خانم نرگس ولی بیگی را نمی شناسم. در یک کانال به توئیتی بسیار قابل توجه از او برخوردم که مرا به فکر نوشتن یادداشت حاضر انداخت.
خانم ولی بیگی می نویسد:
«از چی منزجرم؟ اینکه حکومت کاری کرده که صدای بلند و شجاعانهی زنانی مثل نوشین احمدی، نرگس محمدی، نسرین ستوده، ژیلا بنییعقوب، بهاره هدایت و بسیاری دیگر به گوش ما نرسد و خیال کنیم سقف آرزوهایمان نازنین بنیادی است که هیچ ریشهای در مبارزات زنانهی ما نداشته.»
بر نکته بسیار مهمی دست گذاشته است. راستی چه شده است که در جنبش «زن، زندگی، آزادی» اسمی از کسانی که دهها سال برای جنبش فمینیستی مبارزه کردهاند و بخشا حتی هزینههای سنگینی نیز پرداخت نموده اند نیست؟ یا اگر هم هست لااقل در حدی نیست که برای یک ناظر دخیل در تحولات مثل من روشن باشد. خانم ولی بیگی از حکومت اعلام انزجار میکند و آن را باعث این میداند که خانم نازنین بنیادی در جلسه «غیر رسمی» (این تأکید بر غیر رسمی هم لازم است) شورای امنیت سازمان ملل سخنگوی زنان ایرانی باشد و نه نوشین احمدی که نمیدانم در ایران است یا در خارج به سر می برد. مسأله اما فقط آن اسامی نیست. خود خانم ولی بیگی از «بسیاری دیگر» نیز یاد میکند که امثال خانم شادی صدر نیز در میان آنانند. قطعاً خانم ولی بیگی تصدیق میکنند که این خانم هم ید طولائی در مبارزات فمینیستی (تازگیها را نمی دانم، شاید کووییر و جندریسم هم به آن اضافه شده بود) داشتند و از قضا در رسانهها نیز حضوری پررنگ داشتند. اما ایشان هم انتخاب نشد.
پاسخ سادهتر از چیزی است که خانم ولی بیگی عنوان می کند. اول این که میگوید حکومت باعث شده است. چطور همین حکومت نتوانست مانع اهدای دهها جایزه حقوق بشری و «شجاعت ژورنالیستی» و امثالهم به همان شخصیتها شود؟ اما حالا کاری کرده که دولتهای فخیمه آلبانی و آمریکا خانم بنیادی را به سازمان ملل ببرند و نه کس دیگری را. و چرا و چگونه این کار را کرده است؟ حتماً ایشان توضیحاتی برایش دارند که در توئیت خود ننوشته اند. اما دوم این که خانم ولی بیگی بر این تصور است که سابقه مبارزاتی ایشان و دوستانشان آینده درخشانی را برای آنان در نظام دمکراتیک گل و بلبل رقم خواهد زد. مشکل ایشان با خانم بنیادی این است که او «هیچ ریشهای در مبارزات زنانهی ما نداشته». این آن نکته اصلی است که نشان میدهد یا ایشان مطلقاً درکی از سیاست ندارد و یا خود را به کوچه علی چپ زده است.
خانم ولی بیگی، اقدامی در این سطح منحصرا اقدامی است سیاسی. مراکزی که در این سطح تصمیم میگیرند چه کسانی را برجسته کنند، کاملاً آگاهانه افراد مورد نظر خود را انتخاب می کنند. و از نظر این مراکز نه خانمها نوشین احمدی و نرگس محمدی و نسرین ستوده و حتی آن شادی صدر شایسته حضور در چنین تریبونی نبودند. آنجا در نشست سازمان ملل قرار نبود سابقه مبارزاتی افراد را به جهانیان معرفی کنند. آنجا قرار بود چهره زنانه «انقلاب 1401» را به جهانیان بشناسانند و خانم بنیادی به این دلیل بسیار ساده و قابل فهم انتخاب شد. نه شما و نه هیچکدام از آن فعالان استخوان خورد کرده جنبش زنان شایستگی حضور در این عرصه را ندارید. این پیامی است که دارند به شما می دهند. جمهوری اسلامی را مسئول معرفی میکنید که این بیوفائی دوستان و متحدان تاکنونی را لاپوشانی کنید؟
خانم ولی بیگی، میدانید چرا خانم بنیادی انتخاب شد و نه حتی مصی جیغ جیغو؟ به چند دلیل بسیار ساده و روشن. برخلاف تصور شما ایشان به هیچ وجه بی تجربه نیست. ایشان دارای تجاربی است که تمام آن خانمهائی که نام بردید شاید حتی خوابش را نتوانند ببینند. چه کسی را در میان زنان ایرانی سراغ دارید که تا این حد به منابع قدرت واقعی غرب نزدیک شده باشند. «نزدیک» از هر جهت. پمپئو شهابی بود بر سپهر سیاست آمریکا. پمپئو ها میآیند و میروند اما تام کروزها و هاروی واینستین ها چهرههای ماندگار پشت صحنه اند. آنها هستند که امروز به مراکز قدرت آمریکا نزدیکند و امثال آنها هستند که در جهان رسانه ای امروز تشخیص میدهند کدام چهره برای «انقلاب»شان مناسب است: مصی، نرگس محمدی یا نازنین بنیادی.
دوم چهره «انقلاب مدیائی» باید خود بیان اهداف نیز باشد. در جهان توئیتر های دو خطی و پستهای تک پاراگرافی اینستا گرامی انقلاب مدیائی نیازی به برنامه ندارد. تاکتیک و استراتژیِ آن را مراکز قدرت و اتاقِ فکر ها طراحی میکنند و اجرای آن را عوامل حلقه به گوش بر عهده می گیرند. هر چه این عوامل حلقه به گوش ابله تر و نادان تر، به همان نسبت کم خطر تر. مهم این است که جذبه لازم را برای مخاطبین هدف داشته باشند و الحق خانم بنیادی در این زمینه دو سر و گردن از همه آن فعالان با سابقه مبارزاتی بالاتر است. باور نمی کنید؟ نگاهی به عشوه گریهای اروتیک یا سافت پورن وی در کلیپهای موسیقیائی بیندازید. اگر خانم نوشین احمدی را به آنجا برده بودند، مبارز خیابانیِ به وجد آمده اول باید کلی فکر میکرد که این خانم چه دارد می گوید. در مورد خانم بنیادی ماجرا کاملاً وارونه است. حرف هم نزند پیام به همه ابلاغ شده است.
سوم موضوع فقط خانم بنیادی نیست. حضور خانم سیما ثابت در کمیسیون حقوق بشر پارلمان اروپا را چه می گوئید؟ آن را هم جمهوری اسلامی باعث شده است؟
نه. اینچنین نیست. واقعیت این است که آن چیزی که شما به مثابه افتخارات گذشته به آن آویزان شدهاید مدتهاست از مضمون تهی و در قالبهای نوینِ سلطه ایدئولوژیک بورژوازی مستحیل شده اند. از کدام جنبش مبارزاتی زنان حرف میزنید در حالی که پیشگامان آن جنبش امروز حتی وجود جنسیتی به نام «زن» را هم انکار می کنند؟ از کدام سقف آرزوها حرف میزنید خانم ولی بیگی؟ یک و فقط یک آرزو از سقف آرزوهایتان را بگذارید وسط تا ببینیم خانم بنیادی قادر به پاسخگوئی به آنها هست یا نه. البته نه خود ایشان که یحتمل فاقد هرگونه شعور اجتماعی اند، بلکه مشاورانشان.
اگر تردیدی در این میان هست، در این است که شما نتوانید به سقف آرزوهای مورد نظر طراحان پروژه بنیادی دست بیابید. مطمئن هستید که همه آن شخصیتهائی که نام بردید ووکیست و جندریست هم هستند؟ مطمئن هستید که از عمل جراحی تغییر جنسیت در کودکان بدون اطلاع پدر و مادر هم دفاع می کنند؟ مطمئن هستید که به اندازه کافی از ریختن بمب بر سر شهرهای ایران مشعوف می شوند؟ به شما اطمینان میدهم که خانم بنیادی همه این نیازها را برآورده می کند.
خانم ولی بیگی، شما به حاشیه رانده شدهاید و این شکوه های توئیتری هم تغییری در این وضعیت به وجود نمی آورد. عنان آنچه به نام جنبش «ژن، ژیان،ئازادی» راه افتاده است در دست افراطی ترین اولترالیبرال های فاشیست است. به خودتان بیائید و خود و دیگران را فریب ندهید. از این منجلاب فاصله بگیرید.
15 آبان 1401
6 نوامبر 2022
https://twitter.com/Narges_valibeig/status/1588237226521120770?cxt=HHwWhMC-nffVxoosAAAA