در راه توافق لوزان: آزادی عمل غرب

نوشتۀ: جرمن فارین پالیسی
Write a comment

بر سر این مسئله توافق وجود دارد که باید مانع از این امر شد که ایران با استفاده از ظرفیت های سیاسی و اقتصادی اش در منطقه به لحاظ استراتژیک بسیار مهم خاورمیانه  به یک قدرت هژمونیک مستقل از غرب تبدیل گردد. از سالها قبل در واشنگتن بر این تأکید شده است که مسئله بر سر "آزادی عمل غرب" است.

 

توضیح سایت: مقالۀ حاضر در روز 2 آوریل و پیش از به امضا رسیدن توافقنامه هسته ای منتشر شده است. با توجه به نکات مهم طرح شده در آن در توضیح مناقشه بر سر انرژی هسته ای ایران و اهمیت دستیابی به توافق برای غرب به طور کلی و برای آلمان به طور ویژه، اقدام به ترجمه آن کرده ایم.

تحریریه امید

جرمن فارین پالیسی

دوم آوریل 2015

لوزان-تهران- برلین

 

بعد از چندین بار تمدید، هنوز هم مذاکرات درباره راه های ممکن حل مناقشه هسته ای لوزان تا این ساعت ادامه دارد. از دید غرب جدال بر سر این است که سیاست رویارویی تاکنونی که از تحریم تا تهدیدات مکرر جنگی رسیده باید با دوره ی قوی تری از همکاری تحت تاثیر همگرایی تهران جایگزین شود. در طی سالیان گذشته تردیدها در برلین و واشنگتن درباره تاثیر مواجهه آشکار بالا گرفته است. بنابر این نظر که سالهاست در برلین مطرح است؛ بهتر این است که بر تاثیرگذاری همکاری های اقتصادی تاکید شود. این پیشنهاد شبیه سیاست "ایجاد تغییر از طریق سیاست نزدیکی" است که در برابر اتحاد شوروی به کار گرفته شد. بر سر این مسئله توافق وجود دارد که باید مانع از این امر شد که ایران با استفاده از ظرفیت های سیاسی و اقتصادی اش در منطقه به لحاظ استراتژیک بسیار مهم خاورمیانه  به یک قدرت هژمونیک مستقل از غرب تبدیل گردد. از سالها قبل در واشنگتن بر این تأکید شده است که مسئله بر سر "آزادی عمل غرب" است.

در حال تمدید

بعد از بارها تمدید، مذاکرات لوزان درباره راه حل ممکن این مناقشه اتمی ادامه دارد. از ابتدا قرار بر این بود که تا نیمه شب چهارشنبه اول آوریل توافقی موقت حاصل شود که طی آن در مقابل محدود کردن فعالیت های اتمی از سوی ایران، قول رفع تحریم های اقتصادی علیه این کشور داده شود. کشورهای طرف مذاکره باید جزییات این توافق را نهایتا تا اول جولای مشخص کنند. تا این ساعت هنوز مذاکره ادامه دارد. وزیر امورخارجه آلمان فرانک اشتاین مایر دیدار خود از کشورهای بالتیک را لغو نمود تا بتواند تا پایان گفتگوهای لوزان حاضر باشد.

نباید دوبار فکر کرد

در صورتی که توافقی مطمئن در مناقشه هسته ای حاصل شود تلاش چندین ساله مداوم غرب برای محدود نمودن نفوذ ایران وارد فاز جدیدی می شود. ایران پرجمعیت ترین کشور منطقه خلیج است. چهارمین ذخایر نفت و دومین ذخایر گاز دنیا را در اختیار دارد. و دارای یک ساختار اقتصادی صنعتی متمایز از هر یک از دیکتاتورهای عربی خلیج است. به علاوه این کشور بعد از نابودی عراق رقیب پیشینش در سال 2003 پیش شرط های یافتن نقش هژمونیک در منطقه به لحاظ استراتژیک بسیار مهم خاورمیانه را دارد. اما این با هدف غرب برای به دست گرفتن کنترل این منطقه در تضاد است.

در صورتی که تهران به قدرتی هسته ای تبدیل شود واشنگتن باید درآینده "قبل از انجام هر کاری در منطقه دوبار فکر کند" این مطلب را در آغاز سال 2012 "متیو کرونیگ" کارشناس نظامی نوشت که از سال 2010 تا 2011 مشاور ویژه وزیر دفاع ایالات متحده بود: یک بمب اتمی ایرانی "آزادی عمل ایالات متحده در خاورمیانه را محدود می کند".[1] آن ها باید قطعا از دست یابی به این نقش بازداشته شوند؛ درصورت لزوم با جنگ. همزمان مشابه همین را یوآخیم کراوزه عضو هیات رئیسه جامعه آلمانی برای سیاست خارجی (DGAP) استدلال می نماید. او در مجله (DGAP) "سیاست بین المللی" نوشت؛ باید علیه ایران "راه حل های مرحله ای توسل به خشونت به کار گرفته شود"؛ "حملات هوایی محدود" علیه ایران ممکن است.[2]

مزیت خرابکاری

بحث کنونی تغییرمسیری که در لوزان در مورد آن تصمیم گیری می شود، به مقیاس زیادی مبتنی بر دلایلی است که همچنان از سال ها پیش در واشنگتن نمایندگی می شده است. یک "معاون سابق دفاع برای خاورمیانه" ی پنتاگون در سال 2012 در ژورنال "فارین افیرز" بیان کرده بود که  تهدید توسل به زور یا حتی حمله نظامی نمی تواند دانش هسته ای ایران را نابود کند؛ این اعمال حتی  انگیزه تهران برای ساخت بمب را افزایش می دهد. بنابراین باید از حمله به ایران خودداری کرد و به طور پیگیری مذاکره نمود.[3]

درست مشابه همین استدلال را سالها قبل "فولکر پرتس" مدیر کنونی بنیاد علم و پلیتیک (SWP) بیان نمود. این اشتباه است که امکانات تاثیرگذاری را به کار نگیریم. امکاناتی که از طریق مذاکرات درمورد یک معامله و قرارداد همکاری و از طریق گفتگوی سیاسی با تهران بدست می آیند.[4] این پیشنهاد یادآور سیاست "ایجاد تغییر از طریق سیاست نزدیکی" علیه اتحاد شوروی است که مشخصا به سقوطش انجامید.

این که در بحث پرتس نیز جائی برای یک قدرت منطقه ای مستقل ایران خارج از کنترل غرب وجود نداشت از آنجا مشخص می شود که او بود که در ابتدای سال 2010 در گفتگوهای درونی با مقامات آمریکایی پیشنهاد خرابکاری در برنامه اتمی ایران را با وسیله یک کرم کامپیوتری داد. اندکی بعد سیستم های اطلاعات کامپیوتری مربوطه در ایران به "استاکس نت"  مبتلا شدند. پرتس پیشنهاد خود را بعدا چنین توضیح داد که چنین خرابکاری "این مزیت" را دارد که آن ها را وادار به واکنش خشونت آمیز نمی کند و در عین حال روشن می کند که "توسعه [این تاسیسات] برای طرف مقابل غیرقابل قبول است".[5]

جایگزینی برای تجارت با روسیه

به ویژه محافل اقتصادی آلمان امید دارند که به واسطه استراتژی "ایجاد تغییر از طریق سیاست نزدیکی" فرصت های سود آور تازه ای بدست آورند. تا همین اینک اولین نرمش های سال گذشته در مسئله تحریم ها، صادرات آلمان به ایران را بیش از 30 درصد شتاب بخشید- از 1.8 میلیارد یورو در سال 2013 به 2.4 میلیارد یورو در  سال 2014. انجمن تجارت خارجی "کانون خاور میانه و خاور نزدیک" (NUMOV) از سال 2013 به طور سیستماتیک تلاش نموده است تا ارتباطات پیشین با تهران را دوباره بازسازی کند و تماس های جدیدی برقرار نماید. این موسسه کنفرانس بعدی ایرانش را در 19 ماه مه در فرانکفورت  برگزار می کند که طی آن علی ماجدی سفیر جدید ایران در آلمان حضور خواهد داشت. علاوه بر این اقتصاد آلمان امیدهای بزرگی به این دارد که تاسیسات صنعتی ایران که اکثرا فرسوده هستند باید فورا بازسازی شوند. این تاسیسات اکثرا بر تکنولوژی قدیم آلمان استوارند.

 وزیر خارجه ایران محمد جواد ظریف در فوریه 2014 در برلین در سخنانی شرکت های آلمانی را دعوت نمود: "یک سوم اقتصاد ایران آلمانی است. شما می توانید آن را بسازید."[6] از نظر اتاق بازرگانی و صنعت آلمان (DIHK) این بدان معناست که دوبرابر شدن حجم صادرات آلمان به ایران طی 5 سال آینده به سادگی ممکن است. در دراز مدت این صادرات می تواند به عدد دورقمی میلیارد یورو بالغ شود. از نظر بسیاری ایران به عنوان بازار صادراتی دراز مدت خاورمیانه مطرح است. در دوران فروپاشی تجارت با روسیه کمتر شرکت آلمانی ای وجود دارد که به جایگزینی در حاشیه خلیج فارس نیاندیشد.

گاز از ایران

گاز ایران در همه این موارد نقش ویژه ای بازی می کند. در سال 2014 تهران بارها اعلام کرد که برای انتقال مواد خام به اروپا آماده است. در سال گذشته دولت ایران قائم مقام پیشین وزیر نفت کشور علی ماجدی را به عنوان سفیر آلمان منصوب کرد. وی در سپتامبر به مناسبت انتصابش در برلین اعلام کرد: "من تلاش خواهم نمود تا آلمانی ها را قانع کنم که در توسعه حوزه های نفت و گاز ایران مشارکت کنند." و در ادامه افزود: "من طرح هایی در سر دارم که نفت ایران به آلمان فروخته شود یا گاز آن به آلمان صادر شود."[7]

تهران با تلاشش برای تجارت گاز با آلمان می تواند اطمینان داشته باشد که برلین به دلیل درگیری های رو به وخامت با روسیه مجبور است حقیقتا به روابطش تنوع بیشتری ببخشد. تهران می تواند روی این امر حساب کند که آلمان نمی خواهد بر وابستگی به مسکوئی که به طور مداوم در معرض تهاجم است اصرار کند. گاز ایران به عنوان یک گزینه اصلی مطرح است. در صورتی که در توافقات امروز در لوزان و نهایتا تا اول جولای  پیشرفتی حاصل نشود [و] طی آن جریان ارسال مواد خام امکان پذیر نگردد، آن گاه مشکلات شناخته شده کنونی در تامین گاز (german-foreign-policy.com berichtete [8]) برای آلمان افزایش خواهد یافت. در چنین حالتی تمام تهاجمات صورت گرفته خارجی به خود مهاجمان باز خواهند گشت.

 

ترجمه: تحریریه امید

منبع: http://www.german-foreign-policy.com/de/fulltext/59083

http://politik-im-spiegel.de/die-handlungsfreiheit-des-westens/

 

 

Weitere Informationen über die deutsche Iran-Politik der letzten Jahre finden Sie hier: Destabilisierungshebel, Die traditionelle Rolle, Eindämmungskurs, Balance statt Exklusion, Die persische Pipeline, Destabilisierungshebel (II), Prinzipielle Interessen, Umsturzerwartungen, Potenzial zum Partner, Destabilisierungshebel (III), Hegemonialkampf am Golf, Die Rolle der Propaganda, Kriegsdrohungen gegen Iran, Kriegsdrohungen gegen Iran (II), Ende im Gemetzel, Ende im Gemetzel (II), Ende im Gemetzel (III), Die Präventivkriegslogik, Der nächste Anlauf und Der nächste Anlauf (II), Der wichtigste Staat in der EU, Gesprächskreis in Teheran, Make or break und Der neue Botschafter in Berlin.

[1] Matthew Kroenig: Time to Attack Iran. Foreign Affairs January/February 2012.
[2] Joachim Krause: Spiel mit dem Feuer. Internationale Politik Januar/Februar 2012.
[3] Colin H. Kahl: Not Time to Attack Iran. Foreign Affairs March/April 2012.
[4] Volker Perthes: Iran - Eine politische Herausforderung. Frankfurt am Main 2008.
[5] Josh Halliday: WikiLeaks: US advised to sabotage Iran nuclear sites by German thinktank. www.theguardian.com 18.01.2011.
[6] "Ein Drittel der iranischen Wirtschaft ist deutsch". www.faz.net 03.02.2014.
[7] Iran's deputy minister to stay in touch with oil. theiranproject.com 21.09.2014. S. dazu Der neue Botschafter in Berlin.
[8] S. dazu
Die geplatzte Pipeline (II).

 

 

Write comments...
or post as a guest
Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

کنفرانس مؤسس

  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت سوم)
    از موضع تئوری مارکسیستیِ بحران و فروپاشی، این امر از ابتدا از نظر گروسمن مسلم است که برای پرولتاریا انتظار تقدیرگرایانه فروپاشیِ خود به خود ، بدون آن که فعالانه در آن دخالت کند؛ قابل طرح نیست. رژیم های کهنه…
  • حزب پرولتاریا
    حزب وظایف خود را تنها به شرطی می تواند ایفا کند که خود تجسم نظم و سازمان باشد، وقتی که خود بخش سازمانیابی شدۀ پرولتاریا باشد. در غیر این صورت نمی تواند ادعایی برای به دست گرفتن رهبری توده های…
  • اتحادیه ها و شوراها
    رابطۀ بین اتحادیه و شورا باید به موقعیتی منجر شود که غلبه بر قانونمندی و [سازماندهی] تعرض طبقۀ کارگر در مساعدترین لحظه را برای این طبقه امکانپذیر سازد. در لحظه ای که طبقۀ کارگر به آن حداقلی از تدارکات لازم…
  • دربارۀ اوضاع جهانی - 14: یک پیمان تجاری ارزشمند
    یک رویکرد مشترک EU-US می تواند بر تجارت در سراسر جهان تأثیر گذار باشد. روشی که استانداردها، از جمله مقررات سلامتی و بهداشتی و صدور مجوز صادرات در بازارهای دیگر را نیز تسهیل میکند. به خصوص مناطقی که هنوز تحت…
  • 50 سال مبارزه بر سر مارکسیسم 1932-1883 (قسمت دوم)
    همان طور که رزا لوکزامبورگ تاکید نموده است، "فروپاشی جامعه بورژوایی، سنگ بنای سوسیالیسم علمی است". اهمیت بزرگ تاریخی کتاب رزالوکزامبورگ در این جاست: که او در تقابلی آگاهانه با تلاش انحرافی نئو هارمونیست ها، به اندیشه ی بنیادین "کاپیتال"…

صد سال پس از انقلاب اکتبر

کنفرانس اول

هنر و ادبیات

ادامه...

صدا و تصویر