درباره اوضاع جهانی -11: نگرانی الیت جهانی از پوپولیسم

نوشتۀ: نوید پایور
Write a comment

 

حال برای الیت مسلط اروپا سوال این است که چگونه خودش را با شرایط جدید منطبق کند. آیا بر روی احتمال قدرت گیری مجدد احزاب سنتی در انتخابات سراسری کشوری حساب کند؟ یا یک نمایش پوپولیستی قدرتمند  در انتخابات اروپا به ایجاد پانیک می انجامد که منجر به یک بررسی رادیکال از عمل کردهای اتحادیه اروپا و سیاست هایی مثل رفت وآمد آزاد در آن گردد.

 

 


 

توضیح: مقالۀ حاضر در جریان برگزاری مجمع جهانی اقتصاد در داووس سویس نوشته شده است. ترس از آن چیزی که نویسنده از دیدگاه الیت جهانی اقتصاد آن را "پوپولیسم" می نامد، در نوشته با دو فاکتور همراه می شود. نخست شورشهای شهری که هر چه بیشتر به عنوان پدیده ای پایدارتر در مرکز توجه نظریه پردازان راست و چپ بورژوازی قرار می گیرند. تحولات اوکراین و ونزوئلا و تایلند نشان می دهند که اکنون فقط چپ بورژوازی نیست که در "اشغال فضای شهری" تصویر انقلاب خویش را ترسیم می کند. راست بورژوازی نیز راه استفاده از "شهر" را به خوبی فرا گرفته است. در همین رابطه و نکتۀ جالب توجه دیگر در مقالۀ حاضر این است که نگرانی نویسنده از رشد رادیکالیسم سوسیالیستی و کمونیستی نیست، بلکه تمام مواردی که به آنها اشاره می کند به راست افراطی مربوط می شوند. طرح این پرسش بجاست که چرا مثلا سیریزا در یونان کمتر مایۀ وحشت الیت لیبرال است تا فجر طلائی. در عین حال تأکید نویسنده بر موضوعاتی چون بیعدالتی اقتصادی، بر بستر گرایشاتی قرار می گیرد که حفظ و گسترش نوعی تأمین اجتماعی در کشورهای غربی را لازم می دانند. طرح چنین جهتگیری هائی در ارگانهای سنتی بورژوازی از قبیل فاینانشیال تایمز و فارین افیرز را نمی توان نادیده گرفت.

هیأت برگزاری کنفرانس

نگرانی الیت جهانی از پوپولیسم

گیدئون راخمن، 21 ژانویه 2014

ترجمه: نوید پایور

منبع: فاینانشیال تایمز

آغازملاقات امسال مجمع جهانی اقتصاد در روز چهار شنبه، اولین نشست "عادی" داووس بعد از پنج سال خواهد بود. از زمان سقوط Lehman Brothers در سپتامبر 2008 تابحال یک حالت بحرانی بر فراز این نشست سالیانه در گردش بوده است.

ماهیت این ترس آزاردهنده برای مردان و زنان شرکت کننده در "داووس" سال به سال و به آهستگی از نگرانی سقوط اقتصاد جهانی، جای خود را به ترس از یک رکود اقتصادی دیگرمی داد، و مشخصأ نگرانی از سقوط واحد پول اروپا، یورو.

بهر صورت امسال آسمان صاف ترشده و ترس وحشت از میان رفته و یک خوش بینی واقعی نمودار شده است . امکان تهدید سقوط اقتصادی به گونه ای آرامش بخش بسیار ضعیف بنظر می رسد. اقتصاد آمریکا قوی تر شده و ممکن است امسال به رشد 3 درصد برسد. یک باز گشت قوی نیز در انگلیس در حال شکل گرفتن است. و همچنین هر دوی حوزۀ  یورو و ژاپن امسال هر چند با در صد کمتری، رشد خواهند داشت.

همچنین، بهتر شدن اقتصاد منجر به بازگشت یک اعتماد بنفس سیاسی شده است. بحث های فراگیر " سقوط غرب" سالهای اخیر، اکنون کمتر بگوش میرسد. درعوض بیشتر این بحث مد شده که زمان اصلاح بازار کشورهای در حال رشد و تأکید بر مشکلات سیاسی در قدرتهای در حال عروجی مانند چین، هند و برزیل است.

وجود نا آرامیهای اقتصادی و سیاسی در کشور های تشکیل دهنده Bric (برزیل- روسیه- هند و چین) و یا بازار در حال رشد  دیگر، منبع نگرانی عمیق خواهد بود. اما یک اصلاحات معتدل و جزئی، چنانچه همراه با تجدید تحرک در غرب باشد، قادر نخواهد بود امسال منشأ "اخبار خوبی" باشند که فضای داووس را تحت الشعاع قرار دهد.

اما درحالی که خوشبینی به میان بانکداران، صاحبان مشاغل، سیاستمداران و افراد مشهوری که علاقه مند شرکت در مجمع جهانی اقتصاد (WEF) باز گشته ، روایتهای کلی آنان در مورد چگونگی کار کرد دنیا پیچیده تر و سخت تراز زمان قبل از بحران است.

قبل از سقوط مالی، داووس اساسأ جشنی بود برای نشان دادن شکوه و خوبی گلوبالیزسیون. هرچند که گاه گاهی اجازه می داند در حالی که گاهی به مخالفان گلوبالیزسیون اجازه صحبت داده می شد (و یا این که حتی امکان به یک "فوروم باز" در محلی دور از جلسه و هتل اقامت شرکت کنندگان محدود می شد)، استدلالات آنان در باب نابرابری کاملا حاشیه ای به نظر میرسید. اما  در سال 2014 احساس وجود اشکالی اساسی در تقسیم موهبت های گلوبالیزسیون، به بحث های اصلی وارد می شود.

یک روند عمومی در سالهای اخیر - که بین اقتصادهای پیشرفته غرب با قدرتهای در حال رشد مشترک بود – ظهور اعتراضات وسیع اجتماعی به بی عدالتی و فساد بود.

نمونه های آشکار آن  جنبش "اشغال وال استریت" ، جنبش خشمگینان در مادرید (Indignados  که به جنبش 15 مه نیز معروف است)، جنبش "علیه فساد" در دهلی، تظاهرات عظیم در شهر های برزیل در تابستان گذشته، جنبش گزی پارک در ترکیه و تظاهراتی که به انجام کودتا در مصرمنجر شد، تمامأ نشان داد که چگونه در عصر مدیای شبکه های اجتماعی حس  ضد  نظم مستقر می تواند بسرعت گسترش یابد.

از آنجا که مجمع جهانی اقتصاد ( WEF ) اساسأ تجمع نخبگان جهانی است، شرکت کنندگان در آن باید هم نگران بروز شواهد افزایش  پوپولیسم " Populism " ( اصطلاح مورد علاقه شرکت کننده گان در داووس ) باشند. هم اکنون این نگرانی ها اثرات خود را فراتر از شیب های اسکی سوئیس بروی رهبران سیاسی سیستم های متفاوت برای چاره جویی در مقابل خشم ضدیت با نخبگان ( Anti-elitist) ، گذاشته است. در چین رئیس جمهور شی جین پینگ کمپینی در سطع بالا بر ضد فساد که  سعی دارد ریخت و پاش های آشکار مقامات رسمی محدود کند، براه انداخته است. در هندوستان حزب جدید Aam Aadmi که علامت جاروب را برای خود انتخاب کرده و تا اکنون در انتخابات شهرداری دهلی به پیروزی رسیده است.

در امریکا حتی سیاست مداران جمهوریخواه بیشتر صحبت از بی عدالتی و فشار اقتصادی بروی قشر متوسط میکنند، یک عکس المل دیرهنگام  به این حقیقت که در واقع در آمد یک خانوار معمولی امریکائی اکنون کمتر از سال 1989 می باشد.

یک سوال اساسی سیاسی این است که آیا در سالهای آینده رهبران سیاسی فعلی قادر به چاسخگوئی به این روحیۀ ضد نظم مستقر خواهند بود یا این که نیروهای جدید و یا رادیکال بیشتری ظهور خواهند کرد.

انتخابات پارلمان اروپا در ماه می احتمالأ شاهد موجی از حمایت از احزاب سیاسی "حاشیه ای outsider" خواهد بود که مخالف اتحادیه اروپا و سیاست مهاجرت پذیری که بر روی سطح معیشت شاغلین فشار می آورد، هستند.

بیشترینشوک ممکن است از فرانسه باشد جایی که جبهه ملی National Front(FN) که مدتها به عنوان یک حزب راست افراطی دارای پیوند با فاشیست ها تلقی می شد، ممکن است بصورت بزرگترین حزب در انتخابات اروپا ظاهر شود. کم شرکت کردن مردم در انتخابات، سیستم نمایندگی تناسبی (PR )، محبوب نبودن رئیس جمهور فرانسوا اولاند وتلاش FNبرای ترمیم چهره اش به آن کمک کرده تا محبوبیتش را افزایش دهد. اما، بهر بهانه ای، ظهور یک FN قوی می تواند به خوبی یک شوک قوی به نظام فرانسه وارد کند.

این تاثیرات در اروپا حتی گسترده نیز خواهند شد، چون احزاب کشور های دیگر از جمله حزب استقلال انگلیس و حزب آزادی هلند ممکن است حداکثر آرا را بدست بیاورند. با این اوصاف، احزاب حاشیه ای ممکن است بیش از  30 % از کرسی های پارلمان اروپارا بدست آورند.

حال برای الیت مسلط اروپا سوال این است که چگونه خودش را با شرایط جدید منطبق کند. آیا بر روی احتمال قدرت گیری مجدد احزاب سنتی در انتخابات سراسری کشوری حساب کند؟ یا یک نمایش پوپولیستی قدرتمند  در انتخابات اروپا به ایجاد پانیک می انجامد که منجر به یک بررسی رادیکال از عمل کردهای اتحادیه اروپا و سیاست هایی مثل رفت وآمد آزاد در آن گردد.

یک موج پوپولیستی سیاسی در اروپا همچنین ممکن است تاثیرات جدی اقتصادی در بهم زدن اطمینان شکننده ای که سر انجام بازار پس از کنترل بحران یورو بدست آورده بهمراه داشته باشد.

سیاست های رادیکال ممکن است در آمریکا نیز اتفاق بیفتد. سوال بزرگ سیاسی در سال 2014 این است که آیا  حزب جمهوری خواه می تواند در انتخابات میان دوره ای در ماه نوامبر کنترل کنگره را بدست بگیرد، و اگر بگیرد حزبی است که روز افزون تحت نفوذ رادیکال های تی پارتی خواهد بود؟ پیروزی حزب جمهوری خواه به همراه قدرت گرفتن تی پارتی یک سناریوی وحشتناک برای اوباما خواهد بود، بشکلی که در دو سال پایان کارش اورا زمین گیر خواهد کرد. اما یک شانسی هست که رئیس جمهور بتواند از یک موقعیت آرام تری بهره ببرد وآن تقویت اقتصاد و تلاش برای تقویت چهره رفرم بیمه سلامتی، می تواند حداقل کنترل یکی ازدو مجلس گنگره را برای دمکرات ها تضمین کند.

در سیاست خارجی سوال اساسی این است که آیا یک رشد متوسط اقتصادی قادر به عقب راندن این تصور که آمریکا دیگر یک قدرت جهانی نمی باشد، خواهد بود.

این احساس که آمریکا در حال عقب نشینی است با نمایش عقب نشینی خروج متحدانش از افقانستان در طول سال قوی تر خواهد شد. هر چه طراحان دیپلماسی آمریکا و خود ملت آمریکا بیشتر به مسائل داخلی بپردازند، ادامه کشتار در سوریه و خراب تر شدن اوضاع در عراق - که وقوع هر دو محتمل تر است تا عدم وقوعشان - خواه و ناخواه این احساس را تقویت می کند که خاور میانه بزرگ از خلاء قدرت رنج می برد.

اما یک احتمال مثبت دیگری هم هست. اگر آقای اوباما به همراه مشاورانش بتواند به یک راه حل دوجانبه برای متوقف کردن برنامه های اتمی ایران برسد و خطر جنگ را کم کند و تاکید او بر راه حل دیپلماتیک و ابا داشتن از بکار گیری نیروی نظامی، به پای قدرت  ونه ضعف او  گذاشته خواهد شد. کنار آمدن با ایران به این معنا خواهد بود که خوشبینی اقتصادی در سال 2014 با تحولی مثبت در ژئوپلیتیک نیز همراه خواهد بود.

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر