جنگ تحریمی علیه ایران

نوشتۀ: جرمن فارین پالیسی
Write a comment

فروش نفت ایران که در بهار بخشا حتی به 2،8 میلیون بشکه رسیده بود، هم اکنون ... فقط به سطح 1،8 میلیون بشکه در روز نزول کرده است. این رقم بمراتب بالاتر از سطحی است که تهران در زمان حکومت باراک اوباما صادر میکرد: در سال 2013 ایران  روزانه بطور متوسط 1،1 میلیون بشکه نفت در روز صادر میکرد.

توضیح سایت:

درج مطلب حاضر به معنای تأئید تمام ارزیابی های نویسنده نیست. به ویژه تا جائی که به آغاز جنگی از سوی آمریکا بر علیه ایران مربوط می شود، جرمن فارین پالیسی مؤلفه های متعددی را در نظر نگرفته است که می توانند مانع وقوع چنین جنگی شوند. تغییر توازن قوا در سطح منطقه با تثبیت دولت سوریه و محور ایران-ترکیه-روسیه از یک سو و پیوستن دولتهای آلمان و فرانسه به روند صلح آستانه از سوی دیگر همراه با موقعیت هر چه بیشتر متزلزل عربستان سعودی به عنوان رکن اصلی سیاست خاورمیانه ای دولت ترامپ، از جمله مهم ترین این عواملند. مضاف بر این که در سطح نظامی نیز با بیرون کشیدن بخشی از سکوهای دفاع موشکی پاتریوت از خاورمیانه توان دفاعی متحدین آمریکا در منطقه نه تنها افزایش نیافته، بلکه با کاهش جدی نیز روبرو شده است. به همه اینها باید آسیب پذیری مستقیم نیروهای آمریکائی حاضر در سوریه و عراق را نیز افزود که با شکست آمریکا در نصب عبادی به عنوان نخست وزیر عراق بیشتر آشکار شده است.

در چنین شرایطی آغاز جنگی با ایران می تواند به ضد خود بدل شود. به ویژه این که خطر گسترش سریع چنین جنگی به یک رویاروئی مهلک بین قدرتهای اصلی جهانی را نیز نباید از نظر دور داشت. نمی توان تصور کرد که چین و روسیه در قبال تحرکات جنگی آمریکا و تدارک تهاجم به ایران در مقام ناظر بیطرف به نظاره گری اوضاع بپردازند.

جنگ تحریمی علیه ایران

جدیدترین تحریمهای آمریکا علیه ایران علیرغم تمام هیاهوی برپا شده از جانب برلین و اروپای واحد بمنظور پیشبرد سیاست اپوزیسیونی در برابر آمریکا در خاورمیانه، بدون هیچ گونه موفقیتی برای این دولتها به اجرا درآمد. دولت آلمان بکرات تاکید کرده بود، تمام تلاش خود را جهت ارائۀ ضمانت برای معاملات شرکتهای اروپائی و بخصوص آلمانی با ایران ، و از این طریق روابط اقتصادی موجود با ایران را دست نخورده گذاشته، ادامۀ قرارداد اتمی (برجام) را نیز تضمین کرده و گذشته از آن جایگاه راهبردی شرکتهای آلمانی و اروپائی در ایران را تقویت خواهد کرد. حداقل بند این آخرین قول حسابی به آب داده شد، طوری که فعالین اقتصادی آلمان در مقابل " خطر تعطیلی کامل این روابط" هشدار میدهند. اگر این روند ادامه پیدا کند، چین که در دور اول تحریمها جایگاه مهمترین شریک بازرگانی ایران خود برای خود تثبیت کرده بود، موقعیت و پایگاه خود در تهران را مستحکم تر خواهد کرد- و البته قبل از هر چیز از قِبّل ادامۀ خرید نفت از تهران. دولت ترامپ با ادعای مربوط به رساندن صدور نفت ایران به صفر، شکست خورده است. فروش نفت ایران حتی بیشتر از مقداری است که در زمان تحریمهای قبلی صورت میگرفت.

صدور نفت ایران

البته کابینه ترامپ توانسته تا کنون برخی از تحریمها را به اجرا درآورد. مشخصا در زمینه های نفت خام و گاز طبیعی این امر صادق است. ترامپ بر به صفر رساندن صدور نفت ایران پافشاری میکرد، اما ما شاهدیم که فروش نفت ایران که در بهار بخشا حتی به 2،8 میلیون بشکه رسیده بود، هم اکنون متعاقب اخبار رسیده فقط به سطح 1،8 میلیون بشکه در روز نزول کرده است. این رقم بمراتب بالاتر از سطحی است که تهران در زمان حکومت باراک اوباما صادر میکرد: در سال 2013 ایران  روزانه بطور متوسط 1،1 میلیون بشکه نفت در روز صادر میکرد.

از آن گذشته ایران میتواند بخشی از ضررهای ناشی از کمبود فروش را بخاطر افزایش محسوس قیمت نفت در اوایل سال جاری را جبران کند. وضعیت تهران بسیار وخیم است، اما نه آنچنان مرگبار که ترامپ به آن امید بسته بود. گذشته از آن واشنگتن مجبور شد هشت کشور را با صدور مجوزهای موردی در رابطه با خرید نفت از ایران از تحریمهای جدید مستثنی کند. در این میان شش کشور جزو بزرگترین خریداران نفت ایران میباشند.(1) البته این استثنا در وهلۀ اول برای شش ماه معتبر خواهد بود- رسما به شرط اینکه، این کشورها قول بدهند، حجم نفت خریداری شده از ایران را مداوما کاهش دهند. حداقل در  مورد چین، و احتمالا در مورد هند نیز، این احتمال بسیار ضعیف است که این دولتها این شرط را به اجرا بگذارند. استراتژی ترامپ در مبارزه قدرت با ایران مبنی بر جایگزین کردن درگیری رودرو و سلطه جوئی بی پرده به جای سیاست ائتلافی دوران اوباما بر مبنای جذب متحدین، از دید آمریکا تاکنون در مقابل ایران کارآئی نداشته است.

تدابیر مجازاتی بین المللی

واشنگتن سعی بر آن دارد مقاصد خود را از طریق پیشبرد سیاست تهدید افراطی در سطح جهان، تعقیب نماید. تحریمهای دیروزی علیه ایران در جوار کل صنعت نفت ایران، صنعت حمل و نقل و بخش مالی را نیز در برمیگیرد؛ علاوه بر آن قرار است تحریمهای ثانویه بر علیه تمامی موسسات و شرکتها در سراسر جهان که با آمریکا در اجرای این تحریمها همکاری نکرده و با شرکتهای در لیست تحریم قرار گرفته معاملات انجام دهند، نیز به اجرا درآیند. این واقعیتی است که دیگر حتی کمکهای انسانی برای ایران نیز دیگر ممکن نخواهد بود: با وجود اینکه واشنگتن مدعی است که در موارد اینچنینی مجوزهای موردی و استثنائی صادر خواهد کرد، منابع داخلی اما میگویند، در عمل چنین چیزی مشاهده نمیگردد.(2)

محور اصلی رژیم تحریمی آمریکا بخش مالی است: چرا که بانکهائی که در سطح بین المللی به فعالیت مشغولند، وابسته به مبادلات مالی بر اساس دلار آمریکا میباشند. دولت ترامپ از این رو اهرمهای مورد نیاز برای بر سر خط آوردن آنها را در دست دارد. البته اروپای واحد  اعلام کرده است که برای مقابله با آن و برای جلوگیری از دست درازی دلار آمریکائی در معاملات با ایران، قصد راه اندازی نوعی بازار مبادلۀ کالائی را دارد.  در عملا اما کارهای شکل گیری این بازار پیش نمیرود. در ابتدا اعلام شد، اروپا قصد دارد، روز قبل از اجرای تحریمهای جدید آمریکا این دستگاه مالی را براه بیاندازد، یعنی همین یکشنبۀ گذشته، حالا در بروکسل گفته میشود، برای این کار به زمانی نامعلوم (طولانی) احتیاج داریم .

"فرار از ایران"

تلاشهای آلمان و اروپای واحد در رابطه با پایبندی اشان به قرارداد اتمی (برجام) و استفاده از موقعیت پیش آمده جهت تعیین نقشی منطقه ای برای خود بعنوان آلترناتیو در مقابل ایالات متحدۀ آمریکا نیز تا کنون کاملا شکست خورده اند.  در بیانیۀ مشترک روز جمعۀ وزرای خارجۀ آلمان، فرانسه، انگلیس و نمایندۀ عالی پارلمان اروپا فدریکا موگرینی آنها اعلام کردند، "هدف ما" محافظت از فعالین اقتصادی اروپا که روابط قانونی تجاری با ایران را دارند، میباشد. (3) برای اجرای این هدف تا کنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است. البته اروپای واحد برای تمام شرکتهای اروپائی اجرای تحریمهای دول غیر-در اینجا تحریمهای آمریکائی- را ممنوع کرده است؛ اما واقعیت اینست که شرکتهای اروپائی تقریبا بطور کامل از ایران خارج شده اند: چرا که حجم معاملاتی که آنها با آمریکا دارند در مقابل معاملاتی که با ایران دارند بمراتب بیشتر است. (4) این امر مشخصا برای شرکتهای آلمانی و سرمایه گذاری هایشان و حجم فروششان در بازار آمریکا بمراتب بیشتر صدق میکند.(5)

با عقب نشینی شرکتهای اروپائی بخصوص آلمانی منجمله  زیمنس، دایملر بنز و کنسرن اروپائی ایر باس که بخش قابل توجه ای از آن در آلمان مشغول به فعالیت است، معاملات چندین ملیاردی نیز از دست رفته اند. از واشنگتن گفتارهای های افتخارآمیز بگوش میرسند. از قول وزیر امور خارجه، مایک پمپئو گفته میشود، "شرکتهای اروپائی دسته دسته از ایران فرار کرده اند".(6) مسئول ویژۀ ایران در دولت آمریکا، بریان هوک با لحنی تمسخر آمیز گفت، در عقب نشینی شرکتهای اروپائی از ایران ما شاهد "حمایت قابل توجۀ آنها" از سیاست دولت آمریکا در برابر ایران هستیم. (7)

صندوق سپردۀ اعتماد

در واقع با عقب نشینی کنسرنهای اروپائی از ایران نفود غرب در ایران رفته رفته کمرنگتر میشود. در دورۀ تحریمهای قبل نیز چین موفق شده بود موقعیت خود را [در مقابل اروپا] چندین پله بالاتربعنوان مهمترین شریک تجاری ایران تثبیت کند. حال میبایستی این روند قاعدتا بمراتب بیشتر تقویت شود، چرا که چین خیال تبعیت از تحریمهای آمریکا را در سر نمیپروراند. رئیس اتاق مشترک بازرگانی و صنعت آلمان اریک شوارتس هشدار میدهد، برای آلمان "ریسک تعطیلی کامل" تجارت با ایران وجود دارد(8)، و در جوار آن شرکتهای چینی فعالیتهای خود در کشور خلیح فارس را گسترش خواهند داد.

مطابق گزارشات تهران و پکن به توافق رسیده اند که معاملات آتی خود را با دور زدن دلار و از کانال صندوقهای سپردۀ اعتمادی که در بانکهای چینی تعبیه میشوند، به اجرا در آورند. بر این اساس ایران میتواند ما به ازای نفت صادره به چین، مبلغ معادل آنرا که به این صندوقها سپرده میشوند، برای خرید لوازم مورد نیاز کشور از چین صرف کند، و البته این خریدها فقط در چین امکانپذیر خواهند بود. (9) به این ترتیب این کشور بیشتر از قبل به چین وابسته خواهد شد. اگر اخبار دریافتی در مورد این صندوقها صدق کنند، شکل تهاتری و محاسباتی این صندوقها مثل حساب موسسۀ مالی ای خواهد بود، که اروپای واحد قصد تشکیل آنرا اعلام کرده بود. با این تفاوت که از قرار معلوم چین در موقعیتی است که هم الآن میتواند این مکانیسم تجاری را راه بیاندازد؛ بر خلاف اروپای واحد.

 جنگ خلیج بر علیه چین

 از دست دادن نفوذ غرب پس از عقب نشینی شرکتهای جند ملیتی اروپائی از ایران میتواند فقط باعث جلوگیری از تسلیم بی قید و شرط دست اندر کاران ایرانی که واشنگتن خواستار آنست، گردد. و از آنجا که این امر [تسلیم بی قید و شرط ] بسیار بعید بنظر میرسد، یک کارشناس آلمانی سیاست آمریکا از موسسۀ تحقیقاتی آلمانی سیاست خارجی (DGAP) در تابستان امسال با بررسی این سناریو هشدار داده بود که آمریکا میتواند در نهایت دست به تهاجم نظامی علیه ایران بزند، چرا که در صورت شکست سیاستهای تحریمی آمریکا علیه ایران، تنها "یک جنگ" میتواند "جلوی گسترش بیشتر نفوذ "رقیب چینی" در تهران را بگیرد."

صاحب منصبان جهان سیاست و اقتصاد در آلمان و اروپا بایستی خود را آماده کنند که در صورت لزوم ضربات نظامی پیشگیرانه (!) بر علیه ایران منجلمه باعث خواهند شد که چین نتواند یک بار دیگر نیز بعنوان برندۀ تحریمهای غربی از میدان بیرون بیاید." (10) نویسندۀ این گزارش بار دیگر درجدیدترین  موضع گیری خود هشدار داده است که "آمریکا میتواند پس از آنکه برجام را لغو کرده و بر شدت تحریمها افزوده است، دست به اقدامات دیگری بزند، مثلا یک جنگ ("ضربات پیشگیرانه"). ترامپ "کابینۀ جنگی" مورد نیاز را با تندروهای ضد ایرانی مثل مشاور عالی ملی، جان بولتون و وزیر خارجه مایک پمپئو، دور خود جمع کرده است. (11)

جرمن فارین پالیسی

6 نوامبر 2018

ترجمه سعید عطاپور

 

[1] Ausgenommen sind China, Indien, Japan, Südkorea, die Türkei, Taiwan, Italien und Griechenland. Hinzu kommt der Irak, der weiterhin iranisches Erdgas importieren darf.

[2] Julian Borger: Trump administration unveils full extent of US sanctions on Iran. theguardian.com 05.11.2018.

[3] Gemeinsame Erklärung der EU/E3 zu Iran / JCPoA. 2. November 2018.

[4] S. dazu Golfkrieg gegen China.

[5] S. dazu Transatlantische Ambivalenzen.

[6] Pompeo defends Trump plan to send to troops to southern border. cbsnews.com 04.11.2018.

[7] Pompeo: Iran wird normal, oder es zerkrümelt. Frankfurter Allgemeine Zeitung 06.11.2018.

[8] Iran bereitet sich auf massive US-Sanktionen vor. handelsblatt.com 04.11.2018.

[9] Josh Rogin: China is reaping the rewards of undermining Trump's Iran strategy. washingtonpost.com 05.11.2018.

[10] Josef Braml: Russland auf Partnersuche im Osten: US-Sanktionen verfehlen ihr Ziel. DGAPkompakt Nr. 13. Juli 2018. S. auch Golfkrieg gegen China.

[11] Josef Braml: Gerät Trump unter Druck, steigt die Kriegsgefahr. focus.de 02.11.2018.

 

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر