برکسیت، تنها راهی که طبقه کارگر می تواند چیزی را تغییر دهد

نوشتۀ: لیزا مکنزی
Write a comment

در سی سال گذشته از سوی سیاستمداران وست مینستر و رسانه های دور و برشان حملۀ بی وقفه ای به طبقه کارگر، هویتش، کارش و فرهنگش صورت گرفته. در نتیجۀ این حملات آنها هم دیگر این را کنار گذاشتند که به صحبتهای سیاستمداران گوش کنند و حالا کاری را می کنند که هر سیاستمداری از آن می ترسد: آنها در قضاوت پیرامون این که چه چیزی برای طبقه کارگر است و چه چیزی بر علیه آن، از تجربۀ خودشان استفاده می کنند.

توضیح: مقالۀ حاضر پیش از برگزاری رفراندوم برکسیت نوشته شده است و تصویر متفاوتی از موقعیت طبقۀ کارگر در مجادلۀ اخیر را به دست می دهد. تصویری کاملا متفاوت با تصویر چپ سر سپردۀ پرو امپریالیستی که یا مبلغ اروپای واحد است و یا به موعظه خوانی دربارۀ انقلاب اصیل سوسیالیستی مشغول است و طرفداران برکسیت را یکسره راسیست و ناسیونالیست می نامد. رأی اکثریت طرفداران حزب کارگر به خروج از اتحادیه اروپا، علیرغم تلاش رهبری حزب در دفاع از اتحادیه اروپا، ارزیابی نویسنده را تأئید می کند که طبقه کارگر انگلستان در برکسیت است که راهی برای تغییر می بیند و نه در ادامۀ وضع موجود. شکافی که در بورژوازی حاکم بر اروپا سر باز کرده است، به همان اندازه که مخاطره آمیز است، به همان اندازه نیز امکاناتی را در برابر مبارزه طبقاتی باز می کند که تا پیش از این غیر قابل تصور بودند. ما در فرصتهای آینده سعی خواهیم کرد در این باره مباحثات بیشتری را طرح کنیم.

تحریریه امید

 ********************************************

لیزا مکنزی

15 ژوئن 2016، گاردین

من تمام عمرم را در محلات کارگری زندگی کرده ام و حالا که به عنوان یک آکادمیسین طبقه کارگر درباره این جماعات تحقیق میکنم و می نویسم، انگیزه ام این است که صدای اصیل یک زن از طبقه کارگر داستان ما را تعریف کند.

صداهای طبقه کارگر به ندرت خارج از جماعتها و محله های شان شنیده می شود و در سپهر مطبوعات و سیاسی تقریبا به هیچ وجه. اما مجادله بر سر رفراندوم اتحادیه اروپا جعبۀ پاندورائی از خشم و سرخوردگی طبقۀ کارگر را باز کرد. روشن است که سیاستمداران وست مینستر از این عصبانی باشند. حتی خود من هم حیرت زده شده ام که چگونه رفراندوم توجه و تخیلات همان آدمهائی را جلب و بیدار کرده است که همین سال پیش به من می گفتند که هیچ علاقه ای به انتخابات ندارند "برای این که «آنها» همه مثل همند".

تنها 13 ماه بعد از من می پرسند که چه فکر میکنم و با من در مورد جزئیات برکسیت بحث می کنند. در محافل طبقۀ کارگر رفراندوم اتحادیه اروپا تقریبا به رفراندومی درباره همه چیز تبدیل شده است. در کافه ها، پاب ها [آبجو فروشی های محلات] و غذاخوری های شرق لندن، آنجا که من زندگی می کنم و از سه سال پیش تحقیقاتم درباره زندگی طبقۀ کارگر لندن را انجام می دهم، به ندرت درباره چیز دیگری صحبت می شود (گرچه فوتبال هم از مدت کوتاهی قبل به آن اضافه شده است). در شرق لندن موضوع بر سر مسکن است و مدرسه ها و دستمزدهای پائین. زنان نگران فرزندانشان و والدین پیرشان هستند و این که اگر باز هم اجاره ها بالا بروند چه بر سرشان می آید؟ کمبود مسکن های قابل پرداخت وحشتناک است.

در شهرکهای معدنی زادگاه من ناتینگهام هم بحثها بر سر برکسیت است و حتی معدنچیان اعتصابی سابق هم به "خروج از اتحادیه اروپا" رأی می دهند. در شهرکهای معدنچیان مردم نگران کمبود کار مطمئن با پرداخت مناسبند، نگران کمبود پاب ها و فقر رو به گسترشند که تمام شمال را در بر میگیرد. صحبت بر سر مهاجرین آنچنان که بخشهائی از رسانه ها میخواهند وانمود کنند، در صحبتها چندان موضوع مسلطی در لیست طولانی نگرانی ها نیست. موضوع مهاجرین همیشه بخشی از صحبتها هست، اما تنها موضوع نیست.

من بر اساس تحقیقاتم میتوانم بگویم که در بحث رفراندوم در میان طبقه کارگر، علیرغم حرافی ها در این باره، موضوع بر سر مهاجرت نیست، بلکه حول اوضاع دشوار و ترس است. همانطور که یک گروه از زنان شرق لندن به من گفت: "من از این خسته شده ام که دائما مرا راسیست بنامند برای این که من نگران مادرم و بچه هایم هستم. من به یک سقف بالای سر هر کسی که به آن احتیاج دارد حسودی نمی کنم، اما اوضاع ما نمی گذرد".

در سی سال گذشته از سوی سیاستمداران وست مینستر و رسانه های دور و برشان حملۀ بی وقفه ای به طبقه کارگر، هویتش، کارش و فرهنگش صورت گرفته. در نتیجۀ این حملات آنها هم دیگر این را کنار گذاشتند که به صحبتهای سیاستمداران گوش کنند و حالا کاری را می کنند که هر سیاستمداری از آن می ترسد: آنها در قضاوت پیرامون این که چه چیزی برای طبقه کارگر است و چه چیزی بر علیه آن، از تجربۀ خودشان استفاده می کنند.

در کمپین چند هفتۀ گذشته مجادلات تیز تر شده است و مقصر یابی هم شروع شده است. اگر ما اتحادیه اروپا را ترک کنیم، این تقصیر طبقه کارگر "احمق"، "راسیست" و "خودخواه" خواهد بود. هر وقت که طبقه کارگر تلاش کرد درباره تأثیرات مهاجرت بر زندگی خودش حرف بزند، صداهایی از قبیل "عقب مانده" و "راسیستی" بلند شدند. مثل همیشه از دل طبقه متوسط.

فرانک فیلد، نماینده پارلمان میگوید: "الیت متروپل"نشین حزب کارگر در معرض خطر از دست دادن طرفداران بدبین خود به حزب یوکیپ (حزب استقلال پادشاهی انگلستان) است، به این دلیل که آنها به نظرات این مردم درباره اروپا بی اعتنائی می کنند.

آدمهای طبقه کارگر انگلستان این شانس را می بینند که اگر برای خروج از اروپا رأی بدهند، تغییراتی می توانند صورت بگیرند. زنان شرق لندن و مردان شهرکهای معدنی، همه اشان به من میگویند که بدترین چیز ادامه وضع به همین روال کنونی است. رفراندوم تبدیل به راهی شده است که آنها در آن حرفی برای زدن دارند و آنها به طورجمعی می گویند که زندگی شان قبلا بهتر از امروز بود و حق هم دارند. پرخاش کردن با صدای هر چه بلندتر به آنان و راسیست و خودخواه نامیدنشان کمکی نخواهد کرد. آنها دیگر اصلا گوش نمی کنند.

برای آنها صحبت از مهاجرین و ترس از مهاجرین به وضعیت دشوار طبقه کارگر مربوط است که دیگر اطمینانی به تأمین نیازهای پایه ای آن هم نیست. به همین دلیل آنها خواهان تغییرند. رفراندوم دره ای از نابرابری را در انگلستان باز کرده است و هیولاهای یک جامعۀ عمیقا دچار شکاف و نا عادلانه از آن سر بلند می کنند. این هیولاها به همین سادگی ها از میدان در نخواهند رفت. فرقی هم نمی کند که رفراندوم چگونه به پایان برسد.

 

http://www.informationclearinghouse.info/article44880.htm

http://einarschlereth.blogspot.ca/2016/06/england-brexit-ist-der-einzige-weg-wie.html

 

 

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر