کارگران (داستان کوتاه)

نوشتۀ: ژیر آگردیده
Write a comment

سال نود تا نود و هشت تو یک تالار عروسی آشپز بودم. کرونا نون‌مون رو آجر کرد. شدم شاگرد کاشی‌کار. ‏مهره پنجمم به خاطر برداشتن کیسه‌های سیمان جابجا شد. تو کارخانۀ آرد استخدام شدم. گفتند بیست‌و هشتم هر ماه ‏حقوق کارگران واریز میشه و بیمه‌ هم بعد از یک هفته‌کاری رد میشه. خب، چند ماه گذشت و خبری از بیمه نشد. هر ‏ماه با چهار روز تأخیر حقوق میدادن. سرویس رفت و برگشت رو هم بعد دو ماه برداشتن. اعتراض کردم مدیر ‏خدمات گفت: به زور که نگه‌ت نداشتیم، می‌تونی بری.

در شهریورماه گوجه‌فرنگی‌ها آماده برداشت بودند. ساعت شش‌ و‌ نیم صبح مینی‌بوس کارگران حاشیه زمین پنج هکتاری آقای باجلانی، واقع در روستای قیسوند را ‌دور زد. سینه‌های آویخته وافتاده بدون سینه‌بند پیرزن های مسافر با تکان مینی‌بوس پاندول‌وار به حرکت درمی‌آمد و با قیافه‌های مچاله شده و دماغ های پُف‌کرده‌شان همدیگر را می‌نگریستند. جلو پای هرکدام از آنها زنبیل های رنگ‌و‌رو رفته‌‌ای که از حدت تابش نور آفتاب سال‌های متمادی کپه شدن روی پشت‌بام، پینه‌خورده بودند به چشم می‌خورد که داخل شان چند جفت جوراب مشکی یا روسری چهارگوشی که مانع ورود گردوخاک به دماغ می‌شود همراه قابلمه کوچکی با تعدادی سیب‌زمینی آب‌پز شده و چند عدد نان دیده می‌شد. چند نفر دیگر مختصر برنجی همراه چندتکه گوشت سرخ‌شده مرغ، یا گوجه سرخ شده به همراه آورده بودند.

: آمنه، زنی سالخورده و سرپرست گروه از نسرین پرسید: پسرت ژیار، لابد باز صبحانه نخورده.
: مهم نیست، ساعت نه با خودمون ناشتا چیزی می خوره.
: سه‌روزه از صبح تا غروب تو زمین‌ها می چرخه، ظهر دیروز از زور گرما خون‌دماغ شد. چرا پیش مادرشوهرت نمی‌گذاری؟!
: دفعه پیش که سپرده بودم بهش، خروس زیر چشمش رو نوک زد، بالا پشت‌بام رسمان هوا می‌داد و همین‌طور نگاه می‌کرد. پدرسگ تکونی به کونش نداد از پله‌ها بیاد پایین. گفتم: پسرم کی این بلا رو سرت آورده؟ صورتت چرا زخمی شده! گفت مامان عصر تو حیاط خونه مادربزرگ بازی می‌کردم همون خروس بزرگه که میاد تو هال کسی چیزی بهش نمی گه، روی پله ایستاده بود و یکهو پرید روم. خیلی ترسیدم. بعد زیر چشمم سوخت. از تو آینه نگاه کردم دیدم زیرچشمم خونی شده....

 

متن کامل

kargaran ketab

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر