نظرات خوانندگان

پنجره ای به سوی آینده ای روشن، این روز اول خرداد را به‌خاطر داشته باشید!

نوشتۀ: بهمن شفیق

تصاویر منتشر شده مردان و زنانی با ظواهر کاملاً متفاوت که نشان از تعلق ایدئولوژیک و اعتقادی آنان به دسته بندی های مختلف اجتماعی داشت، ترکیبی نو از یک کنش اجتماعی را نمایان کرد که در تمام چهار دهه اخیر در خیابانهای ایران اثری از آن نبود. زیبا بود مشاهده زنان محجبه و بی حجابی که دوش به دوش یکدیگر شعار می‌دادند «غزه یمن تا ایران، وحدت زحمتکشان». آنها وحدت زحمتکشان غزه و یمن و ایران را فریاد می زدند اما خود در عین حال نطفه های وحدتی نو در درون جامعه عمیقاً زخم خورده از شکافهای ایدئولوژیک طبقه حاکمه را متبلور می کردند.

روز اول خرداد سال هزار و چهارصد و چهار را به‌خاطر داشته باشید. این روزی بود که در تهران اتفاقی نو واقع شد. اتفاقی که برای بسیاری غیر قابل انتظار بود. اتفاقی بود کوچک با اهمیتی بزرگ.

در ساعت ۵ بعد از ظهر این روز تجمعی در همبستگی با مردم فلسطین و برای اعتراض به نسل کشی رژیم فاشیستی صهیونیستی اسرائیل در برابر دانشگاه تهران برگزار شد. تجمعی بسیار ساده و بسیار قابل فهم. از نوع تجمعاتی که هر روزه در اقصی نقاط جهان و اکثراً در ابعاد دهها و صدها و حتی هزاران برابر تجمع کوچک این روز تهران در حال برگزار شدن است. اما این تجمعی بود که برگزاری اش در آلمان و استرالیا و آمریکا و انگلستان صهیونیست سهل تر به نظر میرسد تا در ایران جمهوری اسلامی ضد صهیونیست. تجمعی که قاعدتاً می بایست تجمعی عادی باشد اما در واقع تجمعی شورانگیز بود. علیرغم تعداد بسیار محدود شرکت کنندگان در آن در یک شهر چندین میلیونی.

تصاویر منتشر شده مردان و زنانی با ظواهر کاملاً متفاوت که نشان از تعلق ایدئولوژیک و اعتقادی آنان به دسته بندی های مختلف اجتماعی داشت، ترکیبی نو از یک کنش اجتماعی را نمایان کرد که در تمام چهار دهه اخیر در خیابانهای ایران اثری از آن نبود. زیبا بود مشاهده زنان محجبه و بی حجابی که دوش به دوش یکدیگر شعار می‌دادند «غزه یمن تا ایران، وحدت زحمتکشان». آنها وحدت زحمتکشان غزه و یمن و ایران را فریاد می زدند اما خود در عین حال نطفه های وحدتی نو در درون جامعه عمیقاً زخم خورده از شکافهای ایدئولوژیک طبقه حاکمه را متبلور می کردند. آنها نماد روشنی از وحدت انسانهایی با تعلقات گوناگون مذهبی و ایدئولوژیک و قومی و جنسی و امثالهم حول ارزشهای پایه ای مشترک بین تمام زحمتکشان بودند. فلسطین با طوفان الاقصی یش خون تازه ای در کالبد نیمه جان جهان بی روح معاصر وارد کرده بود و این خون تازه دهها هزار کودک و خردسال و زن و مرد فلسطینی اکنون با آن تجمع کوچک اول خرداد وارد رگهای جامعه بیمار از انحطاط و ابتذال ایران نیز می شد.

برای چهار دهه خیابان به مثابه تجلی مدنی سپهر سیاست در ایران در اختیار دو اردوگاه اصلی درون طبقه حاکمه قرار داشت. در تمام این دوران خیابان تنها زمانی – و آن هم در مواقعی معین و تحت شرایطی ویژه - می توانست به تریبونی برای زحمتکشان نیز بدل شود که فقط و منحصرا به شکوه و شکایت از وضعیت معیشتی خویش بپردازند. جلوه سیاسی حضور در خیابان چیزی جز تبلور اراده دو گروهبندی اصلی طبقه حاکمه نبود که زمانی در شکاف بین مدرنیته و سنت جلوه گر می‌شد و زمانی در جدال غربگرایی و اسلامگرایی و حجاب و آزادی پوشش و همه و هر گونه شکاف اجتماعی دیگر در امتداد خطوط تمایز و افتراق غیر طبقاتی. خیابان که نیم قرن پیش حامل آرمانهای برابری طلبانه و انسانی بود، پس از شکست سنگین نیروهای اجتماعی حامل آن آرمانها در دهه شصت، زیر فشار سنگین فراکسیونهای متخاصم طبقه حاکمه به حامل ارتجاع سیاسی به طور کلی بدل گردید و با توازن قوا در درون طبقه حاکمه بیشتر و بیشتر به تسخیر ارتجاع پست مدرنی درآمد که با پرچم دمکراسی و حقوق بشر جامعه ایران را در خدمت ارتجاع مطرود سلطنتی و در خوش خدمتی به اربابان امپریالیستی آرزو می کرد. در خیابان جایی برای آرمانخواهی انقلابی و برابری طلبی باقی نماند. قدرت فائقه بورژوازی حتی مارشهای خیابانی بیکاران و کارگران را نیز مصادره و به اهرمی در جهت تحقق منافع خویش بدل می کرد.

اکنون ورق بر می گردد و فلسطین این را امکانپذیر کرد. در فلسطین بود که نقطه کانونی مبارزه برای جهان انسانی آینده شکل گرفت و در روز یک خرداد روح رهائی بخش این نقطه کانونی به خیابانهای ایران نیز رسید. این هنوز یک نسیم بود. اما این قدرت بالنده جهان نویِ در حال زایش است. رویش این جوانه را باید به همه فعالانی تبریک گفت که برای آن کوشیدند، بر نگرانی ها و مشکلات غلبه کردند و گام به پیش گذاشتند. به ویژه به آنان که در «برای فلسطین» همت به سازماندهی آن کردند.

در روز اول خرداد سال هزار و چهارصد و چهار سالشمار تازه ای در ایران آغاز شد. اکنون می‌توان و باید بیش از همیشه به آینده ای روشن در ایران امیدوار بود.

بهمن شفیق

۲ خرداد ۱۴۰۴

۲۳ مه ۲۰۲۵

سایر مطالب این دسته: « غم انگیز است!

دیدگاه‌ها   

0 # ن.ق 1404-03-12 18:22
من چند سوال راجع به فعالیت شما طرح کردم که فعلا به جز فحاشی هیچ پاسخی نگرفته‌ام

الف) چرا خود را با تقلب و دروغ کارگر جا زده‌اید؟
ب) چرا شش‌هفت سال تمام از برخورد با نستله و دارپا در دانشگاه طفره رفته‌اید؟
ج) چرا صنعت موشکی را دست می‌اندازید؟
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
0 # م.احد 1404-03-08 08:00
سلام رفیق ن.ق
رفیق عزیز اگر جای شما بودم و می‌خواستم به کار با ابزاری اعتراض کنم که ساخت فاشیسم صهیونیستیه سراغ کارفرما نمی‌رفتم. به هم‌طبقه‌ای‌ها رجوع می‌کردم و با کارگرهای دیگه‌ای که از همین ابزار استفاده می‌کنن و همکارانم محسوب میشن درباره‌ی موضوع صحبت می‌کردم.

رفیق شما که پیشنهاداتی برای پیشبرد حرکت قبلی و حرکات بعدی داری چرا دریغ می‌کنی؟ و در زمانی پیشنهادت را مطرح می‌کنی که کار از کار گذشته و بدتر از آن تمام اردوی بورژوازی-صهیونیستی در حال تهاجم گسترده‌ای است؟ آیا در چنین فضایی کارناوال نامیدن تجمع و بعد مطرح‌ کردن پیشنهاد بعد از ریخته شدن آب، قسمی لگد کوفتن بر پیکره‌ای نیست که تحت شدیدترین حملات رسانه‌ای-سایبری اردوی مذکور است؟ یا حداقل اینطور برداشت نمی‌شود؟ از شما خواهش می‌کنم اگر متوجه حساسیت اوضاع هستید دقت بیشتری به خرج دهید و در میدان مبارزه قدم بگذارید.
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+1 # ن.ق 1404-03-08 16:02
حق با شماست
من اشتباه کردم که آن کامنت را گذاشتم زیرا فکر می‌کردم پای کارگران و زحمت‌کشان در میان است. ولی با کمی تحقیق پی بردم فقط یک مشت بچه پولدارند که این هم تفریح جدیدشان است: تقلید از دانشجویان اروپا و آمریکا؛ به جای شناخت ضرورت‌های ایران و عمل به ضرورت‌ها.

بچه پولدارن دیگه. کاریش نمیشه کرد.
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+2 # حسین 1404-03-09 18:22
یعنی برای شرکت در تجمع یک مشت بچه پولدار به هر کسی که می شناختی ایمیل زدی؟ تازه فهمیدی پرولتر نیستند؟ اما از کی تا حالا بچه پولدارهای ایران طرفدار فلسطین شدند؟ هیچ می فهمی چی بلغور می کنی؟ واقعا طرفدار فلسطینی؟ واقعا ضد صهیونیستی که یه یک اقدام غیر دولتی دفاع از فلسطین اینطور لجن پراکنی می کنی؟
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
-1 # اقدسی 1404-03-10 20:36
" از کی تا حالا بچه پولدارهای ایران طرفدار فلسطین شدند؟ "
از وقتی بوی خوش ترامپ در خاورمیانه آمد همی
سنگ اکتبر و درشتی های او
زیر پایت پرنیان آمد همی
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+2 # ن.ق 1404-03-04 21:42
واقعا دلیل ناراحتی و جبهه‌گیری و لجبازی شما را درک نمی‌کنم
من که از همان اول گفتم خسته نباشید و دمتان گرم. حالا گیرم نقد آرامی هم به فرم کارتان کرده باشم. حرفم را که درک می‌کنید معنایش چیست؟

دانشگاه تهران برای اسرائیل چشم مصنوعی‌ای طراحی کرده که در ربات‌ها و پهپادهای قاتل مورد استفاده قرار گرفته است. آیا در ملایم‌ترین شکل اعتراض نباید یک پلاکارد بالا می‌رفت و همدستی دانشگاه تهران در آدم‌کشی‌های دارپا رسوا می‌شد؟ یا مثلا سرسپردگی دانشگاه علوم پزشکی به شرکت نستله نباید با یک پلاکارد رسوا می‌شد؟

اصلا فرض کنیم من نا‌آگاه‌ترین کارگر ایرانم. اصلا فرض کنید به جای "مبارزه سیاسی" فقط کار خیریه می‌کنم. هر تهمتی می‌خواهید بهم بچسبانید.
من هر چه که باشم مهم نیست. مهم این سوال است که در آیا ملایم‌ترین حالت نباید این پلاکاردها را می‌بردید بالا؟ آیا نباید فریبکاران و فرصت‌طلبان جنایتکار را رسوا می‌کردید؟

من حرفی و بحثی بیشتر از این ندارم. ببخشید که آرامش خاطرتان را بر هم زدم.
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+1 # رحمان 1404-03-04 22:34
به نقل از ن.ق:
واقعا دلیل ناراحتی و جبهه‌گیری و لجبازی شما را درک نمی‌کنم
من که از همان اول گفتم خسته نباشید و دمتان گرم. حالا گیرم نقد آرامی هم به فرم کارتان کرده باشم. حرفم را که درک می‌کنید معنایش چیست؟

دانشگاه تهران برای اسرائیل چشم مصنوعی‌ای طراحی کرده که در ربات‌ها و پهپادهای قاتل مورد استفاده قرار گرفته است. آیا در ملایم‌ترین شکل اعتراض نباید یک پلاکارد بالا می‌رفت و همدستی دانشگاه تهران در آدم‌کشی‌های دارپا رسوا می‌شد؟ یا مثلا سرسپردگی دانشگاه علوم پزشکی به شرکت نستله نباید با یک پلاکارد رسوا می‌شد؟

اصلا فرض کنیم من نا‌آگاه‌ترین کارگر ایرانم. اصلا فرض کنید به جای "مبارزه سیاسی" فقط کار خیریه می‌کنم. هر تهمتی می‌خواهید بهم بچسبانید.
من هر چه که باشم مهم نیست. مهم این سوال است که در آیا ملایم‌ترین حالت نباید این پلاکاردها را می‌بردید بالا؟ آیا نباید فریبکاران و فرصت‌طلبان جنایتکار را رسوا می‌کردید؟

من حرفی و بحثی بیشتر از این ندارم. ببخشید که آرامش خاطرتان را بر هم زدم.


خوب سوال اول منهم این بود. چرا از ابتدا نیامدی حداقل این دو مورد را طرح کنی، استدلال کنی و پیشنهاد بدی؟! تا در آکسیون طرح بشه؟ چرا تخطئه میکنی و آکسیون را کارناوال مینامی؟ البته تا آنجا که من اطلاع دارم در میان برگزار کنندگان افرادی به فکر جمع آوری سند و پیدا کردن رد کالاها و نهادها و شرکتهایی هستند که به نوعی با اسرائیل مربوطند تا آنها را افشا کنند. و نشان دهند که آنجا که پای منفعت بورژوا به میان میآید حزب اللهی ایرانی و اسلامی و لیبرال و فاشیست یک موضع دارند.
سوال اینه که شما چرا کمک نکردید؟. دور نشستن و نیش طعنه زدن و تخطئه کردن کمکی نمیکنه. تازه کارت را هم در یک اقدام فردگرایانه بدون نقشه و هدف از دست میدی. بهتر نبود در همین رابطه در سازماندهی مبارزه ای مشارکت میکردی؟
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
0 # ن.ق 1404-03-04 23:21
به هر کس که می‌شناختم و یک‌درصد احتمال می‌دادم که توجه کند در این مورد ایمیل زدم. ولی متاسفانه از هیچ کدامشان هیچ پاسخی نگرفتم.

لطفا پیشداوری عجولانه نفرمایید.
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+1 # Masud 1404-03-04 18:05
ن ق اضهارات شما تاسف بار است.
چون در کل برام مشخص نشد که اگر شما ریگی به کفش نداری چرا تشخیص نداده‌ای که همین حرکت ۱ خرداد که در کلیت خود حرکتی نیز علیه امثال این پروژه دارپا، آن پژوهش دانشگاهی/تحقیقاتی است که در چهارچوب چیرگی علوم مسلط دولتهای امپریالیستی ایدئولوژیک بورژوازی غربگرا در ایران و در اشکال ویژه اجتماعی تبلور یافته!؟

جای سوال است که ورای عدم مشارکت امثال گلایه‌مندانی چون شما در این برهه حساس، برای فلسطین و رویداد یکم خرداد که در تقابل با همه جریانات چپ و راست درون و بیرون جامعه ایران قرار گرفت و بدینگونه جوانه زدن جنبش نوینی از ساست طبقاتی را رقم زد، چرا بجای همراهی با چنین تحرکاتی در این مقاطع حساس، تدارک مورد سرزنش قرار می‌گیرد؟
من به شخصه این گلایه شما را مشابه سکوت گفتمان مسلط طبقه متوسط و بورزوازی ایران در برابر نسل کشی در فلسطین(و متأسفانه همچون شعار نه غزه نه لبنان...) تلقی می‌کنم و خود این امر نیز نشان می‌دهد که شما از چه منظری مسائل را پیش میکشید.

و در آخر فکر میکنم این خروجی سیاسی حرف شماست:
به بهانه ارتجاعی بودن، خیابان را رها کنیم و در حالتی تقریبا دائمی به پرولتاریا توصیه می‌شود برای تفوق بر آنچه که شما آنرا ارتجاع خیابان می‌خوانید، پرولتاریا می بایست تا زمانی که به آگاهی این اساتید خفن می‌رسد مبارزه خود را به جدالی در محوطه کارخانه و کارگاه محدود کند،(که تاریخا در این حالت فقط حسرت و مرگ نصیب طبقه کارگر می‌شود)و باید حرکت کمونیستی را به حدود روشنفکری و دانشگاه ارجاع داده و بخشی از مشکلات طبقاتی را در همان محیط خرده‌بورژوایی حل کرده و پاسخ دهند.
و شعاره «غزه‌، یمن تا لبنان، وحدت زحت کشان» در خیابان برای اعتراض کافی نیست وباید کمونیستهایی واقعی پیدا شوند که آن را به جنگ علیه "دارپا" ارتقا دهند.
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+1 # رحمان 1404-03-04 12:37
شما چرا ناراحتی؟! اگر این کارناوال بوده، قدم بعدی را شما بردار. اگه نمیتونی یا بلد نیستی، پس بهتره صحبت هم نکنی
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
-1 # ن.ق. 1404-03-04 15:50
خیلی جالیه
اتفاقا وقتی به صاحب‌کار حزب‌اللهی‌ام گفتم "من با ابزار اسرائیلی قطعه نمی‌زنم" او هم همین حرف شما را در پاسخ بهم گفت و یک‌جورهایی مودبانه حالیم کرد که بهتر است خفه شوم.

اینها نشانه‌هایی‌اند برای زحمت‌کشان تا ببینند کجا ایستاده‌اند و طرف‌شان کیست.
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
0 # رحمان 1404-03-04 21:08
به نقل از ن.ق.:
خیلی جالیه
اتفاقا وقتی به صاحب‌کار حزب‌اللهی‌ام گفتم "من با ابزار اسرائیلی قطعه نمی‌زنم" او هم همین حرف شما را در پاسخ بهم گفت و یک‌جورهایی مودبانه حالیم کرد که بهتر است خفه شوم.

اینها نشانه‌هایی‌اند برای زحمت‌کشان تا ببینند کجا ایستاده‌اند و طرف‌شان کیست.

آقا دمت گرم. عجب سابقه مبارزاتی پر افتخاری! او محترمانه گفت خفه شو. تو هم گفتی چشم؟! بعدشم با همون ابزار اسرائیلی به کارت ادامه دادی. ببخشید من فکر میکردم تو بلد نیستی و نمیتونی مبارزه بکنی!
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
0 # ن.ق. 1404-03-04 21:40
اخراج شدم
این برای شما خنده‌دار است؟
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+1 # حسین 1404-03-04 19:57
آقا من نفهمیدم. شما هم از صاحبکار حزب اللهی پرو اسرائیلی ات دلخوری هم از چپی ضد اسرائیلی معترض؟ این چطور میشه؟ اگه از دست اون بابا ناراحتی خب باید از اینکه یه عده به قول شما کارناول راه انداخته اند علیهش که باید خوشحال باشی. هر چی فکر کردم جور در نیومد. احتمالا مشکل از شماست. ببخشیدها، اما یه فکری به حال خودتون بکنید.
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+2 # ن.ق. 1404-03-04 04:55
بسیار خب رفقا. خسته نباشید و دمتان گرم
قدم بعدی چیست؟
همین دانشگاه تهران (به واسطه‌ی چند قرارداد با دانشگاههای ژاپنی و کره‌ای و غیره) در حال انجام طرح‌های تحقیق و توسعه‌ی فناوری برای رژیم صهیونیستی است. طوری که رابطه با "دارپا" تبدیل به یکی از افتخارات دانشکده فنی شده و بی هیچ شرمی علنا آن را به رخ می‌کشد.

خب آیا نباید برای این مساله برنامه‌ای داشت؟
یا به نظرتان چهارتا شعار و کارناوال باحجاب-بی‌حجاب کافی است؟
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+2 # م - الف 1404-03-12 00:36
کاربر گرامی ن.ق.!
من این "جدَلِ" پینگ پنگی شما و دیگر مخاطبان را خواندم، اما نتوانستم مشکلِ "واقعی" شما را درک کنم. این چند ده نفر معترض و کم و کاستی اعتراض آنها را فراموش کنید، حتی اگر مایلید یک سطل آب روی آن بریزید! چقدر خوب میشد اگر شما در اینجا برای انتقالِ تجربه شرح میدادید، پس از "اخراج" از کار، چه طرحی برای از میان برداشتن این رابطه کار و سرمایه، که بر اساس نوشته شما، حقوقتان را پایمال کرد، درانداختید. در این شرایط سنگ بزرگ نیازی نیست، آیا تلاش کردید با دو نفر از کسانیکه بیشترین آگاهی و اطمینان از آنها دارید، در محلِ کار و زندگی یک هسته 3 نفره تشکیل دهید، بطور مرتب باهم نشست داشته باشید، با هم ورزش کنید، با هم به کوهنوردی بروید، باهم مطالعه کنید، باهم مسائلِ روز، منطقه و جهان را در حدِ یک جمع 3 نفره بررسی کنید، دست آوردهایتان را در چنین اعتراضاتی مَحَک بزنید، با افرادی دیگر در چنین اعتراضاتی آشنا شوید و اگر امکانش بود، با آنها اعتراضات "رادیکال" تر سازمان دهید یا دستکم در زیر برنامه های ویدئویی پُر مخاطب، نظراتتان را بنویسید و جدل منطقی کنید ... اگر همان یکی دو گامِ اول را بردارید، متوجه پیچیدگی حرکتِ غیرتکنفره خواهید شد و به توانایی خود نیز پِی می برید. اگر دست آوردی داشتید و تجربه ای اندوختید، خوشحال میشوم دیگران از جمله من را با گزارشتان بهره مند کنید. پیشاپیش سپاسگزارم، پیروز باشید!
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
-1 # ن.ق 1404-03-12 07:18
در حال حاضر با دو سه نفر از کارآموزهایی که مسئول‌شان هستم یک گروه کوچک ورزش و خیریه درست کرده‌ایم. اما عجله‌ای ندارم مثل شما خیلی سریع به سطح نمایش سیاسی برسم چون طبقه متوسط خیلی زود حرف ما و مطالبات ما را خواهد دزدید.
تجارب ما چندان "هیجان‌انگیز" نیست و شاید به درد شما نخورد. ولی باز اگر خودتان پرولترید و با کارهای غیرهیجانی مشکلی ندارید در خدمتتان هستیم و در جمع کوچک‌مان برای یک پرولتر دیگر هم جا هست
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
0 # م - الف 1404-03-12 15:06
این یاوه گویی و دروغ های اسلامی نشان میدهد که رژیمِ بورژوا-اسلامی با یک جمع معترضِ چند ده نفره آنچنان نگران شده که قَلاده سایبری هایش را بیش از پیش باز کرده است. جای این اوباشان مزدور در "مشرق" (تارنمای نیروهای امنیتی "برادران قاچاقچی" سپاه) است، نه در اینجا! "پرولتر"،"طبقه متوسط"!! پادو های بورژوا-اسلامی شامورتی بازی را از "پیغمبر" شان به ارث برده اند. من بیام با توی پادوی سرمایه کار کنم؟! تو اگر اینکاره بودی و از نیروی امنیتی رِژیم نبودی، در این شرایطِ امنیتی دنبالِ "گروه سازی" نبودی! هشدار به آنهاییکه هدفِ فعالیت بر ضدِ رژیم سرمایه داری اسلامی دارند! در شرایطِ کنونی تشکیلِ "هسته"، نه بیش از سه نفر، آنهم تنها با دو نفر دیگر که آگاهی و اطمینانِ کافی از آنها دارید، منطقی و "امن تر" است. به هیچ وجه با سایبری ها نباید تماسِ گرفت!
در یکی از تارنماهای "چپ"، یک مزدوری که خود را "آنارشیست" معرفی میکند، به شدت بیسواد، و تنها هنرش اینست که لَجَنی که ته سیرابی اش جمع شده را، بر ضدِ بقول او (مارکسیست ها!)، بر زبانش جاری کند، دقیقاً همانند این سایبری سرمایه سخن میگوید! چند سال پیش، هنگامیکه چند ده دانشجو با دست نوشته هایی در صحنِ دانشگاه بر ضدِ "سلطنت طالبان" و "مجاهدین" شعار داده بودند، این "سوپر پرولتر" (!) شارلاتان، همانند "رهبر" حزب (نا)کمونیست (نا)کارگری، با آن حرکت به بهانه "اپوزیسیون اپوزیسیون نشوید"، مخالفت کرد. این شبه "آنارشیستِ پرولتر" با هر حرکتی که بوی ضدیت با رژیم سرمایه داری-اسلامی بدهد، مخالفت میکند. سخن بر سر این نیست که شرایط همین امروز برای انقلابِ اجتماعی فراهم است (که نیست) و نیازی به "زیرساخت اجتماعی" نیست، بلکه خواستم در باره تبلیغِات زهرآگین و بهم زدنِ هر گفتمانی که در این راستا باشد، هشدار دهم. این فرد در تارنمای "اخبار روز" ("چپ لیبرال"، متشکل از شماری "اکثریتی") هم به این نوع "خرابکاری" سایبری-فرسایشی دست زد، که نوکِ این پادوی سرمایه چیده شد.
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید