درباره اوضاع جهانی -2:از تهران به توکیو، تغییرمکان سیاست ژئو-استراتژی ایالات متحده

نوشتۀ: جیم لوب
Write a comment

همکاری با ایران به عنوان بخشی از استراتژی متعادل کننده در سطح منطقه ای، برای اجرای استراتژی بزرگتر"محور" آسیایی خود اوباما، هم حیاتی است.  ضرورت و الزام  آن توسط بیانیه دفاعی این هفته چین، آ د آی ضد، نشان داده شد که باعث تشدید آخرین تنش ها بین پکن و همسایگان آن، از همه مهمتر با ژاپن شدیداً ملی گرا که با واشنگتن یک پیمان دفاعی متقابل دارد

 


 

 

توضیح: نوشتۀ حاضر در چهارچوب بررسی استراتژی بین المللی ایالات متحدۀ آمریکا و تغییر اولویتهای این استراتژی در دوران حاضر انتخاب شده است. جیم لوب معتقد است که در این استراتژی تمرکز نیرو برای مقابله با نفوذ چین در مرکز توجه قرار دارد و در همین چهارچوب نیز به بررسی تشنج زدائی در روابط ایران و آمریکا می پردازد. در تحلیل لوب، به نقش روسیه در این استراتژی تنها به طور ضمنی اشاره شده است.

هیأت برگزاری کنفرانس

 

درباره اوضاع جهانی -2:از تهران به توکیو، تغییرمکان سیاست ژئو-استراتژی ایالات متحده

تحلیل از جیم لوب

ترجمه عزت ملکی

واشنگتن، ۲۹ نوامبر ۲۰۱۳ (آی پ اس – خبرگزاری اینترپرس سرویس) – از خاورمیانه به شرق دریای چین، حوادث هفته گذشته یک مثال کاملا" روشن از اعلام عمومی تغییر در اولویتهای سیاست خارجی در دولت رییس جمهور باراک اوباما ارائه داده اند.

درست چهار روز پیش، ایالات متحده و شرکای پنج قدرت بزرگ بعلاوه یک (ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، روسیه، چین بعلاوه آلمان) یک توافق تاریخی با ایران را در مورد برنامه هسته ایش اعلام کردند، توافقی که بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که میتواند راه را برای ایجاد روابط حسنه استراتژیک احتمالی بین واشنگتن و تهران هموارکند.

 همانطوریکه  قابل پیش بینی بود، این توافق ازطرف نزدیکترین متحدان خاورمیانه ای واشنگتن، به خصوص اسرائیل و حامیان جنگ طلبش در آمریکا بعنوان آخرین و نگران کننده ترین مثال از "ضعف" و "مماشات" اوباما در برخورد با مهلکترین  دشمنان واشنگتن، شدیداً مورد انتقاد قرار گرفت.

درست دوروز بعد، دولت اوباما دو بمب افکن ب۵۲  را برای پرواز بر فراز جزایر مورد مناقشه در شرق دریای چین برای اظهار همبستگی خود با متحدان شرق آسیا و درسرپیچی با بیانیه تازه اوایل هفته پکن برای کنترل منطقه باعنوان "منطقه شناسایی دفاع هوایی" (آ د آی ضد)، فرستاد.

آن نمایش قدرت، مورد ستایش خیلی ها، از جمله روزنامه بسیارمحافظه کار و جنگ افروز وال استریت ژورنال که دو روز قبل ارکسترانتقادی علیه معامله ایران را رهبری کرده بود، قرارگرفت.

در همین حال، مشاور امنیت ملی اوباما، سوزان رایس، شخصاً به کابل پرواز کرد تا به رئیس جمهور حامد کرزای اخطار کند که واشنگتن آماده است بعد از سال  ۲۰۱۴ افغانستان را بحال خود رها سازد مگر آنکه وی تا ۳۱ دسامبر، توافقنامه دوجانبه امنیتی درازمدتی که اخیراً مننقضی شده است را امضا نماید تا تعداد ۱۰۰۰۰سرباز ایالات متحده  در افغانستان باقیمانده و مشاوره و کارآموزی ارتش افغانستان درانجام ماموریت در برابر القاعده و همدستانش را بعهد بگیرد.

تفسیرسه واقعه فوق با همدیگر، حاکی از اشتیاق واشنگتن برای خلاصی حضورنظامی خود از بیش از یک دهه جنگ در خاورمیانه بزرگ است و چرخش "محور" تمرکز و منابع استراتژیک خود بیشتر به سمت آسیا – اقیانوسیه  و روابط بسیار پیچیده خود با چین و متحدین کلیدی ایالات متحده در آنجاست.

از آنجا که واشنگتن بعنوان تنها ابرقدرت نظامی جهان است، یک چنین تغییری لزوما در سراسر مناطق متاثر بشدت طنین انداخته و قدرتهای کوچکتر را برای تنظیم جایگاه خود برای حفاظت از منافعشان در شرایط در حال تغییر، تحت فشار قرار میدهد.

آن پژواکها در خاورمیانه بوضوح قابل شنیدن بود، جاییکه انقلاب ۱۹۷۹ ایران، باعث شد تا اتحاد موجود ایالات متحده، بویژه  با اسرائیل و عربستان مجدداً تقویت شده  و تهران  از یک متحد استراتژیک سابق به دشمن  شماره یک منطقه ای تبدیل شود.

برای ۳۴ سال متوالی، اسرائیل و شیخ نشینهای سنی مذهب خلیج تقریباً از پشتیبانی بی قید و شرط آمریکا برخوردار بوده اند، حتی زمانیکه سیاست ها و اقدامات آنها در واقع منافع واشنگتن را تضعیف میکرده است، حال چه شهرک سازی های اسرائیل در مناطق اشغالی باشد و یا صادرات وهابیت جهادی عربستان در منطقه.  بنا بر مزیت موقعیت قدرقدرتی واشنگتن، توازن قوا بشدت به نفع آنها سنگینی کرد.

توافقنامه بین پنج قدرت بعلاوه یک با ایران، هرچقدرهم آزمایشی، میتواند آن موازنه رابطرق اساسی تغییر دهد، بویژه اگر به همکاری نزدیکتر بین واشنگتن و تهران در مورد مسائل کلیدی از شرق مدیترانه تا شبه قاره جنوب آسیا، توسعه یابد.

این پیمان به ویژه برای عربستان سعودی که دولتش ستایش ضعیف و کمرنگی از آن ارائه داد اما رسانه هایش پر از ترس و وحشت شد ، شوم است.

گریگوری گاوس، کارشناس عربستان در دانشگاه وِرمُوند در سه شنبه در نیویورکر نوشت که سعودیها تنها درمورد بلندپروازیهای هسته ای ایران نگران نیستند، بلکه آنها وحشت عمیق تری دارند: که روند ژئؤپلیتیک در خاورمیانه بموازات تهدیدی بر علیه هم مقام منطقه ای و هم امنیت داخلی آنها است. 

طبق نوشته گاوس، سعودی ها ایرانی را می بینند که درعراق و لبنان نفوذ قدرتمندی داشته و به پشتیبانی متحد خود در سوریه ادامه داده و هم اکنون هم در شرف تدوین رابطه جدیدی است با واشنگتن،  رقیبی که خلاصه بدون هرگونه موانعی، در شرف تبدیل به قدرت مسلط  منطقه ای است.

برای اسرائیل هم، به ویژه در صورتیکه مصالحه موقت بیک موافقتنامه جامع منجرگردد که بطورمؤثر مانع دستیابی تهران به سلاح هسته ای شود، برتری نظامی آن برای آینده قابل پیش بینی تضمین میشود.

اما ایجاد روابط حسنه بین ایالات متحده و ایران، همچنین میتواند اثر منفی برای اسرائیل داشته باشد و چنانچه دلایل دیگری وارد نشوند، خنثی شدن تنش طولانی مدت برسر برنامه هسته ای تهران، میتواند مرکز توجه جهانی را به مناطق فلسطین اشغال شده توسط اسرائیل بازگرداند.

علاوه براین، استفن والت، کارشناس روابط بین الملل در دانشگاه هاروارد در وبلاگ خود نوشته است، باتوجه به جمعیت نسبتاً بالای تحصیلکرد درمیان جمعیت ۸۰ میلیونی و نیز ذخایر فراوان نفت و گاز، ایران بالقوه دارای قدرت بسیار بیشتری از هر یک از کشورهای دیگر در منطقه است.

وی نوشت: اسرائیل و عربستان سعودی "نگران آنند که ایران قدرتمند، در درازمدت اعمال نفوذ بیشتری در منطقه بکند بهمان طرقی که همه قدرتهای بزرگ اعمال میکنند."  "از دیدگاه تل آویو و ریاض، هدف این است که سعی کنند ایران را در یک جعبه برای هرمدتی که لازم است ایزوله، بدون دوست و بطور مصنوعی ضعیف نگهدارند.

بهبود روابط آمریکا با ایران و ادغام تهران در یک ساختار امنیت منطقه ای تجدید نظر شده، از سوی دیگر، تا حد زیادی میتواند به نفع اهداف سیاست خارجی خود واشنگتن در هر دو سطح منطقه ای و جهانی باشد.

چنین حرکتهای منطقه ای، نه تنها امکان یک جنگ دیگرایالات متحده علیه یک کشور مسلمان را از بین می برد، در صورتیکه بدرستی بکار گرفته شود، یعنی در مشاوره نزدیک با متحدان فعلی واشنگتن، آنها نیز میتوانند کمک کنند تا درگیری فزاینده سنی – شیعی که فاجعه ای را در سوریه بوجود آورده است،  و به طور فزاینده تهدیدی شده است برای بی ثبات کردن کل منطقه، فروبنشانند.

در طول سال گذشته و به ویژه از آنزمان که مشخص شد که رئیس جمهور سوریه، بشار اسد، با حمایت تهران، به مراتب بیشتراز آنچه که قبلاً تصور میشد توان ماندن در قدرت را دارد، به نظرمیرسد  که دولت آمریکا نتیجه گرفته است که برای ایجاد ثبات در منطقه، در واقع به همکاری ایران نیاز دارد. (نتیجه گیری که ظاهرا" توسط متحد ش، ترکیه، دنبال شد و در هفته های اخیر به سوی ایجاد روابط حسنه خود با ایران حرکت کرد).

بنابر نوشته والت، در واقع، تشدید و گسترش جنگ شیعه و سنی به طور جدی تهدیدی است برای استراتژی اوباما از آزاد کردن ایالات متحده از منطقه – ویا، به طور دقیق تر، ازسرگیری نقش "متعادل کننده " ای که با موفقیت قابل توجهی از ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۰  اجراشده بود.  چنانچه جنگ داخلی در سوریه نشان داده است، ایران، علیرغم انزوای خود و اقتصاد تضعیف شده کشور،  به اندازه کافی با نفوذ است که آن امیدهارا بر باد دهد.

اما همکاری با ایران به عنوان بخشی از استراتژی متعادل کننده در سطح منطقه ای، برای اجرای استراتژی بزرگتر"محور" آسیایی خود اوباما، هم حیاتی است.  ضرورت و الزام  آن توسط بیانیه دفاعی این هفته چین، آ د آی ضد، نشان داده شد که باعث تشدید آخرین تنش ها بین پکن و همسایگان آن، از همه مهمتر با ژاپن شدید" ملی گرا که با واشنگتن یک پیمان دفاعی متقابل دارد.

اززمانیکه محور، ویا "تعادل" برای اولین بار دردوسال پیش توسط هیلاری کلینتون وزیرامور خارجه  وقت اعلام شد، اعتبار آن، به ویژه در میان تحلیگران آسیایی، لطمه خورد و آنها براین عقیده بودند که واشنگتن بیش از حد درگیر خاورمیانه بزرگ، ازجمله در افغانستان، فشار برای دخالت در سوریه، و بالاتر از همه، تهدید به جنگ با ایران،  شده  است که بشود آنرا جدی گرفت.

اما با ادغام همه این موضوعات، یعنی توافق آمریکا و روسیه در آخرین لحظات در ماه سپتامبر که به طور موثری باعث توقف حمله آمریکا علیه سوریه شد، توافق هسته ای در هفته گذشته با ایران، وپیام رایس به کرزای به بروشنی پیام آور این است که اوباما در واقع مصمم است تا منابع وتعهدات نظامی ایالات متحده در منطقه را به حداقل رسانیده و آنهارا برای استفاده در مناطق دیگری آزاد کند.

در این زمینه، پروازهای ب۵۲ روز سه شنبه بر فراز جزایر ِسنکاکؤ-دیائویو، به نظر میرسد که برای برجسته کردن چنین عقیده ای طراحی شده بود.

وبلاگ جیم لوب در سیاست خارجی ایالات متحد را میتوان در لینک زیرخواند:

http://www.lobelog.com/

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر