازه می یابند در پادشاهی صاحب ملک شوند و فعالیت های کار آفرینی توسط دولت تشویق خواهد شد. چگونه تمام این ها تا سال 2020 اتفاق خواهد افتاد – تاریخی که توسط ولیعهد سلمان پیشنهاد شده است – یا حتی در سال 2030 – بنام برنامه ولیعهد؟ آیا عربستان سعودی قادر خواهد بود بسرعت جمعیت خود را که با دریافت در آمد نفت راضی هستند را به کار در فضای کاری نامطمئن بازار آزاد وادارد؟ تجربه تاریخی مدت زمان طولانی نارضایتی در میان مردم را از این گونه تغییرات بزرگ نشان می دهد. آیا خانواده سلطنتی عربستان می توانند این سطح از خشم و شرمندگی راکه این گونه تغیرات بوجود می آورد، کنترل کند؟

رئیس صندوق بین المللی پول ( IMF) منطقه خاور میانه و آسیا – مسعود احمد – مطمئن است که تغییرات به خوبی انجام خواهد شد. در واقع، احمد معتقد است که برنامه مکنزی شاید هم یک مقدار بیش از اندازه آسان است. احمد می گوید سعودی ها لازم است چکار کنند، کاری که سرمایگذاران بخش خصوصی بیشتر جذب کمک به برنامه تنوع اقتصادی شوند. این سرمایه گذاری خصوصی از کجا خواهد آمد؟ شاید از چین، که هم اکنون قرارداد  اتمی بزرگی ( 2.48$ میلیارد)  با عربستان امضاء کرده است. پادشاهی عربستان بزرگترین تأمین کننده نفت چین است. کمپانی پتروشیمی  Sinopec، پتروچین و کمپانی شیمیائی Yunnan Yuntianhua با همکاری نزدیک با آرامکو مشغول ساختن پالایشگاههایی در پادشاهی و سواحل چین هستند. شرکت های ساختمانی چین در حال ساختن خط آهن حرمین هستند که مکه را به مدینه وصل می کند. چین بزرگترین شریک عربستان سعودی است.

تعدادی از جرثقیل های کمپانی بن لادن باید خاک بخورند. اما این به معنای برپا ماندن جرثقیلها بر آسمان پادشاهی نخواهد بود. کمپانی های چینی آماده می شوند تا پایه های زیر بنایی جدیدی را در عربستان بسازند. واشینگتن، اگر توجه کند، باید حرکت آرام متحد قدیمی اش را یا بطرف درهم ریختگی اجتماعی  یا ورود به قطب چینی ها ببیند. راه دیگری وجود ندارد.

 

http://www.alternet.org/world/why-saudi-arabia-suddenly-serious-trouble

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر