چشم اندازهای ترانس آتلانتیک (1)

نوشتۀ: جرمن فارین پالیسی
Write a comment

اگر دولت ترامپ در مبارزه ی قدرتی که با پکن دارد پا به اعمال تحریم های فرا مرزی بر علیه شرکتهای چینی بگذارد، آلمان در موقعیتی سرنوشت ساز قرار می گیرد.  جمهوری خلق چین سومین بازار بزرگ فروش (به ارزش 93 میلیارد یورو) و سومین محل بزرگ سرمایه داری برای آلمان است.

یادداشت سردبیر:

گزارش حاضر با بررسی مورد آلمان به زمینه های اقتصادی ای می پردازد که در دهه های اخیر مبنای مادی ائتلاف دول متشکل در بلوک ترانس آتلانتیک و پیمان ناتو را تشکیل می داده اند. همین مبانی اقتصادی نیز باعث شده اند که نه تنها شکافهای موجود در این بلوک تاکنون به گسست قطعی آن منجر نشده اند، بلکه علیرغم تضعیف چشمگیر موقعیت این بلوک قدرت در مناسبات جهانی همراه با عروج روسیه و چین و قدرتگیری حوزۀ یوراسیا، مراکز قدرت متمایل به بلوک ترانس آتلانتیک همچنان در اروپا زمام امور را در کنترل خویش داشته باشند. آخرین نمونه از بازتاب این مبانی در عرصه سیاست را در انتخاب اورسولا فن در لاین وزیر جنگ سابق آلمان به ریاست کمیسیون اروپای واحد مشاهده نمود که در نخستین اظهار نظر خویش در مقام رئیس کمیسیون اروپا بر تقویت جبهه ضد روسیه تأکید نمود. این در حالی است که در عرصه سیاست داخلی آلمان نیز تقویت چشمگیر حزب سبزها به عنوان پیگیرترین مدافعان بلوک ترانس آتلانتیک و تندرو ترین طرفداران جنگهای "انساندوستانه" و همزمان افول تاریخی سوسیال دمکراسی نشانه های آشکار دیگری از قدرت فراکسیون ترانس آتلانتیک در عرصه سیاست را به نمایش می گذارند. قدرتی که البته از سوی مراکز نیرومندی در عرصه اقتصاد به چالش کشیده می شود. گزارش دو قسمتی جرمن فارین پالیسی تصویری دقیق تر از این توازن قوا به دست می دهد.

**********************************

بدون توجه به کمپین نژادپرستانه ی اخیر رئیس جمهور آمریکا، آلمان در حال تقویت کردن پیوندهای نزدیکش با ایالات متحده است. کمپانی های آلمانی از سرمایه گذاریهای میلیاردی در این کشور خبر می دهند. برای مثال شرکتِ آلمانیِ تله کام که برنامه دارد تا بیش از 5 میلیارد یورو در شرکتِ تابع اش تی-موبایل در آمریکا سرمایه گذاری کند. آمریکا  تا بحال بزرگترین محل سرمایه گذاری برای کمپانی های آلمانی بوده است. شرکت های داکس، به تنهایی، 22% از درآمدِ کل خود را در آمریکا کسب می کنند – چیزی بیشتر از آنچه در خودِ آلمان به دست می آید (یعنی 21%). برای اینکه به طور مأیوس کننده ای در عرصه های هوش مصنوعی AI)) و اتومبیل های خودران عقب نمانند، شرکت های متعدد آلمانی وابسته به همکاریِ نزدیک با صنعتِ های-تِک High-Tech آمریکا هستند. همکاری با چین – که به طور فزاینده ای در حال انجام است – تنها آلترناتیو موجود است. در عین حال که آلمان با آمریکا همکاریِ سودآوری دارد، جنگ های اقتصادی آمریکا و حملاتش به شرکای تجاری شرکتهای آلمانی، در حال راندنِ صنعت آلمان به سوی رویارویی [با آمریکا] است.

شریکِ تجاریِ شماره 1

از نقطه نظر اقتصادی، همکاری نزدیک با آمریکا برای اِلیتِ آلمان امری بی بدیل است. با فاصله ای زیاد از فرانسه، آمریکا مهمترین مشتریِ صادرات آلمان است. سال گذشته کمپانی های آلمانی محصولاتی با ارزشِ بیش از 113 میلیارد یورو را به آمریکا فروخته اند، یعنی 8.6% از کلِ صادرات آلمان. در حالی که آلمان همچنان میزان کمتری کالا از آمریکا وارد می کند و در سال گذشته مازادی بالغ بر حدود 49 میلیارد یورو از تجارت با آمریکا در سال 2018 اندوخته است – مازاد تجاری ای که بیشتر از میزان حاصلِ با هر کشور دیگری ست. در مجموع، آمریکا مهمترین محل برای سرمایه گذاری های خارجیِ آلمانی است، جایگاه بالایی که در آینده ی قابل پیش بینی، غیر قابل بحث است. طبق [گزارش های] دویچه بانک، پورتفولیوی کلیِ سرمایه گذاری های مستقیم و غیر مستقیمِ آلمانی در آمریکا در سال 2017 به بیش از 335 میلیارد دلار رسیده است – یعنی چیزی در حدود 28% کل سرمایه گذاری های خارجیِ آلمانی. در سال 2017 بریتانیای کبیر با حدود 145 میلیارد یورو دومین محل سرمایه گذاری های خارجی برای آلمان بود، که این موقعیت با برگزیت البته روند نزولی داشته است. تا همان سال جمهوری خلق چین سومین محل سرمایه گذاری ها بود، با رقم 81 میلیارد یورو و البته با رشدِ سریعِ پایدار [1].

بزرگتر از بازار داخلی

سرمایه گذاری های عظیم آلمان در آمریکا باعث شده اند که این کشور نه تنها تبدیل به بزرگترین بازار صادرات برای کمپانی های آلمانی که در سطح جهانی فعالیت می کنند بشود، بلکه همچنین تبدیل به مهمترین بازار در مجموع شده است. شرکت های داکس، که اغلب بازار آمریکا را از طریق شرکت های تابع شان در همانجا تامین می کنند، متوسط 22% از درآمدِ کل خود را در آمریکا کسب می کنند – رقمی که در آلمان 21% است. شرکت دویچه تله کام که مرکزش در شهر بُن است 48% درآمد کل خود را در آمریکا کسب می کند در حالی که [میزان] درآمدش در آلمان تنها 29% است. این امر از طریق شرکتِ تابع اش تی-موبایلِ آمریکا میسر است که سومین تامین کننده ی بزرگ ارتباطات موبایلی در آمریکاست که اخیرا به فروشی بالغ بر 36.3 میلیارد یورو دست یافته است – با درآمد کلیِ 75.7 میلیارد یورو. سهمِ درآمدی اس-آ-پ SAP (بزرگترین کمپانی تولید نرم افزار اروپائی) در آمریکا 32% و در آلمان 15% است، مقداری که برای کمپانی کُنتینِنتال به ترتیب 25% و 20%، برای کمپانی بایِر 24% و 10% و برای لینده 23% و 7% است [2].

سرمایه گذاری های میلیاردی

همزمان کمپانی های آلمانی همچنان در حال گسترش سرمایه گذاری هایشان در آمریکا هستند. علت این گسترش از یک سو رشد اقتصادی و جمعیتی در آمریکاست که به روشنی در مقایسه با آلمان فراتر می رود و وعده ی تجارتی پرسود را می دهد و از سوی دیگر، رفُرم های مالیاتی دولت ترامپ است که کمپانی های آلمانی از آن بهره می برند، رفرمی که شامل کاهش زیادِ مالیات شرکت ها از 35% به 21% است. نتیجه ی این رفرم برای دایملِر و شرکت بی ام و صرفه جوئی کردن 1 میلیارد یورو برای خود بوده است. از نقطه نظر سودمند بودن شرایط تجارت، دویچه تله کام قصد دارد تا 5.7 میلیارد دلار در تی-موبایلِ آمریکا سرمایه گذاری کند. شرکت RWE (فعال در صنعت انرژی) هم قصد دارد تا چندین میلیارد خرج گسترش تجارتش با آمریکا در زمینه انرژی های تجدیدپذیر کند. کووِسترو Cobestro، شرکت تخصصی تولید کننده ی مواد شیمیاییِ که در سال 2015 از شرکت بایِر جدا شد، بناست که بزرگترین سرمایه گذاریِ تا کنونی اش را در تگزاس، با ساختن کارخانه ای به ارزش 1.5 میلیارد یورو، انجام دهد. صنعت اتوماتیو آلمان نیز برنامه ای برای میلیاردها یورو سرمایه گذاری دارد [3].

وابستگی آلمان به های-تک

وابستگیِ شدید کمپانی های فناوری مدرنِ آلمان به ویژه به آمریکا عاملی جدی ست. دو هفته پیش پیتر آلتمایِر، وزیر اقتصاد آلمان، گشت و گذاری در آمریکا داشت – که هدف آن از جمله تقویت روابط با شرکت های های-تک آمریکا بود. بنا بر ارزیابی خبرنگاران همراه، آلمان "دیگر قادر نخواهد بود به  پای "سیلیکون وَلی" برسد، مساله اکنون بیرون رانده نشدن آلمان ازین مسابقه و جستجوی همکاری با این شرکت های دیجیتال است. " [4] این موضوع به ویژه در مورد بخش های فوتوریستی مانند هوش مصنوعی و اتومبیل های خودران صادق است. در ارتباط با اتومبیل های خودران، گروه فولکس واگن در پی وارد شدن به همکاری با رقیب اش کمپانی فورد است. با امید به پیشروی در حوزه ی اتومبیل های خودران و به ویژه در مورد پلانِ روبوتاکسی ها، کمپانی آلمانی 2.6 میلیارد دلار در آرگو AI، شرکتِ تابع فورد، سرمایه گذاری خواهد کرد [5]. به دلیل هزینه های سرسام آور و عقب ماندگی شرکت های هوش مصنوعی آلمان از نظر فناوری، توسعه ی مستقل امری فاقد هرگونه چشم انداز تلقی می شود.

میلیاردها خسارت بخاطر جنگ های اقتصادی

علیرغم اهمیت بسزایی که تجارت با آمریکا برای صنعتِ آلمان دارد، رابطه ی آلمان با آمریکا در برابر مرحله ای از فشارهایِ قابل ملاحظه قرار گرفته است. جنگ های اقتصادی ای که دولت ترامپ به منظور مستحکم کردن تسلطِ سیاسی  و اقتصادی اش به راه انداخته است و همچنان تهدید به گسترش آنها می کند به این فشار دامن زده اند. به باور متخصصین، تهدید واشنگتن به برقرار کردن تعرفه های تنبیهی بر ماشین هایی که از اروپا وارد می شوند، تنها برای BMW ختم به 1.7 میلیارد یورو افتِ سود، برای دایملِر 2 میلیارد یورو، و برای فولکس واگن حتی ختم به 2.5 میلیارد یورو افتِ سود شده است [6]. به علاوه، تحریم های فرا مرزی که آمریکا بر تعدادِ روبه رشدی از کشورها اعمال می کند، شرکت های آلمانی را نیز بیشتر و بیشتر متاثر می کند. این موضوع تنها محدود به تحریم های ایران نیست که قراردادهای سودزا را از شرکت های آلمانی دریغ کرده است. تحریم های فرا مرزی علیه روسیه که واشنگتن از سال 2017 برقرار کرده است، باعث از دست رفتن میلیاردها یورو برای آلمان شده است. (گزارشِ جرمن فارین پالیسی [7]) اگر تحریم های علیه تولید کننده ی ماشین گاز GAZ برداشته نشود، دایملِر و فولکس واگن که ماشین هایی را با این شرکت تولید می کنند، مجموع سرمایه گذاری هایشان به ارزش نیم میلیارد یورو را از دست خواهند داد. برنامه های دیگری برای تحریم که در واشنگتن در حال ساخت و پرداخت هستند، بخش عمده ای از تجارت آلمان با روسیه را تهدید می کنند که در حال حاضر در بخش صادرات در سطح 26 میلیارد یورو و در بخش سرمایه گذاری ها در سطح 20 میلیارد یورو قرار دارند.

چشم اندازی شوم

اگر دولت ترامپ در مبارزه ی قدرتی که با پکن دارد پا به اعمال  تحریم های فرا مرزی بر علیه شرکتهای چینی بگذارد، آلمان در موقعیتی سرنوشت ساز قرار می گیرد.  جمهوری خلق چین سومین بازار بزرگ فروش (به ارزش 93 میلیارد یورو) و سومین محل بزرگ سرمایه گذاری برای آلمان است. شرکت های داکس آلمانی16% از درآمد کل خود را در چین به دست می آورند. برای برخی از شرکت های داکس مانند فولکس واگن، دایملِر و BMW در کنار اینفینِئون Infineon و کووِسترو که از بایِر مشتق شده است، چین مهمترین بازار خارجی است – برای برخی حتی از آمریکا هم مهمتر است [8]. به علاوه، شرکت های آلمانی در حوزه ی تکنولوژی های مدرن نه تنها با شرکت های آمریکایی بلکه با گروه های چینی هم در مقیاس وسیع همکاری می کنند گزارشِ جرمن فارین پالیسی [9]). اگر تحت فشارِ تحریم های فرا مرزی دولت ترامپ، آلمان مجبور به قطع روابط تجاری با چین شود، تاثیرات نابود کننده ای بر بخش عمده ای از صنعت آلمان بوجود خواهد آمد. همچنین این موضوع هر چشم انداز مهمی از توسعه را که فراتر از غرب ِ تحت سلطه ی آمریکا برود، از آلمان می گیرد و آنها را محکوم به وابستگی همه جانبه به واشنگتن می کند. این چشم انداز شوم اقتصاد آلمان را به سمت روابط پیچیده و دوگانه ای از همکاری سودزا با آمریکا، همزمان با مقاومت شدید نسبت به جنگ های اقتصادی دولت ترامپ می رانَد.

موقعیتی تناقض آمیز

بازتاب این موقعیت تناقض آمیز در استراتژی های سیاست خارجی آلمان نمایان است . گزارشی از این موقعیت به زودی در german-foreign-policy.com منتشر خواهد شد.

جرمن فارین پالیسی، 22 ژوئیه 2019

ترجمه تحریریه سایت

  

[1] مقایسه شود با اطلاعات مربوط به اداره آمار فدرال (برای تجارت) و بانک فدرال آلمان (برای سرمایه گذاری).

[2] اولف سومِر: نه فقط برای خودروسازان آلمانی، بلکه ایالات متحده در کل یک بازارِ ریسک است. handelsblatt.com 25.02.2019.

[3] اولف سومِر: تهاجم ایالات متحده آمریکا به آلمان: شرکت های داکس در حال سرمایه گذاری در آمریکای شمالی هستند. handelsblatt.com 14.05.2019.

[4] درسی در اعتماد به نفس سیلیکون وَلی. روزنامه ی عمومی فرانکفورت. 10.07.2019

[5] VW و فورد مراحل بعدی را چک می کنند. روزنامه ی عمومی فرانکفورت. 13.07.2019

[6] ر.ک. [2]

[7] همچنین رجوع شود به عصرِ جنگِ تحریم ها (1)

[8] ر.ک. [2]

[9] همچنین رجوع شود به نبرد بر سر هاوایی (2) و آلمان در جنگ اقتصادی (2)

 

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر