درباره اوضاع جهانی -5: برای بقا، ناتوباید جهانی شود

نوشتۀ: آنه ماری اسلاوتر
Write a comment

به بیان دیگر آمریکا می تواند قدرت خودش را هم به وسیله ارتباط با اعضای دیگر ناتو (ضمن این که مطمئن باشد ناتوبا بیشترین کشور ها و سازمان ها ارتباط بر قرار کند) و ازدیاد اتصالات با کشور های و سازمان های دیگرافزایش دهد. 


توضیح: روند تجدید آرایش در بلوک بندیهای جهانی با سرعت تمام در سطوح مختلف، از اقتصادی تا سیاسی و نطامی، در حال انجام است. به نظر میرسد که در این تجدید آرایش نقش سازمانهای جهانی برخاسته از نظم پس از جنگ دوم جهانی هر چه بیشتر کاهش یافته و مراکز جدیدی از اعمال قدرت در سطح جهانی از نقش بیشتری در شکل دادن به مناسبات بین المللی برخوردار می شوند. به ویژه نقش ناتو در این میان از اهمیت ویژه ای برخوردار می گردد. ناتو در دو دهه گذشته در جنگهای مختلف منطقه ای عملا سیاست خود را به جای سیاست سازمان ملل به عنوان ارادۀ جامعۀ جهانی اجرا نموده است. مقالۀ حاضر نشان می دهد که مباحثه برای گسترش نقش ناتو به عنوان یک سازمان جهانی نیز در جریان است. سازمانی که در دوران جنگ سرد به عنوان پیمان دفاعی غرب در مقابل پیمان ورشو شکل گرفته بود، اکنون دامنۀ عمل خود را تا شرق دور و تا آفریقا گسترش می دهد. بررسی تأثیرات این جهتگیری در تحولات سیاسی جهانی و تشدید فضای تخاصم حائز اهمیت است.

هیأت برگزاری کنفرانس

درباره اوضاع جهانی -5: برای بقا، ناتوباید جهانی شود

نوشته: آنه ماری اسلاوتر

ترجمه نوید پایور

بعد ازگذشت شصت و سه سال از امضای پیمان آتلانتیک شمالی که امریکا و کانادا را به همراه ده کشور اروپا متعهد میکرد حمله به یکی از آنها به معنای حمله به تمامی آنهاست، ناتو در حال مطابقت دادن خودش به سازمانی برای امنیت جهانی در قرن بیست و یکم است، که نتیجه آن جهانی امن تر خواهد بود.

در سال 1949 جهان در کنار جنبش عظیم "غیر متعهد ها"، بسرعت به دو قطب اصلی سیاسی- نظامی،  شرق و غرب در حال تقسیم شدن بود. ناتو در مقابل پیمان ورشو که توسط اتحاد شوروی و متحدانش در سال 1955 تشکیل شد قرار گرفت. در هر دوی این پیمان ها قدرت های کوچکتری بدور این ابر قدرتها شکل گرفتند. در هر دوی این بلوک قدرت هیچ گونه نرمشی برای بکار گیری مستقلانه توان نظامی برای هر یک از این اعضای کوچکتر، وجود نداشت.

بگفته  دبیر کل ناتو آندرس فوگ راسموسن امروز "این سازمان دارد بشکل یک شبکه مرکزی همکاری اطلاعاتی و مرکز مشاوره در مورد مسائل امنیتی تبدیل می شود". این یک "سازمان سراسری جهانی است"،  با بیشتر از 40 کشورعضو و همکاری روبه افزایش دیگر سازمانهای بین اللملی.

بدون شک کشور های همکاری کننده  شامل اعضای اروپایی غیر عضو ناتو مثل اتریش، سوئیس، فنلاند و سوئد، و مشتاقان عضویت احتمالی ناتو  مثل بوسنی، سربستان، مقدونیه، اوکراین، بلاروس، وحتی روسیه نیز می شود. سرانجام تمام کشور های آسیای مرکزی از ترکمنستان تا قزاقستان، به همراه ارمنستان، آذربایجان، افقانستان، و پاکستان به همراه شمال آفریقا از مراکش تا مصر همچنین اسرائیل، اردن، عراق، بحرین، قطر، کویت، و امارات متحده عربی به جمع همکاران خواهند پیوست. و در آخر سر همکاران حوضه اقیانوس آرام شامل ژاپن، کره جنوبی، استرالیا، نیوزلند و مغولستان خواهد بود.

از نظر سازمانی ناتوخودش را به شکل "همکاری نزدیک" با سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، و سازمان امنیت و همکاری اروپا سازمان داده است. همچنین مرتبأ با اتحادیه افریقا، صلیب سرخ جهانی، سازمان جهانی مهاجرت (IOM)، بانک جهانی، سازمان بین المللی هوانوردی (ICAO)، و سازمان منع تسلیحات شمیایی (OPCW)، همکاری می کند.

اگر از بین تمامی این کشور ها و یا سازمانها حلقه ای از ناتو جدا شود درست مثل شبکه اینترنت ویا کهکشان ها، شبکه به کار خود ادامه خواهد داد. این جهان دیگر یک قطبی، دوقطبی، و یا چند قطبی نیست چراکه اعمال تاثیر گذار نه از یک کشور تنها، بلکه از کشور هایی است که به صورت بهم فشرده به هم وصل شده اند. مثل نقطه اتصالات ( HUB) و خوشه های متعددی که دریک شبکه امنیتی وجودارند. به این صورت که نقطه اتصالات همان سازمانهای مختلف محلی اند، با اندازه و قدرت متفاوت.

این تغییر ساختاری کار برد عملی بسیار زیادی دارد. برای مثال، به این معنی است نه فقط منابع نظامی ناتو، بلکه منابع انسانی و دانش کاربردی درمقابله با تهدیدات متعدد، در سطح جهانی در دسترس خواهد بود. ناتو مرکزی بنام مرکز مدیریت عملیاتی جامع بحرانها Comprehensive Crisis and Operations Management Centerبوجود آورده است تا با در کنار نهادن تجارب نظامی و غیر نظامی در مورد شناسائی بحرانها، مدیریت، اجرائیات، نوسازی، و شکل دادن توانایی ها بصورتی که ستاد مرکزی ناتودر اروپا را به شبکه جهانی وصل کند.

ضمنأ تصویر قدرتمندانه خود ناتو بشکلی خواهد شد که بصورت یک متحد قدرت دهنده و شریکی که بصورت یک متحد برای کمک و یاری نیز تصور می شود. ناتو دیگر یک مشت آهنین نیست بلکه بصورت یک جعبه ابزاری است شامل ابزار های مختلف امنیتی. این ابزار ها شامل تولید ضد شبکه ها برای محافطت از شبکه های امنیتی در برابر تهدیدات تروریستی و معاهدات اتمی، شیمیایی، یا بیولوژیکی، همچنین تهدیدات غیر متمرکز مثل دزدی دریایی. در نتیجه زمانی که بحرانی مثل جنگ در تیمورشرقی در سال 1999 یا بحران بن بست سیاسی سال قبل در ساحل عاج، ناتو می تواند از ذخیره خود از هرکدام کشور ها ویا گروهی از آنهارا برای اجرای مصوبات سازمان ملل انتخاب کند.

هم چنین  خود اعضای ناتوهم انتخاب بیشتری در بکار گیری توانایی های متعدد ناتو خواهند داشت. حتی منقدان گسترش ناتو در عملیاتی مثل مداخله در لیبی حالا فهمیده اند که به احتمال زیاد، عملیات چند ملیتی توسط کشور های عضو برای اجرای مصوبات سازمان ملل به همراهی شرکای منطقه ای، مدلی برای آینده خواهد بود. بنا به توضیح اخیر ژنرالBrent Scowcroft  مشاور امنیتی جورج بوش، منشور سازمان ملل درابتدا به یک نیروی  نظامی آماده برای اجرای مصوبات شورای امنیت نظر داشت، نظری که مدل ناتوی شراکتی ممکن است بکار گیرد.

قدرت در این شبکه از متصل بودن یا چیزی که تئوریسن های شبکه به آن "در جمع بودن" (centrality) اطلاق می کنند ناشی می شود. قدرتمند ترین عضو شبکه آن گرهی (NODE) است که بیشترین اتصالات را با دیگران دارد، این به این معنی است که این گره (NODE) می تواند  قدرتش را نه فقط با اضافه کردن اتصالات مستقیم به خود، بلکه با اتصالات غیر مستقیم به گره های دیگر افزایش دهد.

به بیان دیگر آمریکا می تواند قدرت خودش را هم به وسیله ارتباط با اعضای دیگر ناتو( ضمن این که مطمئن باشد ناتوبا بیشترین کشور ها و سازمان ها ارتباط بر قرار کند) و ازدیاد اتصالات با کشور های و سازمان های دیگرافزایش دهد. برای مثال اگر ناتو با اتحادیه آفریقا ارتباط بر قرار کند و اتصالات اتحادیه افریقا را زیاد کند، هردو آنها، ناتو و اتحادیه آفریقا بیشتر بصورت " در جمع بودن" ( centrality) در شبکه در خواهند آمد و قدرت بیشتری به این صورت خواهند گرفت که قادر خواهند بود اعمال نفوذ بیشتری در بکارگیری منابع داشته باشند.

منطق منبع قدرت در "در جمع بودن" دارای این منفعت خوب است که هریک از اعضای شبکه با آوردن اعضای بیشتری به شبکه و متراکم کردن اتصالات اطراف خود، توان بیشتری بدست خواهند آورد. این دقیقأ همان منطق پشت تغییرات ناتو است.

موضوع فوری در شیکاگو بیرون رفتن نیرو های ناتو از افقانستان است. اما در دراز مدت مسئله این خواهد بود که کشورهای بیشتری به داخل شبکه امنیتی ناتو وصل شوند.  

آنه ماری اسلاوتر ANNE-MARIE SLAUGHTERیک عضو مجمع آتلانتیک کانسیل و استاد سیاست در دانشگاه پرینستن است. مقالۀ حاضر در چهارچوب تدارک نشست سالانۀ ناتو در 20 و 21 آوریل در شیکاگو به نگارش درآمده است.

لینک مطلب:

http://www.atlanticcouncil.org/blogs/new-atlanticist/to-survive-nato-must-globalize

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر