جاده ابریشم جدید – چالش چینی برای هژمونی آلمان در جنوب اروپا

نوشتۀ: جرمن فارین پالیسی
Write a comment

سرمایه گذاری های استراتژیک جمهوری خلق چین در اروپای جنوبی ادعاهای هژمونی طلبانه آلمان را در آن منطقه به زیر سؤال می برند. در ابتدای این هفته نخست وزیر یونان آلکسیس سیپراس در پکن درباره مقاصد نوین اقتصادی چین در یونان گفتگو کرد. هسته اصلی این اهداف در بندر پیریوس نزدیک آتن است که دو سوم آن به یک کنسرن بزرگ چینی واگذار خواهد شد. پکن آن بندر را برای پایانه دریایی "جاده ابریشم جدید" خواهد ساخت. یک پروژه زیربنایی میلیاردی که چین را به لحاظ اقتصادی به طور تنگاتنگی به اروپا پیوند خواهد زد

جرمن فارین پالیسی

ترجمه تحریریه امید

توضیح سایت: گزارش حاضر دومین بخش از گزارشاتی است که در رابطه با جادۀ ابریشم جدید چین در ژورنال جرمن فارین پالیسی منتشر شده است. بخش اول این گزارش همزمان با سفر چند هفتۀ قبل آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، به چین و تلاش آلمان برای یافتن مکان مناسبی در پروژۀ تریلیون دلاری جادۀ ابریشم اختصاص داشت. در بخش نخست گزارش به این اشاره شده بود که در خود آلمان مراکز قدرتمندی نسبت به این سیاست هشدار داده و کل پروژه را خطری برای هژمونی آلمان تلقی می کنند. گزارش حاضر بخشی از وجوه این مخاطرات را در رابطه با نفوذ آلمان در جنوب اروپا مورد بررسی قرار می دهد. اهمیت این موضوع از آن جائی بیشتر نیز می شود که از مدتها قبل بورژوازی انگلستان بر خلاف امیال بورژوازی آلمان و حتی آمریکا، گسترش روابط استراتژیک خویش با چین را در دستور کار خود قرار داده است.

جدال مورد اشاره در گزارش حاضر تنها عرصه جدال بزرگترین قدرتهای امپریالیستی معاصر بر سر تسلط بر بازارها و امکانات ساختاری نیست. این جدال تنها بخشی از پازل وسیعی است که در پهنه کل جهان پخش شده است و از بعد از بحران اقتصادی سالهای 2009-2008 ابعاد و شدت هر چه گسترده تری به خود می گیرد و در بسیاری از مناطق بحرانی به طور روزفزونی در اشکال نظامی نیز خودنمائی می کند. به همان نسبت که چین به عنوان امپریالیسم در حال عروج بر قدرت و امکانات اقتصادی خویش متکی است، به همان نسبت نیز امپریالیسم ترانس آتلانتیک غربی برای حفاظت از موقعیت در حال افول خویش به ابزارهای نظامی و سیاستهای جنگ طلبانه متکی می شود. بازتاب همین سیاست در رابطه بین اروپا و چین را ما پیشتر در گزارشاتی در رابطه با محاصرۀ نظامی چین از طریق برقراری پیمانهای نظامی با کشورهای مجاور چین منعکس نموده ایم. قدر مسلم این است که این جدالها در آینده ای نه چندان دور حدت و شدت بیشتری به خود خواهند گرفت و کل سیاست جهانی را رقم خواهند زد. دوران توسعۀ "مسالمت آمیز" سرمایه داری مدتهاست به سر رسیده است. برای کمونیسم معاصر شناخت این جدالها پیش شرطی برای تعیین موقعیت پرولتاریای کمونیست در نبردهای آتی است.

تحریریه امید

*************************************

آتن/ پکن/ برلین

سرمایه گذاری های استراتژیک جمهوری خلق چین در اروپای جنوبی ادعاهای هژمونی طلبانه آلمان را در آن منطقه به زیر سؤال می برند. در ابتدای این هفته نخست وزیر یونان آلکسیس سیپراس در پکن درباره مقاصد نوین اقتصادی چین در یونان گفتگو کرد. هسته اصلی این اهداف در بندر پیریوس نزدیک آتن است که دو سوم آن به یک کنسرن بزرگ چینی واگذار خواهد شد. پکن آن بندر را برای پایانه دریایی "جاده ابریشم جدید" خواهد ساخت. یک پروژه زیربنایی میلیاردی که چین را به لحاظ اقتصادی به طور تنگاتنگی به اروپا پیوند خواهد زد. بدین وسیله پیریوس به یک بندر مرکزی اروپایی بازرگانی چین تبدیل خواهد شد. این موقعیت یونان را در اتحادیه اروپا بهبود خواهد بخشید. پکن این پروژه را تکمیل می کند تا اقدامات پرهزینه ای را برای ساختن زیربناهای کشورهای اروپایی غیر عضو اتحادیه در جنوب شرقی اروپا را به انجام رساند. برلین اقدامات متقابل را آغاز نموده و در روز دوشنبه تلاش نمود تا با "اجلاس بالکان غربی" نفوذش را بر کشورهای آن منطقه حفظ کند. این اجلاس همچنین در مقابل تلاش روسیه برای بهبود موقعیتش در جنوب غربی اروپا برگزار گردید.

کریدوری برای رفت و آمد

پیش زمینه فعالیت های جاری چین در یونان کار پکن روی اجرای طرح جاده ابریشم جدید است. ("New Silk Road", "One Belt, One Road")   در این پروژه موضوع بر سر ساختن کریدوری از چین به سمت غرب است که از یک طرف از آسیای مرکزی و خاورمیانه تا اروپا و از طرف دیگر از طریق دریا به افریقا و یا از طریق کانال سوئز تا دریای مدیترانه عبور کند. این پروژه میلیاردی اقدامات زیربنایی بسیار عظیمی را در برمی گیرد؛ یعنی ساخت جاده ها و خطوط آهن و همچنین ساخت بنادر. بدین وسیله جمهوری خلق چین می خواهد دسترسی به بازارها را برای شرکت های چینی تضمین کند؛ از طرف دیگر  می خواهد موقعیت جهانی اش را تحکیم و تثبیت نماید. پکن مدعی است که باید در شکل دهی به ساختار قدرت جهانی مشارکت قوی تری داشته باشد. چیزی که به تازگی در مجله سیاست بین المللی بیان گردید.[1]

آلترناتیوی برای اتحادیه بحران زده اروپا

در چارچوب این تلاش ها برای آن که جاده جدید ابریشم را تا اروپا بکشند، پکن از سال ها پیش شروع کرد تا فعالیت هایش را در شرق و جنوب شرقی اروپا گسترش دهد. در آوریل 2012 اولین اجلاس با تعدادی از کشورهای شرق و جنوب شرقی اروپا در ورشو برگزار شد، که طی آن تشدید همکاری ها مورد بحث قرار گرفت. نخست وزیر چین "ون جیابائو " در آن هنگام اختصاص اعتباری به مبلغ 10 میلیارد دلار را اعلام نمود که باید در پروژه های بزرگ زیربنایی منطقه سرمایه گذاری شود. در سومین اجلاس چین- اروپای شرقی در پایان 2014 موارد متعددی گزارش شد که با کمک چین در حال انجام است و یا حتی تا هم اکنون به پایان رسیده اند. در حالی که شرکت های چینی با پول چینی اولین اتوبان را از سواحل مونتونگرو به بلگراد ساختند، نخست وزیر چین توانست در 18 دسامبر 2014 ساخت یک پل جدید را بر رودخانه دانوب در پایتخت صربستان افتتاح کند.[2] کشورهای جنوب شرقی اروپا سرمایه گذاری های چین را دیگر نه به عنوان تهدید بلکه با در نظر گرفتن توسعه بحرانی در اتحادیه ی اروپا تماما به عنوان شانس تلقی می کنند. این مطلب در گزارش دفتر خارجی مؤسسه فریدریش ابرت (SPD) در جولای 2014 در بوسنی- هرزگوین بیان گردید[3]. به عنوان نمونه این مسئله در مورد توسعه مقدونیه مصداق دارد: در حالیکه کنسرن های آلمانی بعضا از آن ناحیه عقب می نشینند، زیرا که این کشورهای فقیر و کوچک انتظار آن ها از سودآوری مکفی را برآورده نمی کنند، شرکت های چینی به این ناحیه پا می گذارند.[4]

دروازه چین به اروپا

در قسمت دریایی جاده جدید ابریشم یعنی مسیر کشتی رانی از چین به آفریقا و همچنین اروپا، یونان نقشی مرکزی دارد. پکن بندر پیریوس در نزدیکی آتن را به عنوان مقصد حمل و نقل دریایی جمهوری خلق انتخاب کرده است: از پیریوس به بعد کالاهای تولید شده  بایستی مجدد توسط خط آهن به داخل اروپا و با کشتی های کوچکتر به شمال آفریقا و شرق نزدیک و دریای سیاه منتقل شوند. شرکت حمل و نقل دولتی "کمپانی حمل ونقل اقیانوسی چین" (COSCO) در سال 2009  امتیازات ناحیه ای از پیریوس را بدست آورد و در آن جا فعالیت های بسیاری را آغاز نمود. تعداد کانتینرهای کشتی از سال 2009 تا 2014 پنج برابر شد. کنسرن های بزرگ دفتر فروششان در شرق و جنوب شرقی اروپا و خاور نزدیک را به پیریوس منتقل کردند. به طوری که شرکتی مثل HP، که در چین کامپیوتر می سازد، دفتر فروش خود را از روتردام به شهر بندری یونان انتقال داده است. شرکت های دیگر نیز در حال نقل مکان هستند. پیریوس در حال حاضر به عنوان دروازه چین به اروپا شناخته می شود. این مسئله پیامدهای متعددی دارد. همچنان که در یک آنالیز هلندی عنوان گردیده، این بدان معناست که تمرکز چین روی پیریوس و گسترش اتصالات حمل و نقل از آن جا به شمال و شمال غرب به این منجر خواهد شد که کشورهای شرق و جنوب شرق اروپا بتوانند گام به گام از نقش پیرامونی خودشان در اتحادیه اروپا به موقعیتی پرنفوذتر فرا برویند.[5]

فضای مانور جدید

با گسترش بندر پیریوس، کمپانی حمل ونقل اقیانوسی چین COSCO و پکن از خصوصی سازی هایی بهره می برند که برلین در ازای بسته های حمایتی برای آتن تحمیل نموده بود. این خصوصی سازی ها بر اساس برنامه ریزی آلمان باید به نفع شرکت های آلمانی تمام می شد. با این حال کمپانی حمل ونقل اقیانوسی چین COSCO بندر پیریوس را [برای خود] تضمین کرده است. در هفته های گذشته پارلمان یونان با انتقال مجموعا 67 درصد سهام اداره بندر به شرکت کشتی رانی چینی موافقت کرد. در ابتدای این هفته نخست وزیر یونان آلکسیس سیپراس به چین سفر کرد تا درباره توسعه بعدی همکاری ها گفتگو کند. بر این اساس از همکاری های آینده برای کشتی سازی سخن می رود. همچنین ایجاد پارک تکنولوژی در آتن به بحث گذاشته خواهد شد. قوی ترین کنسرن مخابرات و ارتباطات چین هواوای Huawei یک برنامه سه ساله را برای آموزش تکنولوژی پیشرفته به دانشجویان یونانی اعلام نمود. واندا گروپ Wanda-Group یک کنسرن مختلط با درآمد سالیانه ای بیش از 40 میلیارد دلار بنای توریسم چینی یونانی را برنامه ریزی می کند و در صدد است تا امکانات ایجاد صنعت فیلم را در این کشور ایجاد نماید.[6] فعالیت های چینی ها در دوره ای به نتیجه می رسند که از یک طرف سیاست اعمال ریاضت اقتصادی اقتصاد ملی یونان را ویران کرده است و از طرف دیگر برنامه های آلمان -برای تصاحب پر درآمدترین بخش اقتصاد یونان تنها در بخشی از حوزه ها به موفقیت رسیده است[7]. پکن در عوض به کسب نفوذ نائل آمده است. سرمایه گذاری هایشان می توانند برای آتن در دراز مدت راه های گریز جدیدی را حتی در مقابل برلین باز کنند.

برافراشتن پرچم ژئوپلیتیک

دولت آلمان فعالیت های چین در یونان و جنوب شرقی اروپا را به دقت تحت نظر دارد و در این میان اقدامات متقابلی را تدارک می بیند. این دولت در آگوست 2014 برای اولین بار اجلاس بالکان غربی را در پایتخت آلمان فراخواند.  هدف در وهله اول این بود که کشورهای جنوب شرقی اروپا را که عضو اتحادیه اروپا نیستند[8]، از برقراری رابطه نزدیک با قدرت های دیگر و در درجه اول با روسیه -که به نوبه خود در منطقه نفوذ داشت[9]- بازدارند. برلین به طور همزمان سرمایه گذاری های چین را نیز تحت نظر داشت. بنیاد علم و سیاست (SWP) نتیجه می گیرد که "اتحادیه اروپا باید به به لحاظ ژئوپلیتیک پرچم بر افرازد "(SWP)[10]. دلیل نارضایتی کشورهای جنوب شرقی اروپا قبل از هر چیز این است که وعده ی عضویت در اتحادیه با توجه به بحران های متعدد اتحادیه اروپا تا اندازه زیادی به پشت صحنه عقب رانده شده است. باید برای آن کشورها چشم اندازی ارائه شود. هر چه باشد "در اهمیت ژئواستراتژیک بالکان غربی برای اتحادیه اروپا و اتحادیه ترانس آتلانتیک چیزی تغییر نکرده است". در تناسب با همین در آغازهفته جاری اتحادیه اروپا مبتنی بر سومین اجلاس بالکان غربی در پاریس، [اعتباری به مبلغ] حدودا 400 میلیون یورو را برای برنامه حمایت به نفع جنوب شرقی اروپا متقبل شد. - با توجه به این که چین قبلا در سال 2012 مبلغ 10 میلیارد دلار را برای این منظور تقبل نموده بود- تصور این که این برای حفظ دراز مدت تسلط فعلی برلین و بروکسل کافی باشد، با شبهه روبرو است.

07.07.2016

منبع:

http://www.german-foreign-policy.com/de/fulltext/59405

 

 

Mehr zum Thema: Die Neue Seidenstraße (I).

[1] S. dazu Die Neue Seidenstraße (I).

[2] Maja Poznatov: China boosts investment in Central and Eastern Europe. www.euractiv.com 19.12.2014.

[3] Policy Analysis: New Silk Road Leads Through the Balkans. China and Southeast European Countries. Friedrich-Ebert-Stiftung Sarajevo, July 2014.

[4] S. dazu Einflussverlust in Südosteuropa.

[5] Frans-Paul van der Putten, Minke Meijnders: China, Europe and the Maritime Silk Road. Clingendael report. March 2015.

[6] Nektaria Stamouli: Greek Port Deal Heralds Closer China Ties, Says Alexis Tsipras. www.wsj.com 04.07.2016.

[7] S. dazu Konsumschwach, aber beschäftigungsfähig.

[8] Albanien, Bosnien-Herzegowina, Mazedonien, Montenegro und Serbien sowie das Sezessionsgebiet Kosovo.

[9] S. dazu Die Hegemonie über Südosteuropa.

[10] Tobias Flessenkemper, Dušan Reljić: Torlos in die Halbzeit: In Paris müssen EU und Westbalkanländer besser kombinieren. www.swp-berlin.org 01.07.2016.

 

 

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر