فرصت طلبان "چپ" در اوکراین با فاشیسم کنار آمدند

نوشتۀ: بوروتبا
Write a comment

اتحادیه بوروتبا اعلام می کند که بدون رفراندم عمومی بر سر قانون اساسی اوکراین، بدون به محاکمه کشاندن جنایت کاران جنگی، بدون نازی زدایی، هر گونه شرکت مشروط "چپ" در سازمان های قانون گذاری و اجرایی قادر به ایجادهیچ گونه تغییری به نفع کارگران نخواهد بود.

ما بطور قاطع معتقدیم که آزادی اوکراین از دست مقامات نازی ها و اولیگارش ها فقط از طریق مبارزه و نه از طریق بند و بست و توطئه امکان پذیر است.

 

اتحاد بوروتبا

ترجمه: تحریریه امید

 

اخیرا دو گرد هم آیی برای متحد کردن چپ  در کیف برگذارشد . اولی ایجاد " آپوزیسیون چپ" از اتحاد حزب کمونیست اوکراین ( KPU، به رهبری پیترسیمننکو) و حزب مترقی سوسیالیست اوکراین ( PSPU، به رهبری ناتالیا ویترنکو). دومی بر پایی کنگره حزب "جنبش اجمتاعی".

این دو اتفاق یکسان نبود- PKU با چندین هزار عضو و PSPU با چند صد نفر، جریانا ت سیاسی ای هستند با تاریخ و شبکه های مخصوص خودشان. " جنبش اجمتاعی"  چند دوجین عضو دارد. اما بهر جهت اهمیت هردو این سازمانها در شکل آرایش تاکتیکی جبهه چپ در مقابل با بروز کودتا و یا یک رژیم راست سرکوبگراست.

{gallery}stories/2015/ukraine,width=450,height=320,single=brblogo.jpg,single_gallery=1,salign=center{/gallery}

آپوزیسیون چپ شامل سیمننکو- ویترنکو به روشنی حوادث فوریه 2014 را یک کودتا می دانند، بشدت مخالف اتحاد با اتحادیه اروپا  و سیاست های صندوق بین اللملی پول IMF هستند. آپوزیسیون چپ خواهان توقف فوری جنگ در دونباس، برطبق توافقنامه مینسک هستند.

در واقع ، "آپوزیسیون چپ" یک تلاشی است بوسیله حزب کمونیست و حزب مترقی سوسیالیستی، که فعالیت شان به دنبال تصویب قانون منع " تبلیغات کمونیستی" ، غیر قانونی شد، که بتوانند بصورت علنی فعالیتشان را ادامه دهند. مدتی قبل از آن، KPU با اعلام تولد جنبش " مارش چپ"، که در واقع پوششی قانونی بود، در صورت غیر قانونی شدنشان. ظاهرا، رهبران حزب کمونیست تا این اواخراعتقادی به غیر قانونی شدن نداشتند، و خودشان را قانع کرده بودند به این امید که ضد کمونیسم نعرضی دولت پسا میدان خطر جدی نخواهند بود. اما حالا که خطر سرکوبی سخت  چپ – که بوروتبا از زمان کودتا هشتار داده بود – به صورت واقعی نمایان میشد، رهبران حزب کمونیست عاجزانه بدنبال راه های قانونی ماندن در صحنه سیاسی اند.

بدون تردید یک چنین شکل پوششی قانونی لازم است و ما از ایجاد آنان استقبال میکنیم. اما، ما فکر می کنیم در شرایط یک رژیم فاشیستی، آنها فقط باید در کنار یک شبکه مخفی مقاومت موجودیت داشته باشند، که بخش علنی کار از بخش مخفی فرمانبرداری کند. اما در مورد حزب کمونیست، ما با تلاش رهبران فاسدی مواجهیم که عمیقا  در دولت بورژوازی غرق شده اند تا جایی که برای ماندن در حوضه علنی، به پرداختن هر قیمتی حاضرند، حتی اگر به معنی کنار گذاشتن اصول اساسی برنامه شان باشد.

در بحران زمستان - بهار 2014 رهبران حزب کمونیست ثابت کردند که پاسیو، و قادر به جنگیدن نیستند. در زمان کودتا، که بوسیله ناسیونالیست ها و هواداران اولیگارشی و نیروی نئولیبرالها انجام شد، باقی ماندن فراکسیون حزب کمونیست در پارلمان در واقع به توطعه گران در ایجاد تصور وجود یک "آپوزیسیون" کمک کرد، رهبران شناخته شده حزب کمونیست تقریبا هیچ موقع در جنبش های ضد فاشیستی مردمی در جنوب شرقی شرکت نداشتند، و سازمان حزبی با چند تایی استثنا پاسیو بود، در زمانی که ساختار سازمانی و منابع مالی حزب کمونیست می توانست بالانس قدرت را بنفع نیروهای "ضد – میدان" عوض کند.

در عوض رهبری حزب کمونیست نه فقط از اعتراضات مردمی در دنباس حمایت نکرد، بلکه علنا کمونیست های لوگانسک و دونتسک را که به حمایت از مردم موضع گرفته بودند را محکوم کردند. به سختی می توان باور کرد، اما در بعضی مواقع فعالان حزب کمونیست به اتهام " جدایی طلبی" از حزب اخراج شدند مثل مدافعان خانه اتحادیه ها در اودسا.

بدون تغییر رهبران حزبی هر گونه تصمیمی در حزب کمونیست تا ثیری در ضدیت با فاشسیم و ضدیت با سر مایه داری نخواهد داشت.

{gallery}stories/2015/ukraine,width=450,height=320,single=left-movement.jpg,single_gallery=1,salign=center{/gallery}

تشکیل اتحاد آپوزیسیون چپ

عکس:KPU

در جناح دیگرسیاست چپ، ما اتحاد تعدادی از فعالان را در "جنبش اجتماعی" می بینیم. اینها اساسا فعالانی اند که علنا از جنبش میدان هوادار اروپا و کودتای نتیجه آن حمایت می کنند. یکی از رهبران این سازمان تازه سفر ویژه ای به بریتانیا داشت، جایی که او یک سخنرانی را در مجلس عوام از جانب "چپ های اوکراین" برای کسب حمایت از " دولت انقلابی" تورچینوف و یاتسنیوک تدارک دیده بود. این فعالان علیرغم این که جنبش میدان بوسیله نیروی سیاسی نئولیبرالها و دست راستی های متعصب رهبری میشد، فعالانه در آن جنبش شرکت کردند. بر خلاف شواهد و منطق، آنها استدلال می کردند که این به اصطلاح "یکی شدن با اروپا" برای اوکراین قوانین کارگری و تضمین حد اقل زندگی شبیه اروپا را برای اوکراین به ارمغان خواهد آورد.

 همین فعالان در جنوب اوکراین به جنبش ضد فاشیستی برخورد منفی داشتند، واغلب تهمت های تبلیغاتی رسمی را تکرار میکردند. بنابر این یک تعداد از فعالانی که به رهبری حزب جدید وارد شده بودند با برانگیختن توهم حمایت چپ از مقامات جدید کیف عملا به مشروعیت کودتای دست راستی کمک کردند. با توجه به تعداد اندک این چپ های هوادار میدان،  تبلیغاتشان تنها هدف گیج کردن  نیروهای چپ اروپا و دنیا را دنبال میکرد.

یکسال بعد از کودتا، زمانی که نتایج پیروزی میدان آشکار شد، تعدادی از فعالان" چپ میدان " شروع به جدا کردن خود از آنرا کردند، استدلال میکردند که آنها هر "دوطرف" درگیری را محکوم میکنند. یک چنین تغییر موضع ای در زمان کوتاه نمی تواند الهام بخش امیدی برای یک حزب شفاف و قوی باشد. این همچنین نمایانگر این حقیقت است که حزب " جنبش اجتماعی"  قادر نبوده است یک موضع گیری در مورد جنگ داخلی اوکراین را فورموله کند، که این بدون شک مهم ترین سوال در تمام فضای سیاسی اوکران است.

بنابر این درهردو مورد، باتشکیل دو نیروی سیاسی جدید— ائتلاف حزب کمونیست و حزب مترقی سوسیالیستی، وحزب " جنبش اجتماعی" – ما مواجه با تلاشی جهت همنوایی با واقعیت سیاسی جدید هستیم تا فعالیتشان برای رژیم ضد کمونیستی در کیف قابل قبول باشد. این راه مبارزه نیست، این راه بسوی فرصت طلبی است.

اتحادیه بوروتبا اعلام می کند که بدون رفراندم عمومی بر سر قانون اساسی اوکراین، بدون به محاکمه کشاندن جنایت کاران جنگی، بدون نازی زدایی، هر گونه شرکت مشروط "چپ" در سازمان های قانون گذاری و اجرایی قادر به ایجادهیچ گونه تغییری به نفع کارگران نخواهد بود.

ما بطور قاطع معتقدیم که آزادی اوکراین از دست مقامات نازی ها و اولیگارش ها فقط از طریق مبارزه و نه از طریق بند و بست و توطئه امکان پذیر است.

اوکراین آزاد و سوسیالیست خواهد شد.

جون 2015

منبع

http://redstaroverdonbass.blogspot.ca/2015/06/in-ukraine-opportunist-left-adapts-to.html

 

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر